آفتابنیوز : نگران کننده ترین مسأله در کشور، نه اقتصاد آسیب دیده است، نه تحریم هایی که قرار است آرام آرام برداشته شوند، نه احتمال حملات خارجی یا تروریستی ، نه محیط زیستی که به شدت دارد تخریب می شود و نه هزاران مشکل ریز و درشت دیگری که ایران امروز، بدان دچار است.
همه این ها، با تدبیر و درایت و هزینه و گذر زمان قابل مدیریت و حل اند. نگران کننده ترین مسأله، فاجعه ای است به نام "سقوط اخلاقی" که اگر نهایی شود، همه مان را با خود به زیر خواهد کشید و نابودمان خواهد کرد.
اخلاق، مانند سیمان بین آجرهای یک ساختمان است و نخ تسبیحی است که همه اجزای آن را نگه می دارد. اگر سیمان نباشد، بهترین آجرها و در و پنجره ها ، تبدیل به خانه نمی شوند و بی نخ تسبیح، فقط دانه های ریز جدا از هم وجود خواهند داشت و دیگر هیچ.
خمیرمایه اخلاق هم، "حفظ حرمت انسان" است. جامعه ای که رفتارهایش را بر این مبنا تنظیم می کند، در رقابت های سیاسی اش حواسش به این هست که اقدامی که می کنم ، آیا حرمت انسان ها را حفظ می کند یا به ان آسیب می زند؟
در معاملات اقتصادی، به این نکته توجه دارد که آیا سودی که می خواهم به دست بیاورم، از طریق نادیده گرفتن حرمت انسان هاست یا حفظ حرمت ها؟
در رسانه هایش دقت دارد که کلمه به کلمه و تصویر به تصویر آنچه منتشر می کند، حرمت سوز نباشد.
در روابط خانوادگی، روابط بین فردی، رانندگی و سایر شؤون زندگی نیز این دغدغه جاری و ساری است.
اما در جامعه ای که اخلاق رو به افول است، مهم ترین اصل در یک رقابت سیاسی، رسیدن به قدرت است ولو آن که در این مسیر ، آبروی افراد را ببرند.
در اقتصاد چنین جامعه ای، سود حرف اول و آخر را می زند و بنابراین می توان محصولات آلوده و تقلبی را با آرم استاندارد و سلامت به مردم فروخت و حتی جانشان را به خطر انداخت.
در رسانه های چنین جامعه ای، می توان با بهره مندی از مصونیت آهنین، راست و دروغ را به هم آمیخت و حتی آبروی خانوادگی شهروندان عادی را فدای بازی های رسانه ای کرد.
این اتفاقی است که در حاشیه نمایشگاه مطبوعات رخ داد: عکس یک زن را منتشر کردند و فریاد وا اسلاما از کشف حجاب در نمایشگاه مطبوعات سر دادند.
ماجرا را از زبان این مادر بشنوید: " برای رفع مشکل پسرم در دانشگاه آزاد دنبال آقای محسن هاشمی بودم. در غرفه ای فرصت را مغتنم شمردم و برای عرض مشکلم رفتم. به من گفتند برای مصاحبه با ایشان باید غرفه را ترک کنم، یک لحظه روسری ام افتاد و نمی دانم چه کسی آنجا بود که از این یک لحظه عکس گرفت و آن را منتشر کرد. حالا همه اقوام به من زنگ زده اند که عکست را در اینترنت منتشر کرده اند.آیا برای هیچکس تا کنون این اتفاق رخ نداده است؟ آیا این آقایان اصولگرا خودشان حاضرند عکس مادر و یا خواهرشان را اینگونه منتشر کنند؟ آیا این افراد به حیثیت و آبروی مردم فکر نمی کنند؟ من آن فرد یا افراد را به خدا واگذار می کنم که عکس مرا منتشر کردند."
واقعاً شرم آور نیست که یک رسانه مدعی ارزشگرایی، برای آن که معاونت مطبوعاتی دولت غیرهمسویش را زیر سؤال ببرد، عکس یک زن که در صدد حل مشکل پسرش بوده را منتشر می کند تا سایت به سایت و موبایل به موبایل بچرخد و حرمتش بکشند! دعوای جناحی چه ربطی به یک زن رهگذر دارد که این گونه با آبرویش بازی می کنند و با بی پروایی عکسش را منتشر می کنند؟
در این میان، برخی از مردم نیز با بی اخلاقی تمام، آن را برای همدیگر می فرستند! واقعاً افتادن روسری از سر برای یک لحظه، این قدر مهم و حیاتی است که باید آن را به موبایل این و آن فرستاد و حتی یک لحظه هم به این فکر نکرد که "او هم جای مادر من"؟!
اگر اسم این کار، سقوط اخلاقی نیست، پس چیست؟ این همان مسأله نگران کننده ایران امروز است؛ همان فاجعه!واقعاً به این اندیشیده ایم که داریم چه جامعه ای برای فرزندان خود می سازیم؟!
منبع: عصرایران