يك روز پس از نطق «نادران» جمهوري اسلامي با درج سر مقاله اي ذيل عنوان «تا مرد سخن نگفته باشد» با انتقاد از كساني كه تلاش مي كنند خدمات «بزرگترها» را زير سوال ببرند، نوشت: «هنر شما در اين نيست كه براي تثبيت خود و جريان خود به اركان نظام پرخاش كنيد. نتيجه اين كار زير سوال رفتن خودتان است.»
«جمهوري» همزمان يادداشتي را منتشر كرد كه در آن ضمن هشدار نسبت به «تنزل منصب رياست جمهوري» تصريح شد: «انزواي خواسته يا ناخواسته پيشكسوتان عرصه قيام و مبارزه و ذخاير انقلاب و نظام به هر دليلي افتخار نيست بلكه يك ضايعه است. در بدنه نظام مناصب متنوعي براي حضور افراد جوان تر و خدمت به مردم وجود دارد، نيازي به حضور در عرصه مهم رياست جمهوري نيست.»
در واكنشي مشابه «طه هاشمي» نطق «نادران» را «آغاز روند حرمت شكني در انتخابات آينده» توصيف مي كرد و «جمعيت ايران فردا» نيز در نامه اي خطاب به حداد عادل پرسيد: «نادران در طول 25 سال گذشته كجا بوده؟ لطفاً بفرماييد بگوييد بزرگان چه كساني هستند كه براي ساير نامزدها تعيين تكليف مي كنند؟... پيشنهاد مي شود براي نيروهاي جوان همچون نادران، كلاس هاي آموزشي گذاشته شود.»
بر همين اساس بود كه محمدباقر نوبخت سخنگوي ائتلاف نهم طي اظهاراتي گفت: «دليل دعوت ما از هاشمي براي جلوگيري از انحصارطلبي و قبضه شدن همه قدرت در دست يك جناح سياسي است... ما عصبانيت بخش كوچكي از يك جريان سياسي را كه به هاشمي به عنوان يك مانع بزرگ براي تصرف قوه مجريه مي نگرند درك مي كنيم ولي با آنها اختلاف نظر داريم.»
صراحت لهجه نادران واكنش «توسعه» را هم به همراه داشت. توسعه چنين اظهاراتي را «فراتر از حد و اندازه» وي ارزيابي كرد: «معلوم نيست شيريني و خواب خوش تمامت خواهي چه بر سر برخي آورده كه اين گونه به پريشان احوالي افتاده اند؟»
به نوشته اين روزنامه «محافظه كاران در انتخابات رياست جمهوري «فرمانبر» را بر فرمانده ترجيح مي دهند و البته پر واضح است اين خواست با وجود هاشمي كه قبل و بعد از تشكيل انقلاب همواره در جايگاه مدير و فرمانده حضور داشته تحقق نمي يابد.»
در همين حال برخي از افراد نزديك به طيف فكري «الياس نادران» نطق وي را «هتاكي به هاشمي»، «سوءاستفاده از تريبون مجلس» و «اشتباه استراتژيك» توصيف كردند، وضعيتي كه بنا به نوشته نويسنده ستون «جهت اطلاع» جمهوري: «افرادي شاخص و نشان دار اين جريان [جناح راست] براي اين كه جرياني بودن اين اظهارات ناشيانه را از ذهن بزدايند با صراحت اعلام كرده اند آنچه اين نماينده مجلس گفته نظر شخصي خود وي بوده و ربطي به جناح ندارد» اما اين موضوع موجب عدم اظهارنظر افرادي همچون سعيد ابوطالب نشد: «نطق نادران يكي از نطق هاي تاريخي عمر مجلس هفتم خواهد بود و بسيار هم به موقع بيان شد... او جرياني را نقد كرد كه اگر جلوي آن گرفته نشود كماكان از ابزارهاي هوچي گرايانه خود در برابر حركت اصلاح طلبانه مجلس هفتم استفاده مي كند... نطق نادران ديدگاه اصولگرايان در برابر رفسنجاني است چه رئيس جمهور بشود چه نشود.»
در همين چارچوب واكنش محمدنبي حبيبي دبيركل حزب موتلفه اسلامي اين بود كه: «آقاي نادران... در مورد برخي از كساني كه با آقاي هاشمي همكاري مي كردند اعتراض هايي داشتند كه بخشي از اين اعتراض ها وارد است. آن قسمت از اعتراض هايي كه مربوط به برخي از اطرافيان هاشمي است تنها مورد اعتراض يك نماينده نيست بلكه بسياري از افراد در جبهه اصولگرايان هستند كه نسبت به اين موضوعات ايراد دارند.»
در تكميل چنين اظهاراتي، احمد توكلي كه يك دهه قبل در مصاف انتخاباتي با هاشمي نتوانست كرسي رياست جمهوري را تصاحب كند و در انديشه رقابتي ديگر به سر مي برد خبر داد كه در شوراي هماهنگي نيروهاي انقلاب اسلامي فردي را نمي شناسد كه موافق رئيس جمهور شدن هاشمي باشد.
او گفت: «جرياني در دوره آقاي هاشمي رفسنجاني در كشور پيگيري شد كه بعدها به اسم خصوصي سازي، جهاني و جهاني سازي سعي در تأمين مطامع شخصي و پيوند قدرت و ثروت داشته و دارد.»
همزمان در تحليلي مشابه رسالت با انتشار يادداشتي به قلم «ناصر ايماني» نظر اصولگرايان درخصوص كانديداتوري هاشمي رفسنجاني را اعلام كرد: «فضاي كنوني جامعه نيازمند فردي جديد در مسند رياست جمهوري است و شايد جايگاه آقاي هاشمي پس از پيروزي در انتخابات دچار لطماتي شود كه به نفع انقلاب و ايشان نيست... حضور آقاي هاشمي در انتخابات بنا به تشخيص ايشان احتمالا به بالا بردن مشاركت ملي نيز مي انجامد... اگرچه اين مشاركت بيشتر ممكن است با رياست جمهوري آقاي هاشمي همراه نباشد و انتخابات مجلس ششم تكرار شود در اين صورت همان حادثه اي اتفاق مي افتد كه اصولگرايان نسبت به آن هشدار مي دهند.»
همچون ستون نويس رسالت نويسنده بيانيه «جمعيت ايثارگران انقلاب اسلامي» بدون نام بردن از فردي خاص، ضمن دفاع از «كانديداي مصمم و جدي و جوان و داراي برنامه و حرف جديد كه مي تواند نقش مهمي در مشاركت ايفا كند» تأكيد كرد: «از جمله راهكارهاي حضور حداكثري مردم، عبور از اشخاص و جايگزين كردن برنامه به جاي آنهاست و اشخاص هر قدر معروف تر و مشهورتر باشند برنامه همان ميزان تحت الشعاع نام آنان قرار مي گيرد و بر سر كشور همان مي رود كه تاكنون رفته است.»
... و سرانجام در كشاكش واكنش هاي موافقين و مخالفين حضور هاشمي رفسنجاني در انتخابات نهم، در حالي كه وي هنوز كارت هاي انتخاباتي اش را رد نكرده و تنها در آخرين اظهارنظر به اين نكته اكتفا كرده كه: «به دليل مراجعات متعددي كه صورت گرفته است، اگر نخبگان كشور به اين نتيجه برسند... انشاءالله در صحنه انتخابات حاضر خواهم شد.» روزنامه «جوان» پيشنهاد داد: «بهترين راهبرد براي اصولگرايان دعوت از هاشمي به جلسات شوراي هماهنگي نيروهاي انقلاب و دريافت برنامه هاي وي همانند پنج كانديداي دعوت شده به اين جمع مي باشد. در چنين وضعيتي هم هاشمي را احياناً از افتادن به دام فرصت طلبان جبهه دوم خرداد نجات مي دهند و هم وي را همانند ديگر كانديداها به محك راي اعضاي شوراي هماهنگي مي گذرانند و از آنجا كه شرط حضور در اين جمع پذيرش راي اكثريت شوراست از اتخاذ رفتاري فردگرايانه توسط وي مي توان جلوگيري كرد. در رهگذر چنين رفتاري، طبيعي است تير افراطيون دوم خرداد كه به دنبال شكاف در بدنه اصولگرايان هستند به سنگ خواهد خورد و آرامش به جبهه اصولگرايان بازخواهد گشت و عناصر دوم خرداد بار ديگر در برزخ انتخاب قرار خواهند گرفت.»