آفتابنیوز : صبا شعردوست- همه او را پیش از آنکه پاستورنشین شود، بخاطر لبخند همیشگی و کاپشن ساده و خاکیرنگش میشناختند و نه بخاطر اینکه شهردار تهران بود. مردی که تا جایی به سادهزیستی میان هوادارانش شهره شد که هوادارانش از او به نام رجایی زمان نام بردند. حتی زمانی که او تصمیم به حضور در انتخابات ریاست جمهوری نهم گرفت، هوادارانش، خصلت سادهزیستی او را به عنوان برگ برندهشان رو کردند. برگی که در تبلیغات انتخاباتیاش با نشان دادن، خانهای محقر که سراسر پشتی و سفرهای که تنها در آن نان و پنیر بود، بسیار کارآمد شد و توانست بسیاری از اقشار ضعیف و دردمند را همراه کند و در نهایت اینطور پایش از بهشت به پاستور باز شد.
البته او همیشه منکر پاستورنشینی و مدعی بود که هرگز خانهاش را به پاستور منتفل نکرده و خانوادهاش به همراه او همچنان ساکن نارمک هستند. با این وجود اما آنچه در هشت سال ریاست مرد نارمکنشین تهران، بر کشور گذشت، تفاوت آشکاری با سادهزیستیاش داشت. تفاوتی که نه تنها در عمل بلکه در ظاهر او که جوانتر از روزهای بهشت هم به نظر میرسید، بسیار آشکار بود. چراکه مرد شجاعی که تحریمها را کاغذپاره میدانست در پایان تحویل دولتش با کارنامهای مملو از اموال گمشده، اختلاس و بدهکاریهای میلیاردی خداحافظی کرد. هر چند شاید به باور برخی شخص احمدینژاد در هیچ یک از این موارد، مستقیما دستی نداشت اما ریاستش بر دولت، مسئولیت تمام این امور را بر شانه او میگذارد. بهطوری که با گذشت 2 سال از اتمام دولت دهم، همچنان برخی از حامیان او بخاطر عملکردهای اطرافیانش او را مورد نقد قرار میدهند و همچنان پروندههای مالی عظیمی از نزدیکترین اطرافیانش چون محمدرضا رحیمی، معاون اول دولت دهم و حمید بقایی، معاون اجرایی رئیس دولت وقت به قوه فضائیه میرسد.
سرنوشت هدایای ریاستجمهوری از سال 84 تا 92
احمدینژاد که از پاستور رفت، منهای بسیاری پرسشهای بیپاسخ، چیزهای دیگری را هم با خود برد، از جمله هدایای دوران ریاست جمهوریاش. هدایایی که در آن سالها به احمدینژاد به عنوان رئیسجمهوری ایران، داده شده بود و او پس از رفتن همه را شبانه بار کامیون کرد و برد. احمدینژاد، تنها یک روز پس از تنفیذ حکم ریاستجمهوری رئیس دولت یازدهم، 2530 قطعه از هدایای زمان ریاست جمهوریاش را از مجموعه سعدآباد، خارج کرد و از سوی برخی افراد به كاركنان موزه هدايا، از طرف مسئولان دفتر رييسجمهوری سابق دستور داده شد تا همه اطلاعات مربوط به هدايا شامل پروندهها، فهرست و عكس هدايا منهدم شود و از بين برود. اطرافیان احمدینژاد هم تا مدتها از خروج این هدایا از پاستور اظهار بیاطلاعی میکردند تا اینکه رئیس دولت دهم بلاخره با نامهای به سید حسن خمینی اعلام کرد که این هدایا را به آستان حرم امام اهدا میکند و به این ترتیب مشخص شد که این اموال در اختیار وی بوده است. به هر روی با گذشت دوره ریاست جمهوری احمدینژاد هنوز کسی نمیداند که تعداد واقعی هدایای رئیسجمهوری نهم و دهم چقدر است حتی کسی نمیداند که در جریان نقل و انتقال این اشیا از کاخ سعدآباد و ولنجک و لادن چه تعداد از اشیا آسیب دیدهاند، حراج رفتهاند و یا ناپدید شدهاند.
خودروهایی که پس داده نشد
مرد پاستورنشین دولت نهم و دهم، در اقدامی دیگر، پس از این موضوع، 10 ماه پس از ترک پاستور همچنان 26 خودرو ریاستجمهوری را در اختیار داشت. این خبر را اکبر ترکان، برای اولین بار اعلام کرد و گفت که از آن تعداد خودرو ۱۶ عدد آن واگذار شده بود. از این تعداد آنگونه که اکبر ترکان اطلاع داده بود ۱۲ خودرو توسط منطقه آزاد کیش به نهادهای دیگر تحویل شده بود که قیمت برخی از همین خودروها بیش از ۲۵۰ میلیون تومان بوده است. اما عامری، مدیر جوان منطقه آزاد کیش و از نزدیکان مورد اعتماد بقایی این خبر را تکذیب کرد.
واقعیت این است که نمیتوان باور کرد، این خودروها متعلق به شخص رئیسجمهوری بوده و دلیل پسندادنش هم همین است چراکه احمدینژاد وقتی رئیسجمهور شد، تنها یک خودروی قدیمی پژو 405 داشت، اما از جمله خودروهای در اختیار تیم دولت قبل، چند لندکروز هشت سیلندر v8 بود که واردات آنها با دستور مستقیم دفتر ریاستجمهوری و با در نظر گرفتن برخی مقررات خاص برای واردات این خودروها بوده است. اما این اتفاق در حالی رخ داد که پیش از این عرف بوده که روند بازگرداندن خودروها ظرف شش ماه صورت میگرفت. به هر روی به دلیل انتشار این اخبار دادستان تهران به موضوع ورود کرد و دستور پیگیری داد. اما این اتفاق هم همانند بردن هدایای ریاست جمهوری از سعدآباد، برای اولین بار اتفاق افتاد اما تفاوتش این بود که بخشی از سرنوشت هدایای ریاست جمهوری مشخص شد اما تکلیف این خودروها هرگز روشن نشد.
ماجرای 16 میلیاردی دانشگاه احمدینژاد
دانشگاه ایرانیان، نام دانشگاهی بود که احمدینژاد بنای تأسیس آن را کرد و پس از تأسیس هم با وزارت علوم به چالشهای زیادی برخورد و به نوعی الان در بلاتکلیفی است. اما در لوای این دانشگاه حواشی ایجاد شد که بر اصل ماجرای فعالیت این دانشگاه سایه انداخت چرا که او در سالهای آخر ریاستش مبلغ 16 میلیاردتومان از حساب نهاد ریاستجمهوری، به نفع دانشگاه ایرانیان برداشت کرد. هرچند روابطعمومی دانشگاه رییس دولت دهم با صدور اطلاعیهای مدعی شد که تمام 16میلیاردتومان را به حساب دولت بازگردانده است اما چندی بعد یکی از سایتهای خبری اعلام کرد که دانشگاه ایرانیان فقط 15میلیاردتومان را پس داده است و هنوز یکمیلیارد از بیتالمال را به حساب دولت بازنگردانده است که مشخص هم نشد چرا مسوولان دانشگاه احمدینژاد این مبلغ را بهصورت کامل به حساب دولت واریز نکردند و آیا تا کنون این مبلغ به صورت کامل پرداخت شده یا خیر.
واگذاری غیرقانونی بیش از یکمیلیونهکتار زمین به افراد با نفوذ سیاسی
در 2 دولت گذشته درصد زیادی زمینخواری و بخششهای هکتاری زمینها افزایش یافت. به طوری که عزتالله یوسفیان، نماینده آمل در گفتوگویی با یکی از روزنامههای اصلاحطلب اعلام کرد که بیش از یکمیلیونهکتار زمین به افراد بانفوذ سیاسی واگذار شده است. یوسفیانملا همچنین از آمارهایی خبر داد که نشان میداد حدود سهمیلیونهکتار زمین دولتی به متقاضیان واگذار شده است. البته پیشتر هم این بحثها با بررسی پرونده ماجرای فاز F کیش مطرح بود. به طوری که طی دو سال آخر دولت دهم قیمت خرید زمین در جزیره کیش با جهشی خیرهکننده مواجه شده بود. البته عامری، یکی از نزدیکان به تیم احمدینژاد مسأله واگذاری زمینها در کیش به افراد نزدیک به طیف احمدینژاد را تکذیب کرد و گفت که زمینی به شخص خاصی داده نشده است. با این حال پرونده منطقه آزاد کیش هنوز بسته نشده است و حتی برخی دستگیری، حمید بقایی، معاون اجرایی احمدینژاد را در این راستا میدانند که البته هنوز چیزی از جزئیات دلیل بازداشتش مطرح نشده است.
دکل نفتی 87 میلیون دلاری که گم شد
اواسط سال گذشته بود که یکی از نمایندگان مجلس شورای اسلامی، از گم شدن یک دکل نفتی در کشور خبر داد. دکلی که سال 90 توسط، یکی از مهمترین شرکتهای زیرمجموعه صندوق بازنشستگی صنعت نفت که بخشی از احداث تاسیسات فراساحل نفت و گاز ایران را به عهده دارد از یک شرکت خارجی خریداری شد. آنطور که گزارشها نشان میدهد، بر اساس قراردادی که این شرکت منعقد کرده بود، قرار بود ۲۰ درصد از بهای ۸۷ میلیون دلاری این دکل حفاری به عنوان پیش پرداخت در اختیار شرکت خارجی قرار بگیرد و ۸۰ درصد باقیمانده نیز پس از تحویل دکل به این شرکت پرداخت شود. با وجود این، طرف ایرانی بر خلاف مفاد قرارداد کل بهای دکل را به تدریج پرداخت کرده و حالا مشخص شده که این دکل حفاری اصلا تحویل ایران نشده است. اما حالا نه تنها دکل نیست بلکه این شبهه هم وجود دارد که آیا این دکل خریداری شده است یا نه؟ و اینکه بعد از خرید دچار چه سرنوشتی شده است؟
پولهای بیسرانجام
اما در این دولت یکی دیگر از یادگاریهای دولت قبل هم پیدا شد و آن 47 میلیارد دلار بدهی است. گویا 35 ميليارد دلار از اين 47 ميليارد دلار، از سپردههاي بانك مركزي است كه نزد يك شركت نفتي به نام نیکو است و 12 ميليارد هم مجموعه بدهي به بانكها بوده است. این خبر را ترکان اعلام و محمد باقر نوبخت، سخنگوی دولت در نشست خبریاش آن را تأیید کرد و گفت که معلوم نیست این پولها کجا خرج شده و سندی هم از آن در دسترس نیست. همچنان هم سرنوشت این 35 میلیارد دلار هم در هالهای از ابهام است و آنطور که شنیده میشود، امیدی به بازگشت این پول نیست.
از اختلاس تا پخش پول توسط رحیمی
اما واقعیت این است که در 2 دولت گذشته گمشدن پول و شنیدن ارقامی میلیاردی از زبان مسئولان که یا گم شده، یا در جای درستی خرج نشده و یا اختلاس شده، مردم را به نوعی واکسینه کرده است. به طوری که این روزها که در این دولت همچنان رازها و پروندههای فساد دولت قبل کشف میشود، مردم چندان تعجب نمیکنند و احتمالا تنها به این فکر میکنند که چه سرمایههایی از دست رفته است. اختلاس 3 هزار میلیادری که هنوز هم کل پول آن بازنگشته است، پولهای میلیاردی که رحیمی، معاون اول دولت دهم، بین نمایندگان پخش کرد و منبع آن پولها هم هنوز شفاف نشده است و مواردی از این دست که کم نیست و با این روند به نظر میرسد در آیندهای نه چندان دور همچنان باید منتظر اخبار غافلگیرکننده دیگری مربوط به تخلفات و یا اموال گمشده یا پسدادهنشده احمدینژاد و نزدیکانش، بود.
حالا این قسمتی که لو رفته...
پیشنهاد می کنم با جمع آوری اخبار و اسناد مربوط به تخلفات مالی دولت احمدی نژاد، کتابی تاریخی-اقتصادی و البته با سند و مدرک درباره تخلفات آن دولت تالیف شود تا آیندگان بدانند که او و اعوان و انصارش با اقتصاد این کشور چه کردند. به امید سربلندی ایران عزیز
خشکسالی و بی آبی که نصیبمان شده چی؟
ریا و دروغ پردازی و تظاهر که در دل خیلی ها خانه کرده چی؟
دین گریزی جوانان که هیچ بزرگسالان چی؟
معتادی و تن فروشی جوانان چی؟
و همه ی این مصیبت ها متاسفانه ناشی از انتخاب های اشتباهی بوده است که خودمان باعث آنیم
راست میگی این نظر رو تأیید کن.
دو سال دیگه کارنامه این اقایون هم رو میشه