اسراییل خطرناکتر است یا ایران؟

آفتاب‌‌نیوز : در ادامه اين مقاله آمده است: چين به تازگي يك قرارداد 70 ميليارد دلاري براي خريد نفت ايران را به امضا رسانده است و روسيه نيز سوخت هسته اي مورد نياز ايران براي به راه اندازي «راكتور صلح آميز» ايران را علي رغم مخالفت هاي آمريكا تأمين كرده است. در همين حال، گزارش هايي منتشر شده كه نشان مي دهد ايران براي فرآوري اورانيوم با مشكلاتي مواجه است و شايد بخواهد از كشوري مانند كره شمالي كمك بگيرد. بنابراين حتي تحريم اقتصادي جدي عليه ايران در اين زمان، كمك بزرگي از سوي متحدان آمريكا را مي طلبد زيرا قيمت نفت را به شدت بالا مي برد و به اقتصاد غرب آسيب زيادي مي رساند.

در نهايت، شايد متحدان آمريكا هم قبول كنند كه مي توانند ايران هسته اي را تحمل كنند و به معاملات همبستگي خود با حكومت ايران ادامه دهند.

اما جورج بوش كه  ايران هسته اي را «غيرقابل قبول» مي داند، شرايط جهاني را تغيير داده و حالا بايد به سرعت آن را اصلاح كند. اگر اين كار انجام نگيرد، بوش اعتبار خود را از دست مي دهد و دشمنانش را هم قوي تر مي كند. ايران و ساير كشورهاي جامعه جهاني اكنون احساس مي كنند ترس و ترديد دولت بوش كاملاً واضح است.

آمريكا هنوز با گزينه هاي خطرناكي مواجه است. اقدام يكجانبه نظامي براي خلع سلاح ايران، مشكلات زياد و خطرات بزرگي را به همراه خواهد داشت. آمريكا مجبور خواهد شد سايت هاي هسته اي پراكنده و حفاظت شده زيادي را در ايران هدف حمله هوايي قرار دهد. ارتش ايران هم قدرت بالايي دارد و مي تواند در صورت وقوع حمله، پايگاه هاي آمريكا در منطقه را هدف قرار دهد.

ايران همچنين مي تواند اسرائيل را هدف خود قرار دهد زيرا اسرائيل حتي به توصيه هاي آمريكا براي ايجاد، مهار و كنترل هم توجه نمي كند. واكنش اسرائيل ممكن است خيلي عظيم باشد و خشم گسترده مسلمانان عليه آمريكا را به دنبال بياورد.

در چنين شرايطي، آمريكا كه مدت ها بود خواهان مقابله با ايران بود، اكنون با دشمن قدرتمندي مواجه است كه نمي توان آن را در يك حمله هوايي سريع نابود كرد و متحد قوي نيز در اين راه در كنار آمريكا وجود ندارد.

از سوي ديگر، بايد شرايط خطرناكي را كه در صورت حمله اسرائيل به ايران پيش خواهد آمد مورد توجه قرار دهيم. اين حمله، آمريكا را در موقعيت بدي قرار مي دهد زيرا مسلمانان جهان همواره آمريكا را مسئول اقدامات اسرائيل مي دانند. 

جورج بوش و بيل كلينتون همواره به هشدارهاي اسرائيل در مورد برنامه هسته اي ايران و تهديد علني ايران عليه اسرائيل بي توجهي كرده اند. اما دولت آمريكا در عين حال نگراني خود را از اقدام پيشگيرانه اسرائيل براي خنثي كردن تهديد ايران ابراز كرده و مي داند كه وقوع چنين حمله اي تا چه حد روابط آمريكا و اعراب را دچار مشكل خواهد كرد.

در همين حال، تفكر آمريكايي در سال هاي گذشته نيز بايد مورد بررسي قرار گيرد. در جنگ جهاني دوم، آمريكا از سويي به شدت با آلماني ها مي جنگيد و از سوي ديگر به قربانيان اقدامات نازي ها كمك مي كرد. اما در همان زمان، آمريكا شديداً از انجام هر اقدامي عليه يهوديان اروپا اجتناب مي كرد. مثلا آمريكا خطوط راه آهن آلمان را بمباران كرد اما هيچ گاه مستقيماً اردوگاه هاي يهوديان را هدف قرار نداد.

در سال 1981 ميلادي، آژانس هاي اطلاعاتي آمريكا مي دانستند كه راكتور هسته اي اوسيراك عراق در مراحل تكميل قرار دارد و ممكن است ساخت سلاح هسته اي در آن جريان داشته باشد و در عين حال، آمريكا به فرانسه اجازه داد تا تكميل اين راكتور با عراق همكاري كند. اما پس از حمله اسرائيل به اين راكتور، دولت آمريكا واكنش شديدي داشت و حمايت هاي خود از اسرائيل را تا حدودي متوقف كرد و آنگاه بود كه كشورهاي عرب احساس راحتي و امنيت بيشتري مي كردند.

امروز آمريكا و حتي اروپايي ها از برنامه هسته اي ايران وحشت دارند. اما با توجه به تجربيات جنگ جهاني دوم و كنار آمدن غرب با سلاح هاي هسته اي صدام حسين، مي توان سوال خاصي را مطرح كرد. اگر غرب، اطمينان يابد كه تهديد هسته اي ايران تنها عليه اسرائيل به كار مي رود آنگاه آيا ايران هسته اي براي آمريكا قابل قبول خواهد بود؟ به نظر مي رسد كه پاسخ اين سوال، مثبت باشد. اما در همين حال، اسرائيل هم ممكن است متوجه شود كه آمريكا متحد غيرقابل اعتمادي است و بنابراين حمله پيشگيرانه را مورد توجه قرار دهد. در بدترين سناريوي ممكن هم شايد اسرائيل اين حمله را با تمام عواقبش انجام دهد. در آن صورت، مشكل آمریکا براي كنترل اسرائيل، سخت تر از خلع سلاح ايران خواهد بود.

اما آمريكا مي داند كه موشك هاي هسته اي احتمالي ايران، مستقيماً به سمت غرب نشانه گرفته نشده اند زيرا در آن صورت، احتمال مقابله سريع و سخت غرب با آنها كاملاً بالا مي رفت. ايراني ها حالا مي توانند به آساني اروپايي ها را بترسانند و سپس با كاهش فشار اروپا، فعاليت هاي خود در داخل آمريكا را افزايش دهند. آمريكا نمي تواند در مقابل دشمنان يا تهديدات ناشناخته قد علم كند زيرا احتمال حمله به ايران بدون وجود شواهد كافي بسيار كاهش مي يابد.

مشكل ديگر دولت بوش آن است كه نتوانسته جلوي هسته اي شدن كره شمالي را بگيرد و تلاش دولت كلينتون هم در آن زمان به شكست انجاميد. كساني كه با اقدام نظامي مخالفند مي گويند: آمريكا به كره شمالي و پاكستان اجازه داده كه به تجهيزات هسته اي دست يابند و حالا نمي توان آمريكا را از اين قاعده مستثني كرد زيرا آنگاه تمام مسلمانان، از اين اقدام خشمگين خواهند شد.