دانشجويان بخش عمدهاي از بدنه اجتماعي اصلاحات هستند. پس از حوادث ٢٢ خرداد سال ٨٨ حاميان اصلاحات چه در قالب فردي و چه در قالب تشكلهاي اجتماعي وابسته به دفتر تحكيم وحدت و انجمنهاي اسلامي دانشجويان دچار مصايب و محدوديتهايي شدند. در سال ٩٢ عزم مردم براي انتخاب دولت اعتدالگراي روحاني در تغيير فضاي دانشگاهها بسيار تاثيرگذار بود.
آفتابنیوز : صادق زیباکلام در اعتماد نوشت: كاهش فضاي امنيتي در طول دو سال اخير در دانشگاهها موجب افزايش فعاليتهاي دانشجويي شد و تشكلهاي دانشجويي مستقل مجددا شروع به فعاليت كردند. آنچه اهميت دارد اين است كه شروع اين فعاليتها نه به دستور مسوولان وزارت علوم و نه هيچ نهاد ديگري بلكه كاملا به صورت خودجوش اتفاق افتاده است. نتيجه انتخابات رياستجمهوري ٩٢ و فضاي ايجادشده پس از اين انتخابات بود كه فعاليت خودجوش دانشجويي را به وجود آورده است. اين فعاليتها روزبهروز گستردهتر ميشود. البته هنوز هم در برخي دانشگاهها سختگيريهايي وجود دارد. براي مثال قرار بود تا روز يكشنبه در يكي از دانشگاههاي شهرستان لار حضور پيدا كنم اما طي يك تماس تلفني تهديد شدم كه اگر در اين دانشگاه حضور پيدا كنم اتفاقي مشابه آنچه كه براي آقاي علي مطهري رخ داد براي من هم اتفاق خواهد افتاد. همين تهديد باعث لغو سخنرانيام در دانشگاه لار شيراز شد. اما بهطور كلي و خوشبختانه اين روزها اصلاحطلبان در نهادهاي آموزشي و دانشگاهي دست بالا را دارند.
در طول اين دو سال استقبال تشكلهاي دانشجويي از حضور اصلاحطلبان چشمگير بوده است و اين وضعيت ادامه خواهد داشت. اصولگرايان اين روزها به بهانههاي مختلف مثل لطمه به درس دانشجويان سعي ميكنند اجازه سخنراني در دانشگاهها را از اصلاحطلبان بگيرند. اين نشانه دلخوري اصولگرايان از احياي فعاليت و حضور اصلاحطلبان در دانشگاههاست. فعاليتهاي سياسي دانشجويان موجب تحكيم و افزايش اقبال عمومي اصلاحات ميشود و اين مساله به ضرر اصولگرايان است. قطعا اگر فضاي دانشگاهها به نفع اصولگرايان بود، اين بهانهها را نميآوردند. اساسا در همه جاي دنيا دانشجويان پيشرو هستند. در كشورهاي غربي روشنفكران، چپها و طرفداران تغيير و بهبود جامعه در ميان دانشجويان زياد هستند و محافظهكاري در ميان دانشجويان گفتمان پرطرفداري نيست. كشور ما نيز از اين قاعده مستثنا نيست. اقشار تحصيلكرده موتور محرك جامعه و جزو شاخصترين گروههاي مرجع هستند و نقش مهمي در معادلات سياسي بازي ميكنند. اساتيد دانشگاهها و كسر قابل توجهي از دانشجويان از اصلاحات حمايت ميكنند و حمايت آنها از نظر اجتماعي اهميت زيادي دارد. هر دانشجو ميتواند در انتقال و ترويج گفتمان محبوب خود به اطرافيان و خانواده نقش زيادي داشته باشد و در بزنگاههاي مهم انتخاباتي ارتباط اصلاحطلبان از اين طريق با بخش گستردهتري برقرار خواهد شد. در سالهاي گذشته نيز دانشجويان فعال از مولفههاي تاثيرگذار در تغييرات كشور بودهاند و همواره در انتخاباتها نقش مهمي را بر عهده داشتهاند.