آفتابنیوز : آفتاب- مریم علیزاده منصوری: اجماع و ائتلاف اصلاحطلبان در پیروزی حسن روحانی در انتخابات 24 خرداد 92 نقش تاثیرگذاری داشت. این پیروزی و نقش اصلاحطلبان درس بزرگی به جریان سیاسی رقیب داد و آن این بود که هرجا اصلاحطلبان با یکدیگر متحد شوند و به یک رای برسند، بیشک پیرورز میدان خواهند بود و جامعه نیز با روی گشاده از آنها استقبال میکند.
به گزارش آفتاب، حال که در آستانه دهمین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی قرار داریم، اصولگرایان -بهخصوص طیف تندروهای این جریان- به هیچ عنوان نمیخواهند طعم شکست در یازدهمین دوره انتخابات ریاستجمهوری را دوباره بچشند؛ از همین رو با برگزاری همایشهای متعدد سعی در پیوند رشتههای از هم گسسته بینشان و رسیدن به یک اتحاد را دارند. از سوی دیگر اصلاحطلبان هم میبایست اتحاد و اجماع و یکرایی خود را حفظ نمایند تا بتوانند حداکثر کرسیهای بهارستان را از آن خود نمایند. در همین راستا «آفتاب» در گفتوگوی تفصیلی با «حجت الاسلام والمسلمین سید عبدالواحد موسوی لاری» وزیر کشور دولت اصلاحات این مسئله را بررسی کرده است که در ادامه میخوانید:
اهمیت انتخابات مجلس دهم برای جریان سیاسی اصلاحطلب چیست؟
اصلاحطلبان انتخابات را معبر ورود به حوزه مدیریت و تاثیرگذاری در آینده سیاسی کشور میدانند. به همین دلیل مقوله انتخابات در همه ادوار برای آنها از اهمیت زیادی برخوردار بوده است. ویژگی مجلس دهم این است که با پشت سر نهادن هشت سال دولتهای نهم و دهم و روی کار آمدن دولت اعتدالگرایانه آقای روحانی، فرصتی پدید آمده تا اندیشه اصلاحطلبانه جایگزین روشهای فراقانونی شود و کشور روی ریل اعتدال و در مسیر اصلاح قرار بگیرد.
برنامه اصلاحطلبان برای وحدت در انتخابات حول چه محورهایی تعریف شده است؟
اصلاحطلبان با استفاده از تجربه منفی سال 84 که تشتت، عامل عدم توفیق و تجربه مثبت سال 92 که انسجام و اتحاد زمینه ساز موفقیت شد، در مقطع فعلی وحدت و یکپارچگی را با هیچ چیز عوض نمیکنند. این وحدت و همگرایی در سطح تهران، استانها و حوزههای انتخابیه با فراگیری هرچه بیشتر دنبال میشود. احزاب اصلاحطلب، نمایندگان ادوار، مدیران و مسئولان عصر اصلاحات که مقبولیت مناسبی در بین عامهی مردم دارند و همچنین چهرههای شاخص فرهنگی- اجتماعی هر حوزه انتخابیه، با لحاظ کردن مشترکات و نادیدهگرفتن اختلاف سلیقه، در این همگرایی و انسجام شریک خواهند بود.
همایش اصلاحطلبان بعد از شش سال برگزار و انتقاداتی به نحوه برگزاری آن وارد شد. برخی آن را ضعیف توصیف کردند. نظر شما درباره آن گردهمایی چیست؟
آنچه در همایش اصلاحطلبان به عنوان راهبرد اصلی بر آن تاکید شد حرکت همگرایانه و وحدت تمام نحلههای اصلاحطلب بود که این امر به خوبی ارائه شد. نواقص جزئی در چگونگی برگزاری همایش به هیچ وجه لطمهای به اصل موضوع نزده و نخواهد نزد. بنابراین از این منظر همایش کاملا موفق بوده است.
به نظر میرسد جریان اصولگرا بیش از اصلاحطلبان نگران مجلس آینده است.
اصولگرایان در هشتساله دولتهای نهم و دهم، تمامی ارکان قدرت را قبضه کردند. دولت، مجلس...، رسانهها به صورت عام از جمله صدا و سیما، تریبونهای نماز جمعه و .... اما با کمال تاسف علیرغم بعد منازعه و بعد رقیب بودن باید بگویم که آنها با در اختیار داشتن درآمد افسانهای نفت در اداره کشور ناتوانی از خودشان نشان دادند که امروز نمیتوانند از کارنامه خود دفاع کنند. از سوی دیگر از دست دادن این فرصتها و امکانات، هم برای آنها بسیار ناگوار است لذا نگران افکار عمومی و شرایطی مشابه آنچه در سالهای 76 و 92 و همچنین مجالس سوم و ششم اتفاق افتاد هستند. کابوس مواجهه با افکار عمومی آنها را میآزارد.
زنان در لیستهای انتخاباتی اصلاحطلبان از چه جایگاهی برخوردارند؟
تا این لحظه نشنیدهام که اصلاحطلبان راجع به کاندیداها و لیست نامزدهای خود بحث کرده باشند ولی آنچه به عنوان یک اصل باید به آن توجه شود این است که زنان نیمی از جمعیت کشور هستند و در میان آنان چهرههای فرهیخته، خردورز و توانمند به ویژه برای امر قانونگذاری فراوان است. باید به صورت جدی نه صوری و فانتزی جایگاه زنان در تعیین سرنوشت و حقوق واقعی آنها مورد توجه قرار گیرد.
چقدر این انتخابات با دوره قبل از نظر عملکرد نهادهای نظارتی مثل شورای نگهبان می تواند متفاوت باشد؟
من تغییر نگرش و تغییر برنامهای متصور نیستم البته همیشه انتظار بهبود دارم. امیدوارم شورای محترم نگهبان با عنایت به تغییر فضای سیاسی کشور و حمایتهای مداوم رهبری از دولت برآمده از انتخابات اخیر، با وسعت نظر و سعه صدر بیشتری نسبت به تایید صلاحیت کاندیداهای اصلاحطلبان اقدام نماید.
با توجه به مصوبه مجمع تشخیص مصلحت نظام مبنی بر لزوم شفافسازی منابع مالی کاندیداها و جریانات سیاسی، اجرای این مصوبه تا چه میزان اهمیت دارد و آیا صورت اجرایی به خود خواهد گرفت؟
اگرچه آنچه مجمع تشخیص بررسی کرده است هنوز در مسیر ابلاغ به دستگاهها قرار نگرفته است اما واقعیتی است که باید با جدیت به آن پرداخته شود. در قانون و آئیننامهها و دستورالعملها فعلی نیز وجود دارد که دولت مسئولیت اصلی انتخابات را به کمک شورای محترم نگهبان بر عهده دارد و باید اهتمام ویژهای به این امر نشاندهند معتقدم در صورتی که دستگاههای نظارتی وظایف قانونی خود را با دقت و قدرت به انجام برسانند با عنایت به حساسیت افکار عمومی و نیز اراده نظام سیاسی کشور برای مبارزه با پولشویی،شفاف سازی مالی کاندیداها امکانپذیر خواهد شد.
با توجه به نامه محمدرضا رحیمی، معاون اول احمدی نژاد و افشای پرداخت پول به 170 نماینده مجلس، فکر می کنید افکار عمومی چقدر نسبت به این موضوع حساسیت نشان دهد و به دنباال آن مجلس آینده متفاوت تر از دو دوره گذشته شکل بگیرد؟
اظهارات معاون اول دولت دهم هشدار مهمی برای همه جناحهای سیاسی کشوراست و ورود پولهای کثیف به نظام انتخاباتی کشور و فسادهای کاندیداها، موجب نگرانی است. بیتردید افکار عمومی در انتخابات آینده نسبت به این موضوع عکسالعمل مناسب نشان خواهد داد. بدیهی است افکار عمومی رایدهندگان به کاندیداها و جریانهای مشکوک منتسب به کانونهای فساد مالی اجازه ورود به مجلس نخواهد داد.
آقای باهنر پرداخت پول توسط افراد به کاندیداها را مرسوم دانسته و از آن دفاع کرده است با توجه با اینکه شما در گذشته وزیر کشور و به دنبال آن برگزار کننده انتخابات بوده اید آیا این روند را عرف میدانید که یک مقام دولتی در انتخابات (مجلس) نقش آفرینی کند؟
در خصوص پرداخت پول ازسوی معاون اول دولت دهم، باید بگویم که اهمیت موضوع در این است که ایشان دومین مقام اجرائی کشور بوده و این اقدام هم موجب اختلال در نظام انتخاباتی کشور محسوب میشود و هم شائبه ورود مقامات قوه اجرائی در انتخابات را به همراه دارد و اگر این مبالغ از بودجه دولت پرداخت شده باشد که جرم و خلاف شرع است و در حکم تصرف در اموال بیت المال است و اگر از منابع مربوط به پرونده ایشان بوده نیز عمل مجرمانه تلقی می گردد و این در نظام سیاسی کشور فاجعه آمیز و از مصادیق ورود پولهای کثیف به حوزه سیاست است.
چقدر این مساله به ضعف احزاب در کشور ما بر می گردد؟ و برای جبران آن چه باید کرد؟
مجلس شورای اسلامی براساس اصل 90 قانون اساسی به کلیه شکایات و طرز کار قوای سهگانه رسیدگی میکند و بر اساس اصل 75، حق تحقیق و تفحص در مسائل کشور را دارد و بر اساس اصول مرتبط با وظایف نمایندگان عهده دار وظایف تذکر، سوال و استیضاح وزیر یا وزراء است. اما متاسفانه مجلس نهم به وظایف نظارتی خود به شرح فوقالذکر نسبت به دولت نهم و دهم به خوبی عمل نکرد و با عنایت به موارد گفته شده، اینگونه پیامدهای سیاسی و اقتصادی ناگوار قابل تصور است.
عامل مهم دیگر این است که اصولا در کشور ما مجالس بر اساس فعالیتهای شفاف حزبی سامان نمییابد. مشکلاتی از این دست همگی ناشی از فقدان احزاب شناسنامهدار در کشور است و راه حل اساسی آن در هویت دار نمودن جریانهای فکری و سیاسی در کشور می باشد. کمیسیون ماده 10 احزاب در وزارت کشور باید به همه جریانهای فعال در چهارچوب قانون اساسی اجازه دهد با کسب مجوز قانونی بتوانند فعالیتهای سیاسی خود را در چهارچوب مرامنامه و اساسنامه حزبی خود به انجام برسانند. بدیهی است در صورت پدیدار شدن سوء عملکرد سیاسی در جامعه، احزاب مسئولیت این سوء عملکرد سیاسی خود را بر عهده گرفته و مسئولیت پذیر می شوند. در آن صورت احزاب برای حفظ جایگاه خود و جلب اعتماد عمومی، نسبت به عملکرد سیاسی، اقتصادی و مالی خود مراقبت بیشتری مینمایند.
مگه تفاوتی می کنه بین اصلاح طلب و اصولگرا ؟
فرهنگ که درست بشه تفاوتی نیست ..... مشکل فرهنگه فرهنگ