آفتابنیوز : علي رهبري كه هفته گذشته استعفايش را نوشته بود، بعد از چند روز از اتريش نامه خداحافظي نوشت و رسما اعلام كرد كه از مديريت هنري و رهبري اركستر سمفونيك تهران كناره ميگيرد. او در آن نامه گلايههايش را دوباره مطرح كرده بود اما اينبار از افراد حقيقي هم نام برد كه همين موضوع باعث واكنش مسوولان بنياد رودكي شد. آنها در نامهاي با عنوان خود كرده را تدبير نيست از نوع ادبياتي كه رهبري در اين نامه در پيش گرفته گلايه كردهاند اما خودشان هم از همان ادبيات استفاده كردهاند و گفتهاند كه به او اعلام شده كه بنياد رودكي تمايلي براي تمديد قرارداد با او ندارد، رهبري چرايي ماجرا را نپرسيده است و حركت آخر او يعني استعفا را حركت رو به جلو دانستهاند.
به گزارش اعتماد، بنياد رودكي هم مثل رهبري دست به افشاگري زده است و خطاب به او گفته است: «شما سنگ نوازندهها را به سينه نزنيد چرا كه وقتي ۸۶ نفر نوازنده و به اصطلاح خودتان (بچههاي خودمون) را با توهين و تهديد از اركستر اخراج ميكرديد و بعد جلوي مردم در سخنرانيهاي پس از اجرا با مهرباني از مردم ميخواستيد شما را تشويق كنند و مدام تكرار ميكرديد اينها بچههاي خودمون هستند (اينها ايراني هستند) آن ۸۶ نفر هم بچههاي خودمون بودند و ايراني هم بودند و شما به آنها توهين كرديد و بين بچههاي خودتون فرق گذاشتيد آنها را تهديد به ممنوع الكاري كرديد و... و صد البته كسي با بچههاي خودش اين كار را نميكند.»
بنياد رودكي در بخش ديگري از اين نامه درباره پيشنهاد مديريت هزينههاي اركستر از سوي رهبري سخن گفته و يادآور شده است: «وقتي شما براي مديريت هزينههاي اركستر پيشنهاد ميداديد كه نوازندهها براي اجراي اضافه در شب حقوق بيشتري نميگيرند و همان حقوق تمرين صبح محاسبه شود! و وقتي ما مخالفت ميكرديم، شما ميگفتيد راضي كردن بچهها با من! امروز مدافع حق بچهها شدهايد! وقتي به رسانهها برچسب آشغالنويس را ميدهيد و در خلوت ميگفتيد آنها بايد از ما حساب ببرند! و در حضورشان از آنها عذرخواهي ميكرديد به ياد شعر حافظ ميافتيم. واعظان كين جلوه در محراب و منبر ميكنند / چون به خلوت ميروند آن كار ديگر ميكنند.»
اين بنياد همچنين ادعا كرده است كه رهبري قول داده زماني كه با مشكل بودجه مواجه شدند برنامهها را اصلاح كنند، زير قول خود زده و به يكباره همهچيز را گسسته و شروع به توهين و افترا كرده است.
در اين نامه مسوولان بنياد رودكي پا فراتر گذاشته و دانش موسيقايي علي رهبري را هم زير سوال بردهاند. اين نامه متذكر شده است كه «در مورد ادعاي شما بر شناخت موسيقي كلاسيك و اركستر سمفونيك و... مطمئن شديم كه شما پس از به ادعاي خود- چهل سال رهبري و مديريت و تنفس در فضاي موسيقي كلاسيك- هيچ شناختي از موسيقي نداريد، نه تنها از نوع كلاسيك آن. شما تكنيسين خوبي هستيد و نتها را رهبري ميكنيد اما رفتار و منش شما نشان ميدهد شما نتوانستهايد مفاهيم شناختي و درون موسيقي را بفهميد؛ آن پلي فوني عظيم و هماهنگي غني در موسيقي كلاسيك را نفهميدهايد و جايي كه خطوط ملودي در تضاد با هم حركت ميكنند و در نهايت به انسجام ميرسند موضوعي است كه شما اساسا درك نكردهايد و با حذف نگاه منتقد با اين زبان صريح كه هيچ كس در ايران شايستگي همنشيني با شما را ندارد آيا اين فرهنگ موسيقي كلاسيك است كه شما با آن آشناييد؟ نه، شما پس از چهل سال متوجه راز اين موسيقي نشديد و در حقيقت شما يك مونوفون به تمام معنا هستيد.»
در اين نامه همچنين درباره گلايههايي كه رهبري در مورد مسائل مالي اركستر داشته توضيح داده شده است: « شما درباره مسائل مالي هم سخن گفتيد و از حقوق نوازندهها دفاع كرديد كه خود شما ميدانيد در جلسه آخر گفتوگوي حضوري با شما بيشتر از حقوق خود صحبت كرديد نه نوازندگان! و مطالبه بيش از آنچه دريافت كردهايد را داشتيد (۴۳۶۰۰۰۰۰۰۰ ريال) بابت حقالزحمه و هتل و تشريفات فرودگاهي و بليت رفت و برگشت و... آن زمان كه ادعايي بياساس ميكرديد كه حقوق مرا به نوازندگاني بدهيد كه مشكل دارند و حقوق نگرفتهاند ما را تهديد ميكرديد كه قبل از خروج از ايران تمام و كمال حقوق خود را دريافت كنيد تا حدي كه دوستان از حساب شخصي خود حقوق شما را دادند و شما به خوبي ميدانستيد!»
اما علي رهبري در جواب به اين نامه تند و تيز تنها به يك جواب چند خطي بسنده كرده است و نوشته: «اين است ادبيات مديران بنيادي فرهنگي بهنام بنياد رودكي. جناب مرادخاني توجه بفرماييد كه چرا صبر يك هفتهاي هم نداشتم. مديران بنياد فرهنگي رودكي اين ادبيات و رفتار را دارند. مگر اين پرداختها طي قراردادي، با امضاي مدير با فرهنگ و با ادب بنياد فرهنگي هنري رودكي انجام نپذيرفته است. اين مديرعامل و همراهان و مشاوران با فرهنگشان با من و اركستر اينگونه رفتار كردند. از خداوند براي شما صبر فراوان آرزو دارم چون براي من ادامه همكاري با اين افراد ديگر مقدور نبود. »