آفتابنیوز : آفتاب: ایران نوشت: دکتر جراح با چهرهای آرام پیش روی بازپرس «حسینپور» در شعبه 5 دادسرا ایستاد و گفت: دکتر انوری و رئیس بیمارستان ضیائیان با من اختلاف داشتند و منشأ این اختلافات هم خود دکتر انوری بود.
وی افزود: اختلافات ما به چهار سال پیش بر میگردد و در این مدت یک شب آرام برایم وجود نداشت تا جایی که دکتر انوری با طراحی یک تراژدی طوماری نوشت و با امضای دانشجویان، مرا از هیأت علمی دانشگاه حذف کردند که این ماجرا را در دیوان عدالت اداری مطرح و شکایت کردم.
جراح کینهجو ادامه داد: حتی یک بار در جلسهای که در بیمارستان بود بیمارم در وضعیت حساسی قرار داشت و مجبور به ترک جلسه شدم که همین در بیمارستان پیچید که من به خاطر بیاهمیت بودن جلسه از آنجا بیرون آمدهام.
کلی زحمت کشیده بودم که به این جایگاه رسیدم ولی به خاطر دکتر انوری یک شب آرام در زندگیام نبود و حتی از رئیس بیمارستان تقاضا کردم تا مرا به بیمارستان دیگری انتقال دهند که مخالفت کرد و خودم تصمیم گرفتم تا راهی برای حل مشکلاتم پیدا کنم.
این بار به بیمارستان رسول اکرم(ص) رفتم و از آنجا که نامهای مبنی به درخواست انتقال من به آن بیمارستان صادر شد اما باز هم با دخالتهای دکتر انوری و رئیس بیمارستان این انتقال صورت نگرفت.
وی ادامه داد: همسرم دکتر زنان است و همه فکر میکردند باید در شرایط خوبی زندگی کنیم اما دکتر انوری زندگی را برای من و خانوادهام سخت کرده بود و همه اعضای خانوادهام از این ماجرا اطلاع داشتند تا اینکه تصمیم گرفتم با این کار زهر چشم بگیرم.
وی افزود: ما اصلاً اسید نریختیم بلکه مایع لوله بازکن خریدیم و آن را با آب مخلوط کردیم تا به دکتر انوری آسیبی نرسد و در زمان درگیری محمدرضا روی موتور بود و زمانی که با دکتر انوری گلاویز شدم مایع لوله بازکن را روی وی ریخت.
برادرزاده جراح نیز به بازپرس جنایی گفت: عمویم آدم مورد اعتمادی است و زمانی که در جریان این اختلافات قرار گرفتم، پذیرفتم تا به عمویم کمک کنم.
وی افزود: عمویم برای خرید خانه پول کم داشت و به همین خاطر خودروی زانتیایش را فروخت و قصد داشت با خرید موتور به سر کار برود.
مسئولیت خرید موتور به عهده من بود. به همین خاطر موتور به نام من شد. پسر جوان ادامه داد: قبل از اجرای نقشهمان فریبرز درباره اسید و عمق سوختگی آن حرف زده بود به همین خاطر بیشتر مایع لولهبازکنی را با آب مخلوط کردیم.
دکتر جراح در مصاحبه کوتاهی گفت: دکتر باید ادب میشد و چون دیدیم پلیس اسیدپاشهای اصفهان را دستگیر نکرده احتمال دادیم که ما نیز دستگیر نمیشویم و به همین خاطر دست به کار شدیم و اصلاً فکر نمیکردیم به این زودی دستگیر شویم. همسر وی که پشت در اتاق بازپرس حسینپور ایستاده بود نیز به شوک گفت: همسرم به خاطر دکتر انوری یک شب آرام نداشت و شب حادثه نیز من به خانه مادرم رفته بودم و باور این حادثه برایم سخت است.
وی افزود: روز دوشنبه به بیمارستان رفتم تا دکتر انوری را ملاقات کنم اما مانع این دیدار شدند و تنها توانستم با همسرش صحبت کنم. این پزشک زن ادامه داد: حال جسمی دکتر انوری خوب است و خدا را شکر آسیب زیادی ندیده و قرار است عصر چهارشنبه از بیمارستان مرخص شود.