آفتابنیوز : اسماعیل مددی، کارشناس محیط زیست در گفتوگو با ایسنا، در اینباره بیان کرد: افزایش رشد جمعیت و بهخصوص جمعیت شهرنشین، رشد فیزیکی شهرها را در پی داشته است.
وی اضافه کرد: در این راستا استفاده از موادی که در توسعه فیزیکی شهرها به منظورهای مختلف بهکار میرود، مانند شن و ماسه افزایش یافته است، بهطوریکه میتوان گفت شن و ماسه نقش عمدهای در احداث ساختمانها، پلها، راهها و... دارد؛ از این روست که برداشت از منابع شن و ماسه در اطراف شهرها روز به روز افزایش مییابد.
مددی ادامه داد: منابع شن و ماسهای که در بستر رودخانهها و بهخصوص رودخانههای دارای جریان آب دائمی جزء منابع بسیار با ارزش هستند. از آنجاییکه همواره به همراه شن و ماسه مقداری مواد خاک گونه نیز وجود دارد برای همین منابع شن و ماسه از ارزش بیشتری برخوردار میشوند مخصوصاً زمانیکه رودخانه دارای جریان آب دائمی باشد، زیرا در اینصورت هزینه شستوشوی ماسهها(جهت ماسه شسته) به میزان زیادی کاسته میشود.
این محقق اظهار کرد: به این علت است که در نواحی مختلف کشور پدیده استخراج شن و ماسه از بستر رودخانهها و بهخصوص رودخانههای دارای جریان آب دائمی روز به روز افزایش مییابد.
وی خاطرنشان کرد: اگرچه برداشت شن و ماسه از نظر فعالیتهای اقتصادی و توسعه اقتصادی نواحی جغرافیایی نقش به ظاهر مناسبی داشته ولی متاسفانه انجام این عملیات از بستر رودخانهها عوارض ناخوشایندی از نظر ژئومورفولوژیکی داشته و به تبع آن باعث پیامدهای زیست محیطی و شیمیایی میشود.
مددی با بیان اینکه برداشت شن و ماسه نه تنها در محل برداشت باعث بروز عوارض مورفولوژیکی میشود بلکه تاثیر انجام این عملیات تا کیلومترها در بالا دست(سر آب) و پایین دست(پایاب) بر ژئومورفولوژی اکوسیستم و ارگانیسمهای زنده تاثیر میگذارند.
این پژوهشگر زیستمحیطی با اشاره به تاثیرات در بالا دست رودخانه، گفت: برداشت شن و ماسه از بستر رودخانه باعث عمیقتر شدن بستر آن و در نتیجه بهطور موضعی سطح اساس رودخانه برای بالادست رودخانه تغییر کرده و جابجا و به دنبال آن فرسایش قهقرایی به سمت بالا دست آغاز میشود و از آنجائیکه فرسایش قهقرایی در هر رودخانه کم و بیش وجود دارد ایجاد سطح اساس جدید فرسایش مذکور را تشدید میکند.
وی با بیان اینکه از این طریق بر میزان تخریب بستر رودخانهها در عمق و هم در عرض افزوده میشود، خاطرنشان کرد: از طریق دیگر فرسایش قهقرایی شیب بستر رودخانه(پروفیل طولی) را نیز به سمت سر آب افزایش میدهد. افزایش تخریب و فرسایش در طول، عرض و عمق رودخانه بر میزان بار جامد آب و مواد تخریبی آن در بالادست رودخانه میافزاید که در حقیقت نتیجه تخریب و بههم خوردن تعادل رودخانه است که از نظر ژئومورفورلوژیکی خود میتواند موجب ایجاد پدیدههای دیگری از جمله انواع حرکات دامنهای، نابودی پوشش گیاهی، تخریب جادهها و تاسیسات کنار رودخانه شود.
مددی یادآور شد: از طرف دیگر تغییرات در پروفیل عرضی رودخانه خود به پهنتر شدن بستر رودخانه از یکطرف و کاهش شدت جریان رودخانه منجر میشود که باعث رسوب گذاری مواد ناشی از تخریب در کنارههای بستر خواهد شد و چون مقدار کمتری مواد جامد و تخریبی به محل برداشت شن و ماسه میرسد بنابراین بر استخراج بیشتر مواد از بستر رودخانه منجر میشود که تخریب بیش تری را در بالا دست رودخانه به دنبال دارد.
این کارشناس محیط زیست افزود: چنانچه تخریب در عمق بستر انجام پذیرد علاوه بر این که بر شیب رودخانه افزوده میشود تعادل رودخانه برهم خورده و بر میزان تخریب میافزاید که هم در بالا دست و هم در پایین دست رودخانه مسئلهساز خواهد بود.
وی با اشاره به تاثیرات در پایین دست رودخانه، بیان کرد: به علت ایجاد گودال و چالههایی که در اثر برداشت شن و ماسه در بستر رودخانه ایجاد میشود شدت جریان آب کاسته خواهد شد. بنابراین در پایین دست رودخانه، دیگر شدت جریان بالادست را ندارد و از طرف دیگر به علت کاهش شدت جریان رود، آب، قدرت تخریب بستر را از دست میدهد.
مددی خاطرنشان کرد: بنابراین آب در بستر گستردهای دارای جریان ملایمی میشود و این جریان علاوه بر اینکه بسیار ملایم است. معمولا در پهنههای وسیع و با عمق کمی جریان مییابد. چنین جریان آبی شدیداً تحت تاثیر نوسانات دمای محیط قرار میگیرد و از طرف دیگر شدت آرام آب کمتر باعث جابه جایی لایههای آب و در نتیجه اکسیژن میشود.
این محقق با اشاره به راههای کاهش پیامدهای برداشت شن و ماسه، بیان کرد: هر نوع تلاشی که برای کاهش یا حذف پیامدهای برداشت شن و ماسه انجام گیرد باید در جهت دستیابی به تعادل طبیعی باشد. از اینرو ضروری است که نه تنها نقش بیولوژیکی رسوبات در اکوسیستم بلکه منشاء رسوبات و دینامیک فضا- زمان نیز مورد توجه قرار گیرد.
وی تصریح کرد: آبرفتهای شن و ماسه طی میلیونها سال منبعی را بهوجود میآورند که تجدید حیات آنها خیلی کند صورت میگیرد. بههمین دلیل برداشت آنها باید با احتیاط صورت گیرد. ذخایر شن و ماسهای که طی زمان تشکیل شدهاند در صورت ادامه بهره برداری بیرویه در مقیاسی که در دهههای گذشته صورت گرفته به طور کلی از بین خواهند رفت.
مددی ادامه داد: به هر صورت مسئله تنها روی کمیت این ذخایر و میزان برداشت نیست. برداشت شن و ماسه پیامدهای کیفی زیادی در بردارد که در سرنوشت اکوسیستمهای رودخانهای نقش تعیین کننده دارند. صدماتی که برداشت شن و ماسه به محیط زیست رودخانهها وارد میکند به موقعیت روش و نحوه فعالیتهای مربوط به برداشت از بستر رودخانهها بستگی دارد.
این کارشناس محیط زیست یادآور شد: با توجه به سرشت متنوع و گاهی غیرقابل جبران اختلالاتی که طی برداشت شن و ماسه به رودخانهها وارد میشود باید نکاتی را رعایت کرد که از آن جمله میتوان به ممنوعیت بهره برداری از شن وماسه رودخانهها اشاره کرد.
وی اضافه کرد: همچنین باید به هر ترتیبی هست تدابیر عملی جهت بازیافت آب مورد نیاز برای شستو شوی مواد برداشت شده از بستر رودخانه اتخاذ شود. باتوجه به اینکه موارد یاد شده مطلقا ضرورتهای بیولوژیکی به شمار میروند و دستیابی به اهداف فوق تنها میتواند به تدریج عملی شود لازم است تا رسیدن به این مهم راه حلهای میانه و عملی تری منطبق با هر مورد خاص اراﺋه و اجرای آنها تضمین شود.
مددی با بیان اینکه تا رسیدن به این اهداف میتوان راههایی از جمله محدود کردن کامل میزان برداشت شن و ماسه طبیعی تولید شده، ارزشیابی کافی و جامعه تا حد امکان در تمامی زمینهها و جدا کردن منطقه فعالیتهای برداشت و مجرای آبریز را اجرایی کرد، افزود: اتخاذ تدابیر موثر برای رفت و آمد ماهیان و جلوگیری از بروز هرگونه موانع ساختمانی در رودخانه که ممکن است سدی در برابر مهاجرت آنها بهوجود آورد یا امکان مهاجرت آنها را مختل کند از دیگر راه حلهاست.
این محقق خاطرنشان کرد: همچنین ممنوعیت برداشت شن و ماسه در تمامی نواحی که از نظر بیولوژیک حساس هستند بهویژه در رودخانههایی که عمدتاً به دلیل وجود سد، حمل مواد رسوبی در آنها وجود ندارد یا بسیار کم است، رودخانههایی که مورد استفاده ماهیان مهاجر قرار دارند. بهویژه بسترها و مناطق تخمریزی این نوع ماهیان باید توجه خاصی کرد.
وی رودخانههایی که بهوجود گونههای خاصی حائز اهمیت هستند و رودخانههایی که از نظر قانونی تحت حفاظت هستند مانند رودخانههای حفاظت شده را نیز ازجمله این نواحی بیولوژیک حساس دانست.
مددی با بیان اینکه باید مجوزهای برداشت شن و ماسه در یکدوره معین محدود شوند و بهرهبرداران را مجبور به احیاء محیط زیست رودخانه بعداز خاتمۀ فعالیتهای بهرهبرداری کرد؛ افزود: در مورد متقاضیان جدید برداشت شن و ماسه، باید پیامدهای برداشت مورد ارزیابی قرار گرفته و نتیجۀ آن قبل از صدور مجوز مشخص شود.
این محقق ادامه داد: کانونها و منابع تولید دیگری برای برداشت شن و ماسه نظیر تودههای سنگی بهویژه زمانیکه برداشت از آبرفتهای شن و ماسه زیاد ضروری نباشد باید شناسایی شوند؛ محدودیت برداشت مواد آبرفتی در دشتهای سیلابی ممکن است به عنوان یک گزینه مطرح باشد اگرچه این مسئله دارای مسائل اکولوژیکی معینی بهویژه از نظر ارتباط مجاری آب و آبهای زیرزمینی و همینطور اصلاحات و آیندۀ محیط زیستهای آبی مصنوعی است.
وی یادآور شد: متاسفانه در اغلب رودخانههای استان کارخانههای شن و ماسه بستر رودخانهها آماج تاخت و تاز خود قرار دادهاند و چیزی بنام محیط زیست برایشان معنا ندارد و بیشتر آنها توسط شهرداریها صورت میگیرد، همانند همین نمونه در منطقه گردشگری ونایی بروجرد که بارها توسط اهالی شهر بروجرد مورد شکایت قرار گرفته ولی کارخانه هیچ توجهی به بکارگیری روشهای زیست محیطی نمیکند.