این شاید حاصل اشتباهات همه فدراسیون ها و باشگاه هایی است که پسوند فرهنگی را در چارت شان برای تزیین گذاشته اند و اصلا نمی دانند برای فرهنگ سازی چه باید بکنند. تماشاگر را ارگانی وابسته به بودجه عمومی بیش از 15 ساعت سوار بر اتوبوس های واحد گشت شهرداری به تهران می آورد ؛ خسته و کوفته . می آورد تا برای شان فریاد بزند و تخلیه هیجان کند و بعد برگردد اما آیا مسئولان شهرداری این شهر غربی اصلا با خود فکر کرده بودند اگر یکسوی بازی شان شکست بود ، چطور باید این غلیان هیجان را کنترل کنند؟
فدراسیون والیبال بازی های لیگ را این قدر فشرده کرده که کشیده است به شب عید. سالن محل بازی ، سالن کوچک خانه والیبال است. جایی که گنجایش و امکانات برگزاری مسابقه ای مثل فینال لیگ را به سختی پیدا می کند و وقتی شرایط سخت می شود ، قدرت مانوری برای کنترل آرامتر جمعیت نمی گذارد.
در آخر هم برخورد ایجاد شده بین نیروهای انتظامی و هواداران تیم مغلوب است. آنجا که تصاویر دلخراشی را رقم زد. برخورد تند گروهی تماشاگرنما و پاسخ تند نیروهای حاضر در سالن . پلیس هایی که اگرچه یونیفورم مخصوص اماکن ورزشی به تن دارند اما بخش عمده ای از نیروهای عملیاتی شان را سربازان وظیفه تشکیل داده بودند. نیروهایی که از صحنه کتک خوردن یکی از همرزمان شان تاب نیاوردند و درگیری شدیدتر از آنی شد که انتظارش می رفت. شاید تحقق رویایی که مدیران عالی انتظامی کشور برای تربیت نیروهای تخصصی پلیس ورزشی ، هرچه زودتر محقق شود کمتر برخوردهایی از این دست به وجود می اید. البته شاید بهتر باشد باشگاه هاو مدیران شان به این باور برسند به همراه بردن 600 هوادار از ارومیه به تهران ، نیاز به تدارک تمام تدابیر امنیتی دارد. حالا آنها هم همراه با همه ارکان وایبال کشور از فدراسیون تا مسئولان برقراری امنیت بازی ، هم باید پاسخگوی چند جوان سربازی باشند که جراحت های جدی دیدند ، هم پاسخگوی جمعیتی که به پای گروهی تماشاگرنما در استادیوم سوختند. آنها که شب عیدی با سر و صورتی شکسته به خانه های شان برگشتند.
منیع: خبرآنلاین