آفتابنیوز : به دستور آريل شارون، وزير جنگ وقت رژيم صهيونيستي در16 سپتامبر سال 1982 ميلادي، شبه نظاميان مسيحي لبنان به همراه نيروهاي صهيونيستي كه آن زمان در بيروت به سر ميبردند، يكي از خونبارترين فجايع انساني تاريخ را رقم زدند. در جريان اين فاجعه صدها تن از پناهندگان بيگناه فلسطيني ظرف 38 ساعت به خاك و خون كشيده شدند.
بازماندگان قربانيان قتل عام پناهندگان فلسطيني در مناطق صبرا و شتيلا سال 2001 ميلادي عليه شارون اقامه دعوي كردند.
آريل شارون به عنوان افسر ارتش رژيم صهيونيستي در دههي 50 نام خود را در تاريخ سياست اين رژيم مطرح كرد. وي پس از ترك ارتش وارد عرصهي سياست شد و حزب ليكود را تشكيل داد. در سال 1982 مجبور شد از پست وزارت جنگ استعفا دهد، اما مجددا در سال 2001 به عنوان نخست وزير اسراييل پا به دنياي سياست گذاشت.
خبرگزاري آسوشيتدپرس، اصليترين حوادث زندگي آريل شارون، نخست وزير رژيم صهيونيستي به قرار زير عنوان کرده است:
وی در يك خانوادهي كشاورز و مهاجر روس در 26 فوريه سال 1928در شمال تلآويو به دنيا آمد.
پس از مبارزه در گروه شبه نظاميان يهودي با استعمار انگليس در جنگ رژيم صهيونيستي با كشورهاي عربي حضور يافت. وي در اين جنگ به شدت زخمي شد كه آثار آن را در تمام طول زندگياش همراه خود داشت. بينايي يكي از چشمان وي به شدت آسيب ديد به طوري كه تا مرز نابينايي پيش رفت.
در سال 1953رياست واحد 101 نيروي عملياتهاي تلافي جويانه به دليل كشته شدن يك زن اسراييلي و دو كودكش را بر عهده داشت. نيروهاي شارون بيش از 40 خانه را در دهكدهاي در كرانهي باختري منفجر كردند. در اين ماجرا 69 عرب كشته شدند كه نيمي از آنها زن و كودك بودند. شارون بعدها گفت فكر ميكرده كه خانهها خالي هستند.
شارون در سال 1956به دليل حمله سربازانش به نيروهاي مصري در شبه جزيرهي سينا مورد انتقاد فرماندهان نظامي قرارگرفت چرا كه ميگفتند اين حمله غير ضروري و بدون طرحريزي بوده است و سپس براي ادامه تحصيل وارد دانشكدهي افسري در انگلستان شد.
به دليل فرماندهي نيروهاي مسلح در جنگ خاورميانه كه طي آن رژيم صهيونيستي كرانهي باختري، نوارغزه و شبه جزيرهي سينا را تصرف كرد،در سال1967 مورد تشويق قرار گرفت.
چهار سال بعد مسوول جلوگيري از تروريسم در نوار غزه شد.
در اين عملياتها بيش از 100 مبارز فلسطيني شهيد و صدها تن دستگير شدند.فرماندهي نيروهاي صهيونيستي را در كانال سوئز در جنگ خاورميانه برعهده گرفت. وي به واحد سوم ارتش مصر حمله كرد و با مبارزهاي گسترده شهرت خود را به عنوان يك قهرمان جنگ! ثبيت كرد. طي جنگ، از ناحيهي سر زخمي شد.
دسامبر 1973 به عنوان يك عضو ليكود وارد كنست شد و سال بعد ازکنست استعفا داد.در سال 1975اسحاق رابين، نخست وزير وقت وي را به عنوان مشاور ويژهي امور امنيتي منصوب کرد ولی شارون جهت تشكيل حزب مستقل صلح براي صهيونيسم از پست خود استعفا داد.
از 1977تا 1981 در دولت مناخم بگين به عنوان وزير كشاورزي مشغول بود.
دهه 70، 80 و اوايل 90 : به عنوان وزير دولت هدايت و ساخت تعداد زيادي از شهركهاي يهودي نشين در كرانهي باختري و نوار غزه را به رغم اعتراضهاي بينالمللي و فلسطينيان بر عهده داشت. شهرك سازي يكي از مسايل پرتنش در مذاكرات صلح ميباشد. به هر حال زماني كه رژيم صهيونيستي صحراي سينا را در سال 1982 به مصر بازگرداند، شارون به اعتراض شهركنشينان صهيونيست توجهي نكرد و خانههاي آنان را با بولدوزر خراب نمود.
به عنوان وزير دفاع معمار حملهي رژيم صهيونيستي به لبنان بود. شبه نظاميان مسيحي متحد اين رژيم صدها فلسطيني را در اردوگاهي در غرب بيروت به شهادت رساندند كه خشم جهاني را به دنبال داشت . به همين دليل شارون شغل خود را از دست داد. جنگ در لبنان 18 سال طول كشيد تا زماني كه ايهود باراك، نخست وزير وقت به طور يكجانبه نيروهاي اسراييلي را در ماه مه 2000 از لبنان خارج كرد.
شارون در 28 سپتامبر200 به ديدار معبد مونت رفت و به اين ترتيب بر ادعاي اين رژيم در استقلال صحه گذاشت. مسلمانان كه اين منطقه را از آن خود ميدانند بسيار خشمگين شدند و درگيريهاي بسيار گستردهاي پس از آن به وقوع پيوست. خونريزيها بحران سياسي در اسراييل ايجاد كرد و درنهايت منجر به استعفاي باراك شد. به اين ترتيب شارون پيروزي قابل توجهي را در انتخابات ششم فوريه 2001 بر باراك داشت و به عنوان نخست وزير رژيم صهيونيستي انتخاب شد.
2003 شارون در انتخابات زودهنگام پيروز شد و به عنوان نخست وزير باقي ماند. اواخر سال شارون ساخت ديوار حايل در كرانهي باختري را آغاز كرد.
در 8فوريه 2005در نشست شرمالشيخ شارون و محمود عباس، رييس تشكيلات خودگردان فلسطين آتش بس اعلام كردند. اوت 2005 اسراييل عقب نشيني يكجانبه را از نوار غزه و بخشي از كرانهي باختري آغاز كرد. وی به دليل نارضايتي فزاينده درون حزب ليكود بر سر عقب نشيني از غزه، شارون ليكود را به همراه تعداد زيادي از متحدان كليدياش ترك كرد و حزب كاديما را تشكيل داد..
در 18دسامبر 2005 سكته خفيف قلبي وي را روانهي بيمارستان كرد ودر 4 ژانویه2006 به دليل سكته شديد مغزي در بيمارستان بستري شد و اکنون بر طبق آخرین گزارش ها وی سه روز تحت مراقبت های ویژه خواهد بود.