در ميان پرچمهاي زرد و نارنجي كه طي چند هفته صحنه سياسي اوكراين را زيرورو كرد و آينده اين كشور و معادلات منطقه را تغيير داد، يك زن وجود داشت كه نقشش در انقلاب نارنجي اوكراين اگربيشتر ازويكتور يوشچنكو نباشد، كمتر از يك رئيس جمهورساز (Kigmaker) نيست. يوليا تيموشنكو كه در جريان ناآراميهاي اوكراين، انقلابي ميليونر بانوي آهنين و شاهزاده گازي لقب گرفت، اكنون در يك قدمي نخستوزيري قرار دارد بعداز استعفاي ويكتور يانوكوويچ نامزد دولتي انتخابات رياست جمهوري اوكراين درپي اعلام نتايج دومين انتخابات، و قطعي شدن رياست جمهوري يوشچنكو، تيموشنكو گفت كه در انتظار پست نخستوزيري است. او گفت: پيش از پيوستن به ائتلاف يوشچنكو در انتخابات توافقنامهاي را با او به امضا رسانده كه براساس آن هيچ گزينهاي به غير از وي براي رياست دولت جديد درنظر گرفته نشود و حالا انتظاردارد كه يوشچنكو به اين توافق عمل كند. تيموشنكو در پاسخ به اين سؤال كه اگر فرد ديگري براي نخستوزيري معرفي شود چه ميكند، گفت: گزينه ديگري وجود ندارد. ترديدي ندارم كه پارلمان از نخستوزير شدن من حمايت ميكند.
طبق قوانين اوكراين، رئيس جمهور نامزد مورد نظر خود براي پست نخستوزيري را به پارلمان معرفي ميكند و اين نمايندگان پارلمان هستند كه درباره فرد معرفي شده رأي ميدهند.
در تمام روزهاي ناآرام اوكراين در جريان انقلاب نارنجي اين كشور، تيموشنكو با موهاي بافته شده پشت سرش به شكل زنان روستايي اوكراين، همواره كنار يوشچنكو بود. در حقيقت حضور او باعث تداوم تظاهرات خياباني مردم در ميدان استقلال كييف و ديگر خيابانهاي پايتخت بود.
در روزهاي اوليه تظاهرات مردم معترض به نتيجه انتخابات، او سوار بر وسيله نقليه پيشاپيش جمعيت، آنها را به مقاومت در برابر پليس ضد شورش و متفرق نشدن تا دستيابي به نتيجه فرا ميخواند. جمعيت هم به درخواست او در خيابان باقي ماندند. در روزهاي آخر، جمعيت حاضر در خيابانها به جاي فرياد «يوشچنكو يوشچنكو!»، «يوليا! يوليا!» ميگفتند. ظاهر و تندي كلام او محبوبيتش را در ميان مردم معترض در خيابانهاي پايتخت، به اندازه يوشچنكو و شايد بيشتر از او بالا برده بود. در يكي از همان روزها وقتي مردم و مخالفان در مقابل دفتر لئونيدكوچما رئيس جمهور سابق اوكراين و حامي يانوكوويچ تجمع كرده بودند و پليس ضدشورش در اطراف ساختمان مستقر شده بود، تيموشنكو درخواست مذاكره كرد و از ميان سپرهاي پليس ضدشورش گذشت و به داخل ساختمان رفت. در يك روز ديگر او بالاي سقف اتوبوسي رفت تا از آنجا مردم را يكصدا به درخواست استعفاي دولت فرا بخواند.
او در يكي از سخنرانيهايش خطاب به مخالفان، كوچما را «سوسك مو قرمز» خطاب كرد و گفت كه طرفداران يانكوويچ بهتر است بروند خودشان با شال گردنهايشان دار بزنند.
تيموشنكو زني 45 سالهاي است كه در رشته اقتصاد تحصيل كرده و كارش را بهعنوان يك كارشناس اقتصادي در يك كارخانه مهندسي مكانيك در شهر «ديپرو پتروفسك» زادگاهش شروع كرد. اين شهر كه در شرق اوكراين و قسمت روس زبان آن واقع شده در پيشرفت كاري تيموشنكو اهميت زيادي داشته است. چون بسياري از رهبران برجسته و مديران و مسؤولان اوكرايني از جمله كوچما هم متولد همين شهر بودهاند.
همين ارتباطات او را به مديريت يكي از شركتهاي بزرگ صنعتي رساند و بعد هم وارد پارلمان كرد. اين زن طي چند سال به يك مولتي ميليونر و معاون نخستوزير اوكراين تبديل شد.
او زن باهوشي است و با ظاهري ساده و مورد پسند مردم عادي اوكراين در انظار ظاهر ميشود اما حقيقت آن است كه او يكي از ثروتمندترين افراد اوكراين است كه ثروتش از راههاي بحث برانگيزي بهدست آمده.
تيمو شنكو از طريق ارتباط با پاولولازارنكو در سال 1996 نخستوزير اوكراين شد، به مديريت يكي از بزرگترين شركتهاي گازي رسيد. تيموشنكو در آن سالها براي خود امپراطوري ايجاد كرد و محافظان مخصوص داشت و حتي براي آوردن مهمانان مهم خود از مسكو به ديپرو پتروفسك، هواپيماي اختصاصي فرستاد. او طي مدت كوتاهي كنترل 20 درصد توليد ناخالص داخلي اوكراين را به دست آورد و اين موقعيتي بود كه هيچ شركت خصوصي ديگري در دنيا به آن نرسيده بود.
اما همين ارتباطات و موقعيت قابل توجه، مدتي بعد بلاي جانش شد. لازارنكو از چشم حكومت افتاد و در سال 1997 به اتهام فساد بركنار شد و از اوكراين گريخت. تيموشنكو براي مدتي توانست از اين اتهامات فاصله بگيرد و طي دوران كوتاه نخستوزيري يوشچنكو، در سمت معاون او مشغول به كار شد. اما وقتي روابطش با كوچما به سردي گراييد، پرونده اتهاماتش هم بيرون كشيده شد. در فوريه 2001 او به اتهام فساد مالي دستگير شد و يك ماه به زندان افتاد. او بلافاصله بعداز آزادي از زندان در گفتوگو با چند روزنامه خارجي با انتقاد شديد از وضعيت زندان انتقادهاي تندي عليه دولت كوچما مطرح كرد. همسر او الكساندر تيموشنكو نيز به اتهام اختلاس در همان سال دستگير و بعد آزاد شد. اكنون او همچنان تحت تعقيب و فراري است. تيموشنكو ميگويد از محل اختفاي همسرش اطلاع دارد. الكساندر به پولشويي 800 هزار دلاري كه دارايي به سرقت رفته دولتي خوانده شده، متهم شده است.
تيموشنكو اين اتهامات را رد كرده و آنها را ساختگي مي داند. اما گزارشهايي وجود دارد حاكي از اين كه آمريكا نيز وجود مدارك دال بر تخلفات مالي او را تأييد ميكند. او بعداز بركناري و درگير شدن با پروندههاي قضايي، وارد فعاليت سياسي از نوع ديگري شد و به مخالفان كوچما پيوست. تظاهرات خياباني كه با شركت تيموشنكو در سال 2001 عليه كوچما، به نتيجه نرسيد، در هفتههاي پاياني سال 2004 عليه نامزد مورد حمايت او براي رياست جمهوري، نتيجه قابل توجهي داد و حالا او سهم بزرگي در حكومت آينده اوكراين دارد، تا جايي كه نخستوزيري را حق مسلم خود ميداند.
بعداز اعلام پيروزي يوشچنكو در انتخابات، تيموشنكو در يك گفتوگوي مطبوعاتي سه توصيه به او كرد. رسانههاي جمعي و مطبوعات آزاد، اصلاحات دستگاه قضايي و تحكيم نظام سرمايهداري و برداشتن نفوذ دولت از فرهنگ اقتصادي، سه توصيه تيموشنكو به رئيس جمهور آينده اوكراين است. حتي بدون اين توصيهها هم، كسي درباره گرايش او به غرب ترديدي نداشت، اما اين سه توصيه را ميتوان گامهاي اول تحولات آينده اين كشور در جهت نزديكي به غرب و دور شدن از روسيه دانست.
يوليا تيموشنكو را به انرژي هستهاي تشبيه ميكنند كه كنترل آن دشوار است و در شرايط مختلف ممكن است كاركردهاي مختلف داشته باشد؛ گاهي همچون بمب اتم مخرب و گاهي مانند يك نيروگاه توليد نيرو، مفيد است.