آفتابنیوز : آفتاب: حشمت مهاجرانی مرد با تجربه فوتبال ایران در گفت و گو با خبرآنلاین، می گوید اگر مسئولیتی در پرسپولیس داشت، هیچ گاه حاضر نمی شد در این شرایط دست به کادر فنی تیمش بزند چون با این کار فقط بهانه ای هم تراشید برای مربی بعدی و شرایط هم هیچ فرقی نمی کرد.
مهاجرانی که به تازگی از امارات برگشته است، این روزها دورادور فوتبال مان را پیگیری می کند. او که تاریخ شفاهی فوتبال ایران است، درباره سیر استخدام مربیان خارجی یا داخلی در فوتبال مان می گوید: «هرچه به عقب نگاه می کنم اصلا موافق این دسته بندی امروز مربی خارجی و داخلی و این دعوای اجنبی و غیر اجنبی نیستم. خود من به یاد دارم مربیانی به کشورمان آمده اند که به مثل یک ایرانی برای فوتبال مان تلاش کردند و نام شان بخشی از تاریخ فوتبال مان شده است. از نتو و مایفسکی تا همین دوره اسکوچیچ و کارلوس کروش، مربیان زیادی به فوتبال ما آمدند. هم با گزینه های خارجی در این سال ها به موفقیت رسیدیم و هم با مربیان ایرانی. مربی به اسم و ملیتش مربی نمی شود. به تلاش و دانش روزی که دارد دسته بندی می شود. ما مربی خوب و با دانش داریم و مربی بی کیفیت.»
او سپس شروع به مرور خاطراتش می کند و می گوید: «بیایید به عقب برگردیم. هر بار اسم رایکوف، راجرز یا فرانک اوفارل می آید همه به احترام شان کلاه از سر بر می دارند. وقتی اسم والیبال باشد همه با افتخار از زحمات خولیو ولاسکو حرف می زنیم و اصلا این حس را نداریم که او خارجی بوده یا ایرانی. او زحمت کشیده و برای مان ماندگار شده است. ایویچ، کرانچار یا همین برانکو و کارلوس کروش هم نام های شان در فوتبال مان مانده است. این ها خوشنامند چون تلاش کردند و نتیجه گرفتند. همین شرایط را برای مربیان داخلی مان هم داریم. این همه مربی که نام شان برای مان خاطرات شیرین به همراه دارد. پس نباید این دعوای بی دلیل مربی داخلی و خارجی را داغ کنیم یا به آن دامن بزنیم.»
اما این مقدمه تحلیل مربیان خارجی و داخلی بهانه ای بود تا با او درباره شرایط پرسپولیس حرف بزنیم. درباره مقایسه افشین قطبی و برانکو ایوانکوویچ. حشمت خان این دو را اینگونه تحلیل می کند: «ببین همین که اسم هر دوی این مربی ها هنوز مطرح است یعنی آنها هم موفقیت داشته اند. البته از یاد نبریم پرسپولیس در بدترین شرایط ممکن است. اگر یکی مثل برانکو یا افشین قطبی در این شرایط می خواهند به پرسپولیس بیایند قبل از هر چیز یک دلیل دارد؛ آنها پیشنهاد دیگری نداشتند. قطبی از زمان جدایی از لیگ ژاپن و برانکو هم از زمان خروج از امارات پیشنهاد چشمگیری نداشتند و خانه نشین بودند. این دوره نسبتا طولانی بی تیمی نقش موثر در پذیرش شرایط پرسپولیس بحران زده دارد. اگرچه هر دوی این مربیان رزومه موفقی در تاریخ فوتبال مان دارند اما بدون شک بی کاری دلیل شان برای اعلام آمادگی برای حضور در پرسپولیس است.»
اما چه تفاوت آشکاری بین قطبی و برانکو وجود دارد؟ مهاجرانی که پیشترها درباره قطبی گفته بود او استاد رویابازی است و با رویاهایش هواداران را مسخ می کند آیا هنوز هم همین نظر را دارد؟ او می گوید: «من این حرف ها را چهار سال پیش زدم. این قدر دور نبوده که بگویید عمری از من گذشته و نظرم عوض شده است. هنوز هم می گویم او با کلامش مخاطب را جذب می کند. افشین خوشتیپ است. خوب حرف می زند و خوب تهییج می کند. البته هوادار هم وقتی می خواهد آخرین قهرمانی اش را به یاد بیاورد به ناچار یاد افشین قطبی می افتد پس این دلیل اقبال از اوست. شاید نمونه موفق تر افشین قطبی، کارلوس کروش است. او هم خیلی خوب مردم را با خود همراه می کند. این یک برگ برنده است که افکار عمومی باورت داشته باشند. از سوی دیگر برانکو خیلی اهل حرف زدن نیست. او مربی آرامی است. خیلی نمی تواند طرفداران را تهییج کند اما در کارش وارد بوده و توانسته سه نتیجه مهم در فوتبال ملی مان بگیرد. یک بار تیمش را قهرمان آسیا کرده است ، یکبار در جام ملتها خوش درخشیده و تیمش را هم به جام جهانی برده است. او یک نسل برای فوتبال ایران ساخته و به همین دلیل خوشنام است. پس می بینیم هر دوی این مربیان پیش شرط های لازم برای استخدام را دارند.»
او اگرچه این دو را مربیانی موفق لقب می دهد که بی تیم مانده اند اما خیلی موافق استخدام شان برای پرسپولیس نیست و می گوید: «نمی خواهم توانایی های این دو مربی را نفی کنم. ولی دست زدن به حمید درخشان تکرار یک سناریوی اشتباه است. او خودش هم تیمی را تحویل گرفت که می شد مطمئن بود توان اداره اش را ندارد. ولی به هر دلیل در این مدت کلی فحش خورده، سختی کشیده و شرایط را به جایی رسانده که شاید کمی با راه و چاه این تیم آشنا شده است. دست زدن به درخشان برای چند بازی باقی مانده فقط شرایط را برای پرسپولیس بدتر از قبل می کند. یک پولی به هدر می رود و شرایط هم عوض بشو نیست.»