کد خبر: ۳۴۲۰۲۲
تعداد نظرات: ۳ نظر
تاریخ انتشار : ۲۱ دی ۱۳۹۴ - ۲۲:۲۱

طنز/ نامه تشکر ضرغامی از سرافراز بخاطر حذف مصاحبه ظریف!

روسیه بودم و با این تدبیر/ بال بگشودم و طناز شدم/ دم تو گرم که با این حرکت/ همچو یک خانهء نو ساز شدم...
آفتاب‌‌نیوز :
بعد از کلی کش و قوس، حالا دیگر مشخص شد که مصاحبه ظريف از تلوزيونِ پخش نخواهد شد...واکنش ضرغامی به سرافراز را در ادامه می خوانید:

گفت زير ِلب ِ خود "ضرغامي":
كاي "سر افراز" سرافراز شدم
چون گره بر گره ها افزودي
در نگاه دگران ناز شدم

روسيه بودم و با اين تدبير
بال بگشودم و طناز شدم
بس كه بر خوف و رجاء مشغولي
من بدين سَبك تو ممتاز شدم

آن زماني كه شدم من مسوول
صاحب منصب و اعجاز شدم؛
خفقان بود در اثناء امور
من چنين شهره به كژ باز شدم
انتقادي هم اگر بود! كه بود
اقتضاء كرد كه لجباز شدم

هي چپ و راست فشار آوردند
تا كه من دشمن آواز شدم
من خودم نيز جناحي بودم
لازم آن بود كه انباز شدم

قمريان تا كه به پرواز شدند
صيدشان كرده و شهباز شدم
چون مجوز ندهم بهر كسي
چاره آن بود كه ناساز شدم

افترا سهم رقيبان شده بود
با رفيقان همه دمساز شدم
زين ميان كار جناحي كردم
به رقيبان زده چون باز شدم

به كف آرم دل دلواپس‌ها
واجب آن بود که غماز شدم
دم تو گرم كه با اين حركت 
همچو يك خانهء نو ساز شدم

خوب شد آمده اي تا مردم 
از كرامات من ابراز كنند

شكر ايزد كه رسيدي از راه
اي "سر افراز "سرافراز شدم...

 منبع: مجيد مرسلی. خبرآنلاین
بازدید از صفحه اول
ارسال به دوستان
نسخه چاپی
ذخیره
عضویت در خبرنامه
انتشار یافته: ۳
غلامعباس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۲۳:۰۴ - ۱۳۹۴/۱۰/۲۱
0
0
آقای ضرغامی بعد سالها گل کاشتن در صدا و سیما حتما منتظر جایگاهی در سطح ریاست مجلس مثل آقای لاریجانی رییس قبل از ایشان هستند .
چرا که نه؟ آقای لاریجانی هم خیلی در صدا و سیما گل کاشتند
مسی
جوابگوی ملت نبودن نتیجه اش گل و بلبل شدنه....
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۰۹:۵۳ - ۱۳۹۴/۱۰/۲۲
0
2
جناحی شدن صدا وسیما ارثیه آقای ضرغامی است در زمان دولت خاتمی حتی یک گزارش از خاتمی در تلویزیون پخش نمیشد
یک ایرانی
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۰۹:۵۵ - ۱۳۹۴/۱۰/۲۲
0
0
واقعا
یاد اون حکایت آسیابان افتادم که از گندم مردم مقداری می دزدید و پس از مرگش به خواب یکی از بچه هاش اومد که من جام خیلی بده و دارم بخاطر اون دزدی ها عذاب میکشم.
خلاصه پسران شور کردند بهر چاره و اینکه چگونه لعنت مردم را به رحمت مبدل کنند.یکی گفت برویم از مردم حلالیت بطلبیم واسه پدرمون اما دیگران برای حفظ آبرو مخالفت کردند و در نهایت به این نتیجه رسیدند که خودشان زین پس مقدار بیشتری از گندم مردم بدزدند بطوریکه مردم بگویند بازم خدا پدرشان را بیامرزه،کجا اندازه پسراش می دزدید
نهایتا بلایی سر مردم شهر آوردند که مردم بجای لعنت بر پدرشان رحمت نثارش می کردند که باز نسبت به بچه هاش با انصافتر دزدی می کرد.
نظر شما
پرطرفدار ترین عناوین