ایران اتمی پشتیبانی برای اعراب یا تهدید کننده برای آنها
آفتاب‌‌نیوز : 
اگر مراجع قرن گذشته متخصص را در مورد آنچه که امنیت منطقه خلیج فارس را تهدید می کنند مطالعه کنید خواهید دید که ایران وعراق را بعنوان دو عنصر تهدید کننده این منطقه معرفی می کند .
در واقع باید گفت که کشورهای شورای همکاری خلیج فارس به خوبی از نوع عملکرد آمریکا در منطقه وآنچه که به طرح مهار دوجانبه معروف است اگاهی داشته وآنرا درک می کردند ، بخصوص که براساس این طرح قرار بود دو عنصرتهدید کننده امنیت خلیج فارس " ایران وعراق " با یکدیگر درگیر شوند واز این طریق توانایی های آنها بر اساس اصل " دشمنان خود را با یکدیگر مشغول کن" رو به تحلیل بنهد.
این در حالی است که که فرسایش اقتصادی در جنگ اول خلیج فارس نه تنها گریبان ایران وعراق گرفت بلکه طرفهای دیگری از جمله کشورهای شیخ نشین نفت خیز را هم دچار آن ساخت ومجبور شدند میلیاردها دلار را به بهانه دفاع صدام از دروازه شرقی امت عربی در مقابل خطرات فارسی های " مجوس" به وی تقدیم کنند، واژه مجوس در اینجا تعبیرکننده مسایل وابعاد مختلفی بود ونشانگر رویارویی دو تمن عرب وفارس ونیز اختلافات مذهبی " اهل تسنن وتشیع" بود.
چرا بمب اتمی پاکستان آرای ایران خیر ؟
ملل اسلامی از دستیابی پاکستان به بمب اتمی خوشحال وخرسند شدند وآنرا یک دست آورد اسلامی توصیف کردند کبه استفاده از مغز وفکر اسلامی برای دفاع از اسلام بعنوان یک دین وتمدن در جهانی که تنها به قدرتمندان احترام می گذارد توصیف کردند ، بخصوص که بر کسی پوشیده نیست که این فن آوری اصطلاحا توانایی بازدارندگی هسته ای خوانده می شود وبه معنای آن است که کشور وطرفی که از این توانمندی برخوردار باشد دیگر دیگران چندان به فکر جنگ وبا خورد با آن بر نمی آیند.
حتی در این چارچوب برخی واژه اسلامی را به هم به بمب اتمی پاکستان افزودند تا تاکید کننده که هزینه تحقیقات وساخت این بمب اتمی را کشورهای ثروتمند حوزه جنوبی خلیج فارس پرداخت کرده اند. وتاکید کنند که تمامی ملل اسلامی از مراکش تا موریتانی وحتی جزایر سوماترا آنرا عزت واقتداری برای ملل اسلامی دانستند وبا توجه به اینکه عزت اسلامی قابل تجزیه پذیری نیست استفاده از آن بعنوان اهرم دفاعی برای این ملت در مقابل همسایه اش پاکستان که چندی پیش از اسلام آباد موفق به دستیابی به این سلاح شد را به فال نیک گرفتند.
در مقابل کشورهای خلیج فارس از تلاش های ایران برای دستیابی به تسلیحات صلح آمیز اتمی هم استقبال نکردند این در حالی است که ملل عربی واسلامی وحتی اتحادیه عرب به رهبری دبیر کل ان عمر موسی هم دستیابی به فن آوری هسته ای را بعنوان حق مسلم ایران وبقیه کشورهای اسلامی می دانند.
براساس این دیدگاه ایران این حق را دارد که حتی به سلاح اتمی هم دست یابد تا از خود در مقابل نفوذ غربی که ایران وبقیه را به عنوان محور شرارت می نامد دفع کند ، حال اگر نفوذ غربی را در چارچوبی مسیحی قرار دهیم ، تلاش های ایران برای دست یابی به این فن آوری وکارشکنی غرب در برابر آنرا نوعی از جنگ تمدنها دانست.
معادله اتمی ایران واسرائیل
ارتباط بین برنامه های اتمی ایران واسرائیل تنها به مسئله ایجاد خاور میانه ای عاری از تسلیحات کشتار جمع نیست ، بلکه جوانب متعدد دیگری را هم شامل می گردد وبرخی از آنها می تواند نوعی پیش شرط اسرائیلی برای پذیرش چشم پوشی از تسلیحات اتمی خود بوده باشد که می توان به این موارد اشاره کرد:
1- ملل ودولت های منطقه عربی دریافتند که اسرائیل تنها دشمن آنها نیست بلکه دشمنان دیگری از خون وگوشت ما واز دین ما هم می توانند ما را تهدید کنند ، تجربه عراق در سال 1990 بهترین نمونه برای این مدعی است ، بلکه باید گفت صدام حسین تمامی منطقه خلیج فارس را مورد تهدید قرار داد. به نحوی که تهدیدهای نزدیکان علیه یکدیگر در واقع آب را با توجه به اصل " دشمن دشمن من دوست من است " به آسیاب اسرائیل ریخته است. به بیانی واضحتر کشورهای حوزهجنوبی خلیج فارس در سال 1990 دریافتند که اسرائیل چه خدمت ارشمندی را در دهه هشتاد با بمباران مراکز هسته ای عراق به برای آنها انجام داد...
2- نگرانی شورای همکاری ز برنامه های اتمی ایران نگرانی هایی حقیقی است این نگرانی ها استراتژیک صرف نیستند بلکه زیست محیطیهم می باشند بخصوص که نیروگاه هسته ای ایران در کنار خلیج فارس ساخته شده است ، عبد الرحمن العطیه دبیر کل شورا همکاری هم صراحتا اعلام کرد موقعیت نیروگاه اتمی ایران به کشورهای حوزه جنوبی خلیج فارس نزدیکتر است تا به تهران ، از جمله این نگرانی های زیست محیطی می توان به :
الف / فن آوری ایران از امنیت بالای برخوردار نیستد بخصوص که منبع آن روسیه است وفن آوری هسته ای روسیه جزو عقب افتاده ترین فن آوری های موجود محسوب می شود .
ب/ تشعشعات رادیو اکتیو می تواند آب خلیج فارس را آلوده کند ، استراتژی آبی در هزاره سوم برکسی پوشیده نیست بخصوص که کشورهای خلیج فارس اقدام به شیرین سازی آب خلیج فارس می کنند واستفاده اتمی ایران از آن می تواند امنیت آبی خلیج فارس را به طور مستقیم به خطر بیاندازد ، البته این سوای خطرات تشعشعاتی است که می تواند برای ساکنان کشورهای شورای همکاری به وجود آورد.
3- سخن گفتن از خلع سلاح کشتار جمعی در سرتاسر منطقه خاور میانه از جلمه اسرائیل نیازمند سخن گفتن درمورد حل وفصل کلی مسایل خاور میانه وبخصوص مسئله نزاع فلسطینی ـ اسرائیل وزیرمجموعه های آن است تا پس از آن اسرائل حاضر به چشم پوشی از تسلیحات اتمی خود شود ، این مسئله باید از طریق ترغیب اسرائیل به پذیرش این مسئله انجام شود نه بیرون راندن آن بر اساس اندیشه های رئیس جمهوری ایران ، اسرائیل باید جزئی از جامعه ی عربی اسلامی شود تا بخشی از اتحادیه عرب گردیده وعضو منظومه اقتصادی وامنیتی خاور میانه گردد.
4- برای موافقت اسرائیل با خلع صلاح اتمی خود باید نوع تفکرات ایرانی وبخصوص در چارچوب ابتکار عمل احمدی نژاد که گاه خواهان ریشه کنی اسرائیل است وگاه به دنبال انتقال آن به آلمان ، اتریش یا آمریکاست تغییر پیدا کند ، زیرا چنین سخنان دقیقا به نفع اسرائیل است وباعث می شود تا در خواست ها برای چشم پوشی از توان بازدارندگی اتمی اش عملا بدون اعطای تضمین های بالفعل انجام شود.
این در شرایطی است که جامعه جهانی به تدریج تهدیدهای ایران علیه اسرائیل را جدی می گیرد وبرای موشک های شهاب که می تواند اسرائیل را مورد هدف قرار دهد ، حساب ویژه ای باز کرده است این سوای اهرم هایی است که ایران در کشورهای همسایه اسرائیل در اختیار دارد.
اگر مراجع قرن گذشته متخصص را در مورد آنچه که امنیت منطقه خلیج فارس را تهدید می کنند مطالعه کنید خواهید دید که ایران وعراق را بعنوان دو عنصر تهدید کننده این منطقه معرفی می کند . در واقع باید گفت که کشورهای شورای همکاری خلیج فارس به خوبی از نوع عملکرد آمریکا در منطقه وآنچه که به طرح مهار دوجانبه معروف است اگاهی داشته وآنرا درک می کردند ، بخصوص که براساس این طرح قرار بود دو عنصرتهدید کننده امنیت خلیج فارس " ایران وعراق " با یکدیگر درگیر شوند واز این طریق توانایی های آنها بر اساس اصل " دشمنان خود را با یکدیگر مشغول کن" رو به تحلیل بنهد.
این در حالی است که که فرسایش اقتصادی در جنگ اول خلیج فارس نه تنها گریبان ایران وعراق گرفت بلکه طرفهای دیگری از جمله کشورهای شیخ نشین نفت خیز را هم دچار آن ساخت ومجبور شدند میلیاردها دلار را به بهانه دفاع صدام از دروازه شرقی امت عربی در مقابل خطرات فارسی های " مجوس" به وی تقدیم کنند، واژه مجوس در اینجا تعبیرکننده مسایل وابعاد مختلفی بود ونشانگر رویارویی دو تمن عرب وفارس ونیز اختلافات مذهبی " اهل تسنن وتشیع" بود.
چرا بمب اتمی پاکستان آرای ایران خیر ؟
ملل اسلامی از دستیابی پاکستان به بمب اتمی خوشحال وخرسند شدند وآنرا یک دست آورد اسلامی توصیف کردند کبه استفاده از مغز وفکر اسلامی برای دفاع از اسلام بعنوان یک دین وتمدن در جهانی که تنها به قدرتمندان احترام می گذارد توصیف کردند ، بخصوص که بر کسی پوشیده نیست که این فن آوری اصطلاحا توانایی بازدارندگی هسته ای خوانده می شود وبه معنای آن است که کشور وطرفی که از این توانمندی برخوردار باشد دیگر دیگران چندان به فکر جنگ وبا خورد با آن بر نمی آیند.
حتی در این چارچوب برخی واژه اسلامی را به هم به بمب اتمی پاکستان افزودند تا تاکید کننده که هزینه تحقیقات وساخت این بمب اتمی را کشورهای ثروتمند حوزه جنوبی خلیج فارس پرداخت کرده اند. وتاکید کنند که تمامی ملل اسلامی از مراکش تا موریتانی وحتی جزایر سوماترا آنرا عزت واقتداری برای ملل اسلامی دانستند وبا توجه به اینکه عزت اسلامی قابل تجزیه پذیری نیست استفاده از آن بعنوان اهرم دفاعی برای این ملت در مقابل همسایه اش پاکستان که چندی پیش از اسلام آباد موفق به دستیابی به این سلاح شد را به فال نیک گرفتند.
در مقابل کشورهای خلیج فارس از تلاش های ایران برای دستیابی به تسلیحات صلح آمیز اتمی هم استقبال نکردند این در حالی است که ملل عربی واسلامی وحتی اتحادیه عرب به رهبری دبیر کل ان عمر موسی هم دستیابی به فن آوری هسته ای را بعنوان حق مسلم ایران وبقیه کشورهای اسلامی می دانند.
براساس این دیدگاه ایران این حق را دارد که حتی به سلاح اتمی هم دست یابد تا از خود در مقابل نفوذ غربی که ایران وبقیه را به عنوان محور شرارت می نامد دفع کند ، حال اگر نفوذ غربی را در چارچوبی مسیحی قرار دهیم ، تلاش های ایران برای دست یابی به این فن آوری وکارشکنی غرب در برابر آنرا نوعی از جنگ تمدنها دانست.
معادله اتمی ایران واسرائیل
ارتباط بین برنامه های اتمی ایران واسرائیل تنها به مسئله ایجاد خاور میانه ای عاری از تسلیحات کشتار جمع نیست ، بلکه جوانب متعدد دیگری را هم شامل می گردد وبرخی از آنها می تواند نوعی پیش شرط اسرائیلی برای پذیرش چشم پوشی از تسلیحات اتمی خود بوده باشد که می توان به این موارد اشاره کرد:
1- ملل ودولت های منطقه عربی دریافتند که اسرائیل تنها دشمن آنها نیست بلکه دشمنان دیگری از خون وگوشت ما واز دین ما هم می توانند ما را تهدید کنند ، تجربه عراق در سال 1990 بهترین نمونه برای این مدعی است ، بلکه باید گفت صدام حسین تمامی منطقه خلیج فارس را مورد تهدید قرار داد. به نحوی که تهدیدهای نزدیکان علیه یکدیگر در واقع آب را با توجه به اصل " دشمن دشمن من دوست من است " به آسیاب اسرائیل ریخته است. به بیانی واضحتر کشورهای حوزهجنوبی خلیج فارس در سال 1990 دریافتند که اسرائیل چه خدمت ارشمندی را در دهه هشتاد با بمباران مراکز هسته ای عراق به برای آنها انجام داد...
2- نگرانی شورای همکاری ز برنامه های اتمی ایران نگرانی هایی حقیقی است این نگرانی ها استراتژیک صرف نیستند بلکه زیست محیطیهم می باشند بخصوص که نیروگاه هسته ای ایران در کنار خلیج فارس ساخته شده است ، عبد الرحمن العطیه دبیر کل شورا همکاری هم صراحتا اعلام کرد موقعیت نیروگاه اتمی ایران به کشورهای حوزه جنوبی خلیج فارس نزدیکتر است تا به تهران ، از جمله این نگرانی های زیست محیطی می توان به :
الف / فن آوری ایران از امنیت بالای برخوردار نیستد بخصوص که منبع آن روسیه است وفن آوری هسته ای روسیه جزو عقب افتاده ترین فن آوری های موجود محسوب می شود .
ب/ تشعشعات رادیو اکتیو می تواند آب خلیج فارس را آلوده کند ، استراتژی آبی در هزاره سوم برکسی پوشیده نیست بخصوص که کشورهای خلیج فارس اقدام به شیرین سازی آب خلیج فارس می کنند واستفاده اتمی ایران از آن می تواند امنیت آبی خلیج فارس را به طور مستقیم به خطر بیاندازد ، البته این سوای خطرات تشعشعاتی است که می تواند برای ساکنان کشورهای شورای همکاری به وجود آورد.
3- سخن گفتن از خلع سلاح کشتار جمعی در سرتاسر منطقه خاور میانه از جلمه اسرائیل نیازمند سخن گفتن درمورد حل وفصل کلی مسایل خاور میانه وبخصوص مسئله نزاع فلسطینی ـ اسرائیل وزیرمجموعه های آن است تا پس از آن اسرائل حاضر به چشم پوشی از تسلیحات اتمی خود شود ، این مسئله باید از طریق ترغیب اسرائیل به پذیرش این مسئله انجام شود نه بیرون راندن آن بر اساس اندیشه های رئیس جمهوری ایران ، اسرائیل باید جزئی از جامعه ی عربی اسلامی شود تا بخشی از اتحادیه عرب گردیده وعضو منظومه اقتصادی وامنیتی خاور میانه گردد.
4- برای موافقت اسرائیل با خلع صلاح اتمی خود باید نوع تفکرات ایرانی وبخصوص در چارچوب ابتکار عمل احمدی نژاد که گاه خواهان ریشه کنی اسرائیل است وگاه به دنبال انتقال آن به آلمان ، اتریش یا آمریکاست تغییر پیدا کند ، زیرا چنین سخنان دقیقا به نفع اسرائیل است وباعث می شود تا در خواست ها برای چشم پوشی از توان بازدارندگی اتمی اش عملا بدون اعطای تضمین های بالفعل انجام شود.
این در شرایطی است که جامعه جهانی به تدریج تهدیدهای ایران علیه اسرائیل را جدی می گیرد وبرای موشک های شهاب که می تواند اسرائیل را مورد هدف قرار دهد ، حساب ویژه ای باز کرده است این سوای اهرم هایی است که ایران در کشورهای همسایه اسرائیل در اختیار دارد.
گزارش خطا
ارسال به دوستان
نسخه چاپی
ذخیره عضویت در خبرنامه 
پربحث ترین عناوین
پرطرفدار ترین عناوین
لینک های مفید