آفتابنیوز : محمد سرافراز اما میخواهد این مبلغ افزایش پیدا کند و گفته پیشنهادهای خود را هم به دولتیها بابت این افزایش، داده است اما نمیداند کسی در پاستور و نهایتا بهارستان به تقاضای او لبیک میگوید یا نه. آن هم در شرایطی که فاصله ساختمان «جام جم» در ماههای گذشته با «بهارستان» و «پاستور» زیاد و زیادتر شده است، خیلی بیشتر از فاصلهای که از نیمهشمالی و جنوبی پایتخت بین آنها وجود دارد.
چند وقتی است که دیگر هم مجلس اصولگرا معترض رویکردهای صدا و سیما شده و هم دولت اعتدالگرا از سیاستهای «جام جم» ناراضی است. تلخیهای رابطه دو قوه با این رسانه اما به همان نیش و کنایههای انتقادآمیز ختم نشده است. از وقتی که مدیران «جامجم» رسما شکایت خود را از دو نماینده مجلس به دلیل انتقادهایی که نسبت به رویکرد صدا و سیما در بحث برجام مطرح شده بود، تایید کردند، روابط حتی تیرهتر از قبل هم شده است. آنقدر که همین سه ماه پیش فراکسیون اکثریت مجلس، محمد سرافراز را به بهارستان «احضار» کرد تا پاسخگوی انتقادات نمایندگان باشد. نتیجه آن جلسه هم نه تنها آرام شدن فضا نبود، بلکه شکایتها و اعتراضها از رفتار صدا و سیماییها در بهارستان بالاتر هم رفت.
در چنین شرایطی محمدسرافراز سخنگویان کمیسیونهای مختلف مجلس را در آستانه فصل بودجه و لایحه ششم به «جام جم» فراخواند تا با هم جلسه مشترک تشکیل دهند. جلسهای برای گلایههای سرافراز از بیپولی. بیپولیای که شاید در سالهای پیش روی محمد سرافراز بیشتر هم بشود، چرا که او میگوید در لایحه برنامه ششم موضوع بودجه صدا و سیما خیلی حل و فصل نشده است. حالا سرافراز همچنان با موضعی گلایهآمیز، از مجلس و دولت تقاضای «کمک» دارد. او نه از موضع سیاسی خود در قبال دو قوه عقب نشسته و نه مطالبات اقتصادیاش از بودجه عمومی را کاهش داده است.
رییس سازمان صدا و سیما در جلسهای مشترک با سخنگویان کمیسیونهای مجلس به بیان درد دلهای خود پرداخت. درد دلهایی که بیش از هر چیز رنگ «اقتصادی» داشت. بهترین بهانه برای مقدمه چینی و رسیدن به اصل مطلب، موضوع بودجههای فرهنگی کشور بود. سرافراز ابتدا با اشاره به برنامه ششم توسعه گفت: «در برنامه ششم، موضوع فرهنگ مهجور مانده و در این برنامه برای رسانه نیز جایگاه مناسبی پیشبینی نشده است.»
وی افزود: «هر چند دولت درصدد تجدید نظر در برنامه ششم توسعه است و ما نیز پیشنهادهای خود را دادهایم، اما معلوم نیست که این پیشنهادها تا چه اندازه محقق خواهد شد »
سرافراز با اشاره به سهم بسیار اندک فرهنگ در کل بودجه، تصریح کرد: «در شرایط کنونی، مساله رسانه در اکثر کشورها فراتر از دیگر مسائل فرهنگی است. رسانه ملی نیز موظف است در موضوعات مختلف اقتصادی، سیاست خارجی، داخلی، امنیتی، اجتماعی و فرهنگی به تولید محتوا پرداخته و زمینه فرهنگسازی در این موضوعات را در جامعه فراهم کند؛ بنابراین رسانه، موضوع اصلی در حوزه فرهنگ است و نباید آن را جزیی از فرهنگ و در نهایت بودجه فرهنگی در نظر آوریم.»
اپوزیسیون دولت نیستیم
با این مقدمه محمد سرافراز توانست سراغ اصل سخنانش برود. جایی که با اشاره به مشکلات مالی صداوسیما که رسانه را در انجام وظایفش با مشکلات عدیدهای روبهرو ساخته است، گفت: «دولت در سال جاری حدود ١٠٠٠ میلیارد تومان کمک مالی در ردیف بودجه جاری به رسانه ملی میکند، در حالی که خرج ما بیش از ٣٠٠٠ میلیارد تومان است که بخشی از آن بدهیهایی است که از گذشته بر دوش رسانه مانده است.»
وی یادآور شد: «حقوق کارکنان و بازنشستگان رسانه بیش از ١۴٠٠ میلیارد تومان است و کمکهای دولت حتی به تامین حقوق کارکنان نیز نمیرسد؛ این در حالی است که حقوق کارکنان دولت به صورت جداگانه و مستقیم از سوی دولت پرداخت میشود و بودجه جاری اختصاص یافته به دستگاهها صرف پرداختن به ماموریت آن دستگاهها میشود، در حالی که برای صداوسیما حقوق کارکنان نیز در همان بودجهای که اختصاص مییابد، دیده شده است.»
وی در ادامه ضمن تاکید بر رابطه خوب رسانه با دولت یادآور شد: «در دور جدید فعالیتهای رسانه، شرایط خوبی را برای دولتمردان ایجاد کردهایم که با حضور در برنامههای مختلف به بیان عملکرد و دیدگاههای خود بپردازند و در مناسبتها این حضور بیشتر از دورههای مشابه در سالهای قبل بوده است؛ البته رسانه ملی دیدگاههای انتقادی را نیز منتشر میکند. بنابراین انصاف نیست که رسانهملی اپوزیسیون دولت معرفی شود.»
مقایسه با «بی بیسی» برای انتقاد از جامجم
گلایههای مدیران صدا و سیما از بیپولی هم حرف امروز و دیروز نیست. خیلی وقت است که مسوولان «جام جم» از این دست نداریها مینالند و میگویند که با دست خالی مشغول چرخاندن چرخ بزرگترین رسانه کشور هستند. اما از آن طرف هم حرفهای دیگری زده میشود. مهمترینش طرح این سوال است که چرا صدا وسیما باید اینچنین مجموعه پرخرجی باشد؟ پرخرج و البته کمبازده. دو گزارهای که همین سه هفته پیش، رمضان شجاعیکیاسری، نماینده مجلس در شورای نظارت بر صدا و سیما آن را اینگونه تشریح کرده بود. «صداوسیما از جهت محتوایی به خاطر نداشتن اعتبار نمیتواند فیلم و سریال تولید کند و کیفیت برنامهسازیاش به دلیل نداشتن پول پایین آمده است. صداوسیما الان در بدنه خودش خیلی سنگین است. بیبیسی با دو هزار نفر اداره میشود و صداوسیما ۴٨هزار نیرو دارد. البته نیروهای استخدامی فکر میکنم سی و دو سه هزار نفر باشند و مابقی قراردادی هستند. به قول یکی از دوستان ما خیلی از این شبکههای صداوسیما تعداد کارکنانشان از مخاطبانشان بیشتر است.»
این موضعی است که پیش از این هم منتقدان صدا و سیما مطرح میکردند اما تا پیش از شجاعیکیاسری، کسی در فضای رسمی با این صراحت به این مقایسه نپرداخته بود.
درآمد آگهیها؛ حرفهای گفتهنشده
اما اضافه بر اینها موضوع مناقشهبرانگیز دیگری هم درباره دخل و خرج صدا و سیما وجود دارد که سرافراز نه در جمع سخنگویان کمیسیونهای مجلس و نه تقریبا جای دیگری از آن سخن نگفته است؛ درآمد صدا و سیما از آگهیهای بازرگانی. هر چند تا امروز هیچگاه صدا و سیما رقم این درآمد را رسما اعلام نکرده است اما برخی حساب و کتابهای سرانگشتی به آمارهایی میرسد که جای بحث فراوان دارد.
تنها در یک نمونه از این حساب و کتابها در سال گذشته با استناد به تعرفههای سایت اداره بازرگانی صدا و سیما که نرخ هر ثانیه آگهی را برای برنامه نود با ضریب افزایش ماههای مختلف سال حدود ٩ میلیون تومان را تعیین کرده بود، عنوان شد که هر نوبت از این برنامه به اندازه ١۶ میلیارد تومان برای صدا و سیما درآمدزایی دارد. نهایتا این پژوهش با احتساب تخفیف ۴٠ درصدی صدا وسیما به مشتریان این آگهیها به اینجا رسید که اگر هر برنامه در بدترین شرایط ١٠میلیارد تومان برای صدا و سیما سود به همراه داشته باشد و عادل فردوسیپور هم بتواند ٣٧برنامه در طول سال بسازد، «جام جم» تنها از قبل همین برنامه ٣٧٠ میلیارد تومان درآمد کسب خواهد کرد.
برخی بررسیهای دیگر هم درآمد این مجموعه از محل آگهیهای بازرگانی را بین دو و نیم تا چهار هزار میلیارد تومان در سال ارزیابی کردهاند. درآمدی که اگر با مبلغ کمکی دولت از محل بودجه عمومی کشور جمع شود، باز هم بیش از آن سه هزار میلیارد تومانی خواهد شد که محمد سرافراز گفته مجموعه صدا و سیما برای ادامه فعالیتهایش نیاز دارد.
این مبالغ وقتی نزدیک به واقعیت مینمایند که یادآوری کنیم صدا و سیما هماکنون درصدد است تا کل آگهیهای این مجموعه را با قیمت پایه هزار و سیصد میلیارد تومان به مزایده بگذارد. قیمتی که البته احتمال افزایش آن در مراحل برگزاری مزایده وجود دارد. موضوع وقتی معنادارتر میشود که خاطرنشان شود برای متقاضی نهایی این آگهیها، هزینههای دیگری هم وجود دارد که میتواند تا حدود ٧٠ درصد این قیمت پایه را افزایش دهد. هزینههایی نظیر مالیاتها، هزینههای جاری، پورسانت بازاریابان و… چیزی که شاید قیمت تمامشده آگهیها را برای خریدار نهایی تا دو هزار و سیصد میلیارد تومان بالا ببرد. آیا اگر آگهیهای صدا و سیما کمتر از این برای این مجموعه درآمدزایی داشت، کسی حاضر میشد پای این معامله بزرگ بیاید؟ معاملهای که در همین قدمهای اول مشتریان جدی هم پیدا کرده است.
منبع: اعتماد
اگه یه جوون استعداد هنری داشته باشه چکار کنه؟ حتما باید فامیل داشته باشه؟
اگه برنامه های پرمخاطبش مثل 90
به تعداد انگشت شمار هم برسه حتی اخبارهاش
من حلالش میکنم
. . . با اين ترتيب وقتي هيچكس تلويزيون نگاه نميكنه و همه ناراضي اند چرا بيخودي پول و بودجه مملكت ...بشه. ...
اگه برنامه های پرمخاطبش مثل 90
به تعداد انگشت شمار هم برسه حتی اخبارهاش
من حلالش میکنم
خجالت اوره والا بازم تازه پول ميخواد . چرا در شرايطي كه دولت بودجه اي ندارد و نفت با اين قيمت نازل فروش ميرود ، تعديل نميكنيد .
هر چه فاميل و دوست و اشنا ريختند تو صدا و سيما و از پول ماليات مردم تغذيه ميكنند ....