آفتابنیوز : محمدرضا رئوفشیبانی، سفیر ایران در سوریه با اشاره به حضور فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران به عنوان نماینده مستشاری ایران در سوریه تصریح کرد: بدون تردید سردار سلیمانی مهم ترین فردی بود که در سخت ترین شرایط یعنی زمانی که سوریه در آستانه تسخیر توسط گروه های تروریستی و سقوط دمشق بود، به داد این کشور رسید.
به گزارش ایسنا، وی درمورد ابعاد نگاه رئیس جمهور سوریه به مقوله حضور این سردار ایرانی در جبهه های مقاومت سوریه گفت: از نظر آقای اسد، سردار سلیمانی اسطوره نجات است و همزمان، اسطوره رعب و وحشت برای جریان های مقابل.
وی که با خبرنگار «حوزه» گفتوگو میکرد، به اوضاع وخیم چهار شهرک شیعه نشین سوریه پرداخت و اظهار داشت: فوعه و کفریا از هفت ماه گذشته در محاصره کامل است. قبلاً به هیچ عنوان اجازه ورود آذوقه و مواد دارویی نمی دادند تا اینکه توافقنامه الزبدانی در مقابل فوعه و کفریا به امضا رسید.
این دیپلمات ایرانی افزود: روند اجرایی قیود بعدی آن که عبارت است از "انتقال مجروحین و 10 هزار نفر از اهالی فوعه و کفریا"، "خروج خانواده های مسلحین از زبدانی"، "ارسال کمک های انسانی، دارو و تجهیزات پزشکی به این دو شهرک شیعه نشین" و ... مقداری زمان برد.
رئوف شیبانی همچنین درمورد اوضاع نبل و الزهرا نیز خاطرنشان کرد: پیش تر، ارسال مساعدات به فوعه و کفریا از طریق هوا انجام می شد که با گشایش دالان امداد رسانی توسط سازمان ملل، ان شاء الله که از طرف گروه های تروریستی مشکل تراشی نشود و بتوانیم این دو شهرک شیعه نشین را نیز به صورت منظم امداد رسانی کنیم.
وی ادامه داد: فرق امداد رسانی به نبل و الزهرا نیز این است که امکان امدادرسانی مستقیم وجود ندارد و معمولاً از طرق هوایی انجام میپذیرد.
سفیر ایران در سوریه در بخش دیگر این گفتوگو به تشریح فعالیت کشورهای عضو ائتلاف 1+4 پرداخت و گفت: ائتلاف 1+4 یعنی همکاری چهار کشور "ایران، روسیه، سوریه و عراق" و جنبش "حزب الله لبنان" برای نابودی تروریسم در سوریه.
رئوف شیبانی اضافه کرد: سوریه در این ائتلاف وجه اصلی به حساب میآید، چراکه قرار است تمام اقدامات در خاک این کشور انجام شود و سربازان سوری، قوای نظامی این ائتلاف را تشکیل میدهند. حزب الله نیز رزمندگان خود را به عنوان نیروهای کمکی به این سوریه اعزام کرده است.
وی با بیان اینکه عراق در حقیقت حضور مستقیم نظامی ندارد، تاکید کرد: بغداد صرفاً در مقام مستشاری و به عنوان یک عضو حاضر در اتاق عملیات مشترک حضور دارد. چون چند میدان نبرد داریم، عراق هم دچار این گرفتاری و مشکل تروریسم است. یعنی در حقیقت، وجود و حضور عراق برای مراحل بعد از عملیات سوریه است.
این دیپلمات ایرانی همچنین در مورد نقش ایران و روسیه در این ائتلاف اظهار داشت: فرماندهان نظامی ایران به عنوان مستشار به پیاده نظامها (ارتش سوریه و نیروهای مقاومت) آموزشهای نظامی میدهند و روسیه نیز نیروی هوایی خود را مامور پشتیبانی از حملات زمینی علیه تروریستها کرده است.
متن کامل پرسش و پاسخ این گفتوگو به شرح زیر است:
*در ابتدای بحث، دورنمایی از بحران سوریه ارائه بفرمایید.
نبرد میدانی در سوریه طی سالهای گذشته که از بحران آن می گذرد، فراز و نشیب های فراوانی داشته است. در حقیقت، تحولات جنگ چهار ساله سوریه را میتوان در سه مقطع بررسی کرد. در مقطع اول، "پیشروی جریانهای معارض و مسلح و گروههای تروریستی و افراطی" را داشتیم، در مقطع دوم، شاهد "بازسازی جایگاه و روحیه ارتش سوریه" بودیم و در سومین مقطع، "ابتکار عمل در میدان نبرد و تغییر معادلات جنگ به نفع نیروهای نظامی ارتش و دولت سوریه" پیش روی ما است.
البته در مقطع سوم، کشورهای حامی گروه های تروریستی با افزایش ارسال تجهیزات نظامی و اعزام نیروهای مزدور با جنسیت ها و تابعیت های مختلف از اقصی نقاط جهان به خاک سوریه، سعی در تغییر توازن میدان به نفع تروریستها را داشتند. در این مقطع، شاهد شکلگیری و اعلام موجودیت گروه تروریستی داعش بودیم.
داعش پیشرویهای قابل توجهی را داشت، از یک طرف به سمت عراق سرازیر شد و از طرف دیگر مناطقی را در داخل سوریه به اشغال خودش در آورد.
در این مرحله، ما شاهد این هستیم که عملاً میدان و میدان داری از دست آن گروه های کوچک مسلح مردمی سوریه خارج شده و کاملاً سکان داری صحنه نبرد در جبهه مخالفین به دست داعش افتاده است.
*حمایت های غرب و کشورهای مرتجع منطقه چه تاثیراتی بر رشد این پدیده شوم گذاشته است؟
بدون شک، یکی از اسباب و دلایل رشد تروریست ها در سوریه، حمایت کشور های مرتجع پیرامونی سوریه بود. در ادامه نیز سیاست های اشتباه غرب و بعضاً حمایت های قابل توجه آنان، این وضعیت را بحرانی تر کرد.
*تشکل موسوم به ائتلاف جهانی علیه داعش کجای این پازل قرار داشت؟
ائتلاف ضد داعش به سرکردگی آمریکا، یک جریان نمایشی بود و هدف از تشکیل آن، حفاظت از لایههای داعش بود.
* چه لایههایی؟
اگر بخواهیم هرم داعش را بررسی سریعی انجام دهیم، باید آن را به سه لایه بیرونی، میانی و درونی تقسیم کنیم.
لایه بیرونی (لایه اول) از دستگاه های امنیتی کشورهای بلوک غرب تشکیل شده است، لایه میانی (لایه دوم) عبارت است از حمایت های مالی و لجستیکی برخی کشور های عربی معلوم الحال و لایه درونی (لایه سوم) را می توان تروریست های موجود از زمان اشغال افغانستان تا پیش از سال 2011 عنوان کرد. پس ائتلاف ضد داعش به سرکردگی آمریکا برای حفظ سلامت این سه لایه داعش تشکیل شده بود.
این امنیت که تضمین شد، داعش از کشور های مختلف، از آسیای میانه گرفته تا اروپا عضو گیری کرد و سپس این تروریست ها به سوریه سرازیر شدند.
ائتلاف آمریکایی چون خودش در پیدایش داعش به نوعی دخیل بود، یک حرکت نمایشی را اجرا کرد، صرفاً به خاطر اینکه در مقابل افکار عمومی منطقه و بعضاً آمریکا زیر سوال نباشد.
در جریان فعالیت های این ائتلاف، اگرچه جنگندههایشان برخی مواضع تحت سیطره داعش را بمباران می کردند، اما باز هم شاهد پیشرویهای روز افزون این گروه تروریستی در عراق و سوریه بودیم.
*موضع کشورمان در مقابل این سیاهنمایی چه بود؟
در حقیقت، جمهوری اسلامی از ابتدای بحران سوریه با نگاهی دقیق و کارشناسانه مبتنی بر قرائت درست از تحولات، به عنوان حامی دولت سوریه اتخاذ موضع کرده و وارد بحران سوریه شده بود و اعلام کرد که پشت پرده این ائتلاف، چیزی نیست به جز توطئه علیه محور مقاومت.
ایران با تمام توان برای مبارزه با تروریسم وارد صحنههای نبرد در عراق و سوریه شد و عملکرد قابل توجهی را از خودش نشان داد.
بغداد در آستانه سقوط بود و به اعتراف دوست و دشمن، اگر جمهوری اسلامی ایران نبود، ما اکنون شرایط متفاوتی را در عراق یا اقلیم کردستان شاهد بودیم.
*چه شد که ائتلاف 1+4 شکل گرفت؟
وقتی جنگندههای ائتلاف ناکارآمدی و حمایتهای خود از تروریسم را به نمایش گذاشتند؛ اذهان عمومی جهان از وضعیت موجود در منطقه ابراز نگرانی کرد. ائتلاف حتی در برخی جبهههای نبرد که نیروهای سوری با تروریست های داعش درگیر بودند، به بهانه بمباران مواضع تروریست ها، امکانات نظامی را روی سرشان میریختند(!).
در این مقطع، مجدداً تغییر توازن در میدان احساس و خطر تروریسم روز افزون شد. در همین حال، عامل روس وارد میدان شد که توازن قوا را به شکل قابل توجهی تغییر داد و بعدها هم رسماً عملکرد ائتلاف 1+4 در رسانه های مختلف جهان بازتاب یافت.
*تا کنون منبعی رسمی اهداف ائتلاف 1+4 را شرح نداده است و فقط برخی رسانه های غربی در مورد آن حدس و گمانه زنی کرده اند. لطفاً در این زمینه توضیحات تکمیلی را ارائه فرمایید.
ائتلاف 1+4 یعنی همکاری چهار کشور "ایران، روسیه، سوریه و عراق" و یک جنبش "حزب الله لبنان" برای نابودی تروریسم در سوریه.
سوریه در این ائتلاف وجه اصلی به حساب می آید، چراکه قرار است تمام اقدامات در خاک این کشور انجام شود و سربازان سوری، قوای نظامی این ائتلاف را تشکیل می دهند. حزب الله نیز رزمندگان خود را به عنوان نیروهای کمکی به سوریه اعزام کرده است.
فرماندهان نظامی ایران به عنوان مستشار به پیاده نظام ها (ارتش سوریه و نیروهای مقاومت) آموزش های نظامی می دهند و روسیه نیز نیروی هوایی خود را مامور پشتیبانی از حملات زمینی علیه تروریست ها کرده است.
*پس نقش عراق در این ائتلاف؟!
عراق در حقیقت حضور مستقیم نظامی ندارد.
*عصائب اهل الحق، کتائب حزب الله، حرکة نجباء، کتاب سید الشهدا(ع)، کتائب امام علی(ع) و دیگر گروه های مقاومت عراقی در قالب مدافعان حرم در سوریه حضور دارند.
منظور از عراق، دولت آن است. بغداد صرفاً در مقام مستشاری و به عنوان یک عضو حاضر در اتاق عملیات مشترک حضور دارد. چون چند میدان نبرد داریم، عراق هم دچار این گرفتاری و مشکل تروریسم است. یعنی در حقیقت، وجود و حضور عراق برای مراحل بعد از عملیات سوریه است.
* تفاوت دو ائتلاف "1+4" و "مبارزه علیه داعش به سرکردگی آمریکا" را در چه میدانید؟
ائتلاف آمریکایی دارای مشروعیت نیست، این درحالی است که ائتلاف 1+4 کاملاً در صحنه بینالملل دارای وجاهت قانونی است و دولت سوریه رسماً از آن دعوت به عمل آورده است.
همچنین ائتلاف ما مبتنی بر قطعنامه های سازمان ملل و شورای امنیت است.
دومین تفاوتی که 1+4 با ائتلاف آمریکایی دارد این است که فرقی میان تروریسم بد و تروریسم خوب قائل نمی شود و تمام مواضع جریانات تروریستی که مورد حمایت خارجی هستند را هدف قرار می دهد.
تمام صاحب نظران نیز معترفند که ائتلاف 1+4 بهتر از ائتلاف ضد داعش به سرکردگی آمریکا عمل کرده است و همان طور که رسانه ها نیز در حال پوشش آن هستند، هر روز رزمندگان مناطق جدیدی را از تروریست ها باز پس می گیرند.
این ائتلاف موجب آن شد که توازن معنوی و روانی به نفع جبهه مقاومت و ارتش سوریه تغییر کند و ما بلافاصله بعد از اولین عملیات زمینی که انجام شد، شاهد فرار تروریست های زیادی بودیم و همچنین ساکنانی که بالاجبار در آن مناطق زیر سیطره نیروهای تروریستی بودند، مناطق را تخلیه کردند و به سمت نیروهای دولتی سوریه پناه آوردند.
یکی از علل مؤثر در موفقیت این ائتلاف، این است که عملیات هوایی همزمان و با هماهنگی دقیق با عملیات زمینی انجام می شود.
*این روزها، اخبار ضد و نقیضی از شهرک های شیعه نشین "فوعه"، "کفریا"، "نبل" و "الزهرا" در سوریه منتشر می شود. مایلیم اطلاعات دقیق تر را از زبان شما بشنویم.
فوعه و کفریا از هفت ماه گذشته در محاصره کامل است.
*پس خبر ورود آذوقه و مواد دارویی به این دو شهرک صحت ندارد؟
قبلاً به هیچ عنوان اجازه نمی دادند تا اینکه توافقنامه الزبدانی در مقابل فوعه و کفریا به امضا رسید.
ماده اول این توافق نامه که آتش بس باشد بین دو طرف اجرا شد و بر اساس آن نمی بایست در الزبدانی، فوعه و کفریا درگیری صورت می گرفت.
روند اجرایی قیود بعدی آن که عبارت است از "انتقال مجروحین و 10 هزار نفر از اهالی فوعه و کفریا"، "خروج خانواده های مسلحین از زبدانی"، "ارسال کمک های انسانی، دارو و تجهیزات پزشکی به این دو شهرک شیعه نشین" و ... مقداری زمان برد.
برخی از گروه های تروریستی که در فوعه و کفریا بودند، خیلی زیر بار اجرای چنین توافقی نمی رفتند، ولی از یک ماه گذشته مرحله ارسال مساعدت های انسانی به فوعه و کفریا شروع و در جریان آن، ده ها کامیون مواد غذایی و بعضاً دارویی به این دو شهرک شیعه نشین ارسال شد.
بندهای دیگر این توافق نامه نیز به مدیریت جمهوری اسلامی و نمایدگانی از شیعیان سوریه و با نظارت سازمان ملل در حال پیگیری است.
در مجموع، آن روند خشن و خطرناکی که علیه مردم مظلوم و بی پناه فوعه و کفریا شکل گرفته بود و روزانه شاهد اصابت خمپاره ها و موشک های دست ساز و صنعتی بودیم؛ اکنون متوقف شده است.
*نبل و الزهرا چطور؟
نبل و الزهرا نیز به همین صورت. پیش تر، ارسال مساعدات به فوعه و کفریا از طریق هوا انجام می شد که با گشایش دالان امداد رسانی توسط سازمان ملل، ان شاء الله که از طرف گروههای تروریستی مشکل تراشی نشود و بتوانیم این دو شهرک شیعه نشین را نیز به صورت منظم امداد رسانی کنیم.
فرق امداد رسانی به نبل و الزهرا نیز این است که امکان امداد رسانی مستقیم وجود ندارد و معمولاً از طرق هوایی انجام می پذیرد.
البته امکانات، مواد غذایی و دارو از برخی کانال های زمینی به این دو شهرک انتقال داده می شود که بدلیل شرایط امنیتی و محرمانه بودن این اطلاعات، از بیان آن معذورم.
*در حال حاضر، فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران به سمبل مقاومت و اسطوره نجات در اذهان عمومی و رسانههای جهان تبدیل شده است و هر اقدامی حتی کوچک منتسب به او، بازتابی بسیار گسترده دارد. تاثیرات حضور این شخصیت برجسته در سوریه را چگونه ارزیابی می کنید؟
خداوند سردار سلیمانی را سلامت بدارد. حضور ایشان در ایشان در جبهه های مقاومت سوریه قطعاً تاثیرات بزرگ روانی دارد.
حاج قاسم خودش را سرباز مقاومت می داند و ابتکار عمل هایی که در طول این مدت در رزمآوری نظامیان سوری انجام داده، نزد دوست و دشمن کاملاً محسوس است.
* میتوان ادعا کرد که اگر وجود چنین شخصیتی نبود، اکنون سوریه به یک مخروبه تبدیل میشد؟
بله، صد در صد. بدون تردید سردار سلیمانی از اصلی ترین عناصری بود که عراق را در برابر تروریست ها نجات داد. ایشان مهم ترین فردی بود که در سخت ترین شرایط یعنی زمانی که سوریه در آستانه تسخیر توسط گروه های تروریستی و سقوط دمشق بود، به داد آن رسید.
*در آخرین سوال، نظر آقای بشار اسد در مورد سردار سلیمانی را می دانید؟
رئیس جمهور سوریه با تمام مردم منطقه نسبت به سردار سلیمانی هم نظر است. از نظر آقای اسد، سردار سلیمانی اسطوره نجات است و همزمان، اسطوره رعب و وحشت برای جریان های مقابل.
این مصداق بارز تُرْهِبُونَ بِهِ عَدْوَّ اللّهِ وَعَدُوَّکُمْ است. ایشان نمونه مجسم یک انسان متکامل است و بحمدلله چنین شخصیت هایی در جمهوری اسلامی ایران بسیار داریم.
به برکت انفاس روحانی امام خمینی(ره) و مدیریت و حکمت عالی مقام معظم رهبری، انقلاب اسلامی شخصیت های بسیاری نظیر سردار سلیمانی را تربیت کرده است که در هر مقطعی خودشان را نشان می دهند.