آفتابنیوز : محمد حقی در نوشتاری تحت عنوان به سوی ایران خیره شوید که در شماره امروز چهارشنبه این روزنامه به چاپ رسید افزود : به دلایلی چند امریکا چنین کاری را نخواهد کرد از میان این علل می توان به چند مورد اشاره کرد.
آمریکا بامشکلات سختی در جذب تعداد کافی جهت جنگ علیه عراق روبرو است .
جنگ عراق اثرات ویرانگری بر اقتصاد آمریکا داشته وعلاوه بر آن دروغ پراکنی های ودلایل ساختگی برای انجام این جنگ نیز آبروی آمریکا را برده است بخصوص که قاطعانه اعلام کرده بود کع عراق سلاح کشتار جمعی در اختیار داشته وبا رهبران القاعده در ارتباط است و....
نویسنده پس از پرداختن به بازتاب های جنگ عراق به نوشتاری در سایت اینترنیت "کاونتر پانچ) می پردازد که در آن دو نفر از رهبران سازمان اطلاعات امریکایی نحوی حمله علیه ایران را پیش بینی کرده اند.
بر اساس این پیش بینی که توسط بیل وکاتلین کریستیسون در 29 دسامبر گذشته منتشر شده آمده است که اشتباهات در چنین جنگ غیر ضروری آنقدر روشن است که هر فردی می تواند از خود با تعجب بپرسد که چراق قدرت های سیاسی داخلی ر این دو کشور تجاوزگر (اسرائیل وآمریکا) که داعیه ی دمکراسی را دارند در مقابل آنها نمی ایستند ؟
به اعتقاد دو مسئول اطلاعاتی نیروهای سیاسی طبیعی در این دو کشور دچار افول شده اند این در حالی است که کمیته روابط آمریکایی اسرائیلی که مختصرا به آن (ایپاک) اطلاق می شود روز به روز بر دامنه نفوذ خود افزوده است واین ساختار عجیب وغریب سعی دارد به هر شکل ممکن زمینه انجام چنین جنگی را با هر دلیل بی پایه واساسی وبا وجود هر نوع نتیجه وتبعاتی فراهم سازند.
به گفته این دو نویسنده با توجه به تاکید جورج بوش در اواخر سال 2005 مبنی بر ادامه جنگ علیه تروریسم تا تحقق پیروزی کامل وعدم اشاره به وجود تغییراتی در رویکرد سیاست خارجی آمریکا نشان می دهد که آمریکا با وجود اطمینان از افزایش خشم ونفرت خاور میانه علیه خود وبا وجود اینکه این نوع رویکرد به ضرر منافع آمریکا قرار دارد ، باز هم در آن قدم بر می دارد.
به هر شکل سیاست های آمریکا در راستای منافع اسرائیل قرار دارد وهمه از میزان روابط خصوصی بین آمریکا واسرائیل ونقش محوری آن در سیاستگذاری های تجاوزگران آمرکیا باخبر هستند.
پس به اعتقاد بسیاری از کارشناسان عرب یکی از انگیزه های آمریکا در حمله به عراق در واقع میل شدید محافظه کاران جدید برای خدمت به اسرائیل بود .
حال با وجود آنکه نام های بزرگی از این جریان همچون پل وولفوفیتز ، ریچارد پرل وسکوتر لیپی از مقام خود کنار رفته اند اما افرادی همچون دیگ چنی معاون رئیس جمهور آمریکا ، دونالد رامسفیلد وزیر دفاع وکاندولیزا رایس وزیر خارجه آمریکا جانشین آنها شده اند ، وهمگی در راستای همین هدف قدم بر می دارند. در حالیکه هیچ کس هم جرات انتقاد از آنها را هم ندارد زیرا به هر شکل پس از این انتقاد وی متهم به سامی ستیزی خواهد شد.
به اعتقاد نویسنده مصری سخنان این دو کارشناس آمریکایی از این
حیث بسیار حایز اهمیت است که هر دوی آنها بالاترین مقام های ساژمان اطلاعات مرکزی آمریکا را اشغال کرده بودند واز روند سیاست خارجی این کشور اطلاعات کاملی داشتند ومطلع بودند که تصمیم گیری ها درداخل کشور چگونه گرفته می شود.
نویسنده مصری به نقل از این دو نویسنده در ادامه می نویسد جالب اینجاست که به رغم سخنان مکرر ودشمنانه علیه ایران از جمله سخنان دیک چنی که اعلام کرده بود که اسرائیل حق حمله به ایران را در صورت اثبات تلاش ایران برای دستیابی به تسلیحات اتمی ، دارد ، اما رئیس ستاد ارتش اسرائیل اعلام می کند که انجام چنین حمله بازدارنده ای توسط اسرائیل علیه مراکز هسته ای ایران بسیار بعید به نظرمی رسد آنهم بدون هیچ نوع مقدمه چینی یا تفسیر ، مسئله ای که معمولا پیش از هر حمله نظامی توسط اسرائیل اعلام می شود .
به هر شکل همانند هر بار که سخنان تجاوزگرانه اسرائیلی ها اعلام می شود ، اینبار نیز مطبوعات آمریکا از آن حمایت کرده وبه دنبال بهانه تراشی برای چنین سخنانی افتادند ، واز سخنانی که ایران بدون هیچ دلیلی وهدف خاصی اعلام کرد ودر آن ابراز امیدواری کرد که اسرائیل از صحنه روزگار محو شد کمال استفاده را برد این در حالی است که نه ایران توانایی چنین کاری را دارد ونه در خفا چنین کاری را انجام می دهد وتنها دست آوردی که برای ایران به بار آورد خشم اروپا وآمریکا بود ، اما باید چشم ها را به سوی ایران خیره کرد زیرا زمانی که رئیس ستاد مشترک اسرائیل چنین سخنانی بی دلیلی را اعلام می کند باید نگران شد.