آفتابنیوز : آفتاب: دکتر «شهاب شهیدانی» استاد تاریخ هنر و پژوهشگر در زمینهی خوشنویسی است. گفتوگو با ایسنا با او سبب شد تا داغ دلش بهخاطر بلاهایی که بر سر خوشنویسی در اصفهان آمده، تازه شود. او در این گفتوگو از استفاده نکردن از ظرفیتهای شهر اصفهان، ضعفهای حوزهی پژوهش، بیتوجهی مدیران اجرایی به هنرمندان و ... سخن گفت.
وی اظهار کرد: امروزه خوشنویسی در اصفهان فقط با شوق و علاقه پیش میرود. حلقههای مفقودهی مدیریتی، کاربردی کردن خوشنویسی در حیات شهری، تلفیق خط و تکنولوژی جدید با حفظ اصالتها، ضعف مراکز آموزش خوشنویسی و ... باعث شده که خوشنویسی در این شهر بهدور از برنامهریزی جامع و سنجیده بهصورت جزیرههای جداافتاده از هم ادامه یابد.
شهیدانی با تأکید بر نقش و جایگاه کتیبهها در اصفهان نسبت به سایر شهرها، ادامه داد: یکی از مهمترین وجوه خوشنویسی اسلامی، کتیبهها هستند و بیتردید اصفهان بیشترین تعداد کتیبه را هم بهلحاظ جامعهی آماری و هم به لحاظ کیفیت کتیبهنویسی دارد.
وی بیان کرد: تاریخ کتیبهنویسی در ایران، در مکتب اصفهان بیش از سایر نواحی اهمیت دارد و سنت مستمر کتیبهنویسی که در اقلام مختلف و در نهایت ظرافت است، این شهر را بهصورت موزهای دائمی و همیشگی درآورده، بهگونهای که برخی ظرایف خط و خوشنویسی را در تنگناهای نسخ خطی به هنرمندان خوشنویس میبخشد.
دگرگونیهای شگرف خط
این پژوهشگر با اشاره به نقش اصفهان و اساتید آن در دگرگونی خوشنویسی، گفت: برخی از مهمترین رخدادها و دگرگونیهای شگرف در تاریخ خوشنویسی ایران، یا در اصفهان رخ داده یا با خاطرهی شهر اصفهان گره خورده است. آیا میتوان نبوغ میرعماد، علیرضا عباسی، میرزا احمد نیریزی، درویش عبدالمجید طالقانی و صدها خوشنویس دیگر را بدون حیات شهری اصفهان و سعهصدر آن پذیرفت؟ این هنرمندان بزرگ بیتردید بخشی از موفقیت خود را مدیون مکتب اصفهان هستند که خود آنها نیز جزء مهمی از آن بهشمار میروند.
شهیدانی با بیان اینکه اصفهان در طول تاریخ، اقلام مختلف نستعلیق، ثلث، شکسته و نسخ را در خود تصفیه کرده است، اظهار کرد: طلوع و غروب برخی اقلام فراموششده مانند تعلیق، در اصفهان اتفاق افتاد. امروزه هم استادان بزرگ خوشنویسی این شهر در مراتب بالای هنری کشور قرار دارند، اما این کافی نیست.
او افزود: کاربرد فراوان خطوط اسلامی در فضای شهری اصفهان که در تجارب کتیبهنویسی گذشته در این شهر وجود دارد، جدی گرفته نشده و اصفهان از وجود این پتانسیل عظیم هنوز بهرهای ندارد. خوشنویسی هنوز در ایران نفس میکشد، خواه از نظر خوشنویسی ناب یا کاربردهای فراوان آن، اما این هنر بسیار شریف نیازمند تحول و نوآوری هم است.
به گذشته بسنده نکنیم
این مدرس خط اظهار کرد: اصفهان در برخی حوزهها باید فاصلهی خود را در ابعاد گرافیک خط یا نقاشیخط با مراکز دیگر کم کند، البته منظور این نیست که هنرمندان این رشتهها وجود نداشته باشند، بلکه باید جایگاه این روند در تصمیمگیریها بهدرستی تعریف، ضرورت و توجه آن درک شود و در فضای شهری و سایر زمینهها بهکار گرفته شود. اگر طالب آن هستیم که همواره این شهر در نگاه مخاطب در اقصا نقاط جهان قرار گیرد، نباید فقط به تکرار گذشتهی هنری بسنده کنیم. جدی گرفتن حوزههای تازه در خوشنویسی این شهر، نقش مهمی در روند حفظ اعتبار و شهرت عالمگیر اصفهان دارد.
شهیدانی بیان کرد: اصفهان نباید منتظر جاهای دیگر باشد تا برایش تصمیمگیری کنند، باید به سمتی برود که خودش جریانسازی کند. بضاعت هنرمندان اصفهانی کم نیست. در خوشنویسی هنوز اساتید اصفهان گوی سبقت را در جشنوارهها میربایند؛ اما این، یک سوی قضیه است. آنچه باید مورد توجه قرار گیرد، مدیریت این ظرفیت بالاست. به نظر من، هنرمندان و از جمله خوشنویسان در این روند روبه زوال مقصرند.
او با انتقاد از رویکردهایی که در خوشنویسی بهوجود آمده است، گفت: چشماندازهای جشنوارهای و موفقیتهای زودگذر هنرجو پروری، غفلت از آیندهنگری و دوری از برنامهریزی و سیاستهای کلان و مستمر در خوشنویسی، از مصادیق این ضعف است. کاری که استاد فضائلی در حوزهی پژوهش خوشنویسی و کتیبهنویسی با پرهیز از این آفات انجام داد، ادامه نیافت.
داستان غمانگیز مدیریتها
این پژوهشگر هنر با غمانگیز دانستن مسائل مربوط به مدیریت هنری در اصفهان، تصریح کرد: از یادم نمیرود، چند سال پیش که اتفاقا بودجههای دولتی در اوج بود، من به اتفاق آقای شاهمندی و حمایتهای بیدریغ دکتر منتظرالقائم در مجموعهی تخت فولاد اصفهان، طرح مفصلی را تحت عنوان «همایش ملی مکتب خوشنویسی اصفهان» در مدت طی چهارماه مطالعات کارشناسیشده اولیه و رایزنیهای فشرده با استادان بنام کشوری، پیشنهاد کردیم. برای این همایش، تمام آثار خوشنویسان اصفهان را تا آنجا که چاپ شده بود، فهرست نگاری کردیم. این طرح کلان را با برآورد هزینهای بسیار کم و صرفا از سر شوق و عشق به خوشنویسی به معاونت پژوهشی شهرداری ارائه کردیم و قرار شد ادارهها و نهادهای دیگر هم به این جمع اضافه شوند، اما سرنوشت آن طرح چه شد؟ ساعت 6:30 صبح همان روز قرار شد برای بررسی نهایی در یک جلسه حضور یابیم، اما مسوولان مربوط اصلا طرح را نخوانده و همراهشان نیاورده بودند. ما در این موضوع، با فرسایش زمان و بیاعتنایی مواجه شدیم.
وی اظهار کرد: من با چه کسی و با چه زبانی و به چه شیوهای این همه رایزنی و کار فشرده و گوشزد کردن ضرورت انجام این طرح را برای شهر اصفهان باید بازگو کنم. کاری که در ازای آن، نهتنها طلب پول نکردیم، بلکه از عمر و جان و هزینهی خودمان نیز صرف کردیم.
این مدرس خط و خوشنویسی با بیان اینکه هیچگاه ناامید نخواهم شد و زحماتی که برای هنر و خوشنویسی اصفهان کشیده میشود، دیر یا زود به ثمر مینشیند، گفت: تا زمانی که سیاستهای غیرعلمی و ناهشیارانهای وجود دارد، کار کردن با مراکز دولتی بهجز صدمه دیدن و اتلاف عمر، ثمر دیگری ندارد.
شهیدانی افزود: گاهی هم که قرار بر انجام کاری است، تفاوت کار عمیق و ماندگار با بیلان کاری یک مدیر برای پر کردن تنگناهای اداری و پاسخگویی به مراجع مافوق را جابهجا میکنیم و انتظار داریم در یک زمان فشرده، کاری انجام شود. دست آخر نیز هریک از ما به این حرف سعدی میرسیم که بنشینم و صبر پیش گیرم / دنباله کار خویش گیرم.
وی با اشاره به کتیبههای سردر محلههای قدیمی شهر اصفهان، ادامه داد: این کتیبهها، نقشی همدلانه و ذاکرانه بین مخاطب، معماری بنا و صاحب خانه ایفا میکنند؛ اما اکنون حال و روز بافت فرسوده و معماری آن را بنگرید. در گذشته، آیات و اسماء الهی با رنگی پایدار، روشن و واضح و خطی نیکو نوشته میشدند. حالا قرار است ما چه کار کنیم؟ فقط بسازیم؟
غفلت از خوشنویسی اسلامی در جشنوارهها
شهیدانی اظهار کرد: در هر جشنوارهای، میزان نارضایتی از نتیجهی داوریها و انتخاب آثار، بسیار زیاد است. تا آنجا که میدانم، هیچگاه داوران وظیفهی خود نمیدانند که چرایی انتخاب اثر برتر را مکتوب کنند. روند این جشنوارهها به این منجر میشود که نوعی دلزدگی برای افراد برگزیدهنشده و تلاش برگزیدگان برای جلب رضایت داوران در مرحلهی بعدی ایجاد شود.
وی گفت: با وجود غنای فراوان خوشنویسی اسلامی، جشنوارهها هیچگاه بهجز برای قلم نستعلیق، شکستهنستعلیق و در حاشیه نیز خطوط ثلث و نسخ نبوده است. پس تکلیف خط زیبای ریحان و محقق و کوفی و رقاع چه میشود؟ مشخص نیست؛ گویی این اقلام اصلا جزو خوشنویسی نیستند!
این استاد هنر خوشنویسی بیان کرد: نوعی جشنوارهزدگی در این مسیر قابل توجه است که خوشنویسان را وادار به چشم و همچشمی میکند و خلاقیت ناب را از آنها میگیرد. دربارهی جوایز اهدایی در جشنوارهها هم باید گفت، گرچه هنرمند خوشنویس آن هدیه را در نظر نمیگیرد، اما مبلغ جوایز، بسیار ناچیز و دور از شأن هنرمند است.
او ادامه داد: هنوز جشنوارهای که در روند برگزاری آن، نشستهای تخصصی در باب خوشنویسی و بازخوانی و بازنگری آثار قدما وجود داشته باشد، برگزار نشده است. اینگونه جشنوارهها مراکز دولتی و مجموعهداران خصوصی را که در این شهر علاقهمند به ارائهی آثار قدما هستند، راغب میکنند؛ اما حتی جشنوارهای به نام یکی از بزرگان خوشنویسی اصفهان برگزار نشده است.
شهیدانی با انتقاد از فراموشی خطوط اسلامی اظهار کرد: باید این سوال را از خود بپرسیم که چه اتفاقی افتاده که اقلام دیگری مانند خطور کوفی، ثلث، ریحان و محقق نوشته نمیشوند؟ از مرحوم استاد فضائلی که بگذریم، بیشتر خوشنویسان و حتی پژوهشگران هنر نسبت به تاریخ خوشنویسی کماطلاع شدهاند. این درست است که نستعلیق جادوی هنر ایران است، اما هریک از اقلام خوشنویسی اسلامی، جاذبه و گیرایی خود را دارند. سیاستهای انجمن خوشنویسان و کماطلاعی یا کمتحرکی هنرمندان از خوشنویس تا گرافیست نسبت به ظرفیت بالای خطوط اسلامی و نیز زمانهی کمفرصتی که ما در آن قرار داریم، به نظر از جمله دلایل این امر است.
با چه فونتی مینویسیم؟
وی با اشاره به فونتهای کامپیوتری و تأثیر آن بر خوشنویسی، گفت: این موضوع در ابتدای امر تأثیر بسیاری داشت یا حداقل چنین نشان میداد، اما همچنان که پژوهشگران غربی هم اذعان دارند، ذات خوشنویسی اسلامی تواناتر از چنین هجمههایی است. به نظر میرسد که منبع عظیم خوشنویسی قابلیت انطباق با هر نوع تحولی را دارند و بیجهت نیست که در حراجیهای معتبر جهانی، نقاشیخط با جسارت نفس میکشد، دلیل آن هم این است که از بنمایههای عناصر خوشنویسی تغذیه میکند.
این پژوهشگر هنر افزود: ورود خوشنویسان به عرصهی گرافیک، نقاشی، نقد هنری و فهم تحولات پیشآمده، آنها را مجدانه در حال رمزگشایی از محدودیتها و چگونگی غلبه بر آن میکند. میدانید اغلب این فونتها را ما طراحی نکردهایم، بلکه در اروپا و غرب طراحی یا ساخته شدهاند، چه در نوع حروف چینی قدیم و چه در نوع بهاصطلاح دیجیتال فعلی.
شهیدانی ادامه داد: ما لباس افکار، اندیشهها و احساسات خود را نمیبافیم. به نظر شما تا به حال هیچ مدیر و نهادی متوجه این موضوع شده که همهی نامهها، مکاتبات، کتابها، روزنامهها، مطالب دنیای مجازی، تبلیغات و ... را با فونتی که هنرمند غربی از روی حروف ما انتخاب کرده است، مینویسیم. ایستادن بر گذشتهی پرافتخار خوشنویسی و تکرار طوطیوار آن، اضافه نکردن چیزی به این گذشته و به مهمانی این جهان پررقابت رفتن و آماده از خوان دیگران بهره گرفتن، خیلی جسارت میخواهد.
وی در پایان اضافه کرد: اگر خوشنویسی و ظرافت و ظرفیت ما در دستان غرب بود، ما را بیچاره کرده بود. تعجب اینجاست که آنها با وجود محدودیتهای فراوان زیباشناختی خط لاتین، از دل آن مدام خلاقیت بهوجود میآورند. در غرب بهجز در دورهای که راهبان ایرلندی کار کتابت انجیل را به زیبایی انجام میدادند، خوشنویسی یا calligraphy امری جدی نبود. شاید آنها براثر همین محدودیت در کنار عوامل بسیار دیگر، بیشتر به جانب تصویر و نقاشی سوق داده شدند، اما ما چقدر بیاعتنا نسبت به این ظرفیت عظیم میگذریم.