آفتابنیوز : عدم توجه به مسائل زنان در هر حوزه اي نه تنها باعث آسيب پذيري نيمي از جمعيت کشور مي شود، بلکه به علت نقش تعيين کننده زنان در خانواده، عدم توجه به آنها به اصول زير بنايي تربيت و تعليم آينده سازان جامعه لطمه جدي وارد مي سازد.
يکي از مسائل مهم و ضروري در حوزه زنان توجه جدي به ورزش بانوان است. ورزش به عنوان يک عامل، نقش مهمي را در جهت ايجاد روحيه شادابي و نشاط و سرزندگي بازي مي کند.
در مقوله توجه به ورزش بانوان مسائل متعدد ديگري نيز وجود دارند. يکي از مهمترين اين ابعاد مساله حضور يا عدم حضور بانوان در ورزشگاهها براي تماشاي مسابقات ورزشي است. نه تنها يک ورزشکار از ورزش کردن لذت مي برد بلکه تماشاگران نيز از تماشاي يک بازي ورزشي به هيجان مي آيند و لذت مي برند.
به نظر مي رسد در اين خصوص زنان جامعه ما دچار محروميت هستند. به راستي ريشه علت عدم حضور بانوان در ورزشگاهها چيست؟ چرا زنان ما از تماشا کردن بازيهاي ورزشي از نزديک محروم هستند.
ايرج نديمي نايب رييس فراکسيون ورزش در اين خصوص مي گويد: در بحث عدم حضور بانوان در ورزشگاهها دچار نوعي خود محرومي شده ايم. يعني اين خود ما هستيم که مجوز لازم را براي حضور خانواده هاي خود در ورزشگاهها صادر نکرده ايم.
وي بيشتر توضيح داده و مي گويد: هيچ منع قانوني و شرعي در اين خصوص وجود ندارد، بلکه رفتار ما (تماشاگران مرد) در ورزشگاهها به نحوي است که شايد خود ما نيز تمايل چنداني به حضور خانواده هايمان نداشته باشيم.
وي بهترين راه حل در رفع اين محروميت را تغيير در نحوه رفتار و عملکرد تماشاگران مرد عنوان کرده و مي گويد: اگر رفتارها و شعارهاي تماشاگران در ورزشگاهها صرفاً جنبه تشويق تيم محبوب را نداشته باشد، آن موقع فضا براي حضور بانوان در ورزشگاهها مناسب خواهد بود.
وي همچنين تصريح کرد: وقتي خود ما باعث محروميت بانوان از حضور در ورزشگاهها شده ايم و اين خود ما هستيم که مي توانيم بار زمينه اين حضور را فراهم کنيم.
در هر حال نبود ممنوعيتهاي شرعي و قانوني نوعي امتياز براي حضور بانوان در ورزشگاهها به شمار مي رود.
کارشناسان بر اين باورند كه در صورتي که مردم خود خواهان حضور خانواده هايشان در ورزشگاهها هستند، بايد با عملکرد خود زمينه چنين کاري را فراهم کنند.
احمد مرادي، کارشناس ارشد جامعه شناسي مي گويد: نمي شود با وضع قوانين خاص و به طور قهري فضاي فرهنگي ورزشگاهها را درست کرد، بلکه بايد بوسيله رسانه هاي جمعي مردم را به سمت اين باور سوق داد که مي توانند از محروميتهايي که خود سبب آن هستند رهايي پيدا کنند.
فضاي ورزشي بايد فضاي فرهنگي مناسب باشد، آن موقع است که محيط ورزش براي خانواده ها مناسب مي شود و هر تماشاگري آرزو مي کند که اي کاش خانواده اش را نيز با خود به ورزشگاه مي آورد.