کد خبر: ۳۵۸۰۱۱
تاریخ انتشار : ۱۴ فروردين ۱۳۹۵ - ۱۳:۵۹

جدیدترین گفته‌های کی‌روش درباره دلخوری‌هایش و پشت‌پرده‌های فوتبال

کارلوس کروش در این گفت و گو از جزئیات خواندنی پشت پرده فوتبال در دنیا و آسیا که فوتبال ایران بخشی از آن است ،سخن گفته است.
آفتاب‌‌نیوز :
 رودرو و شفاف؛ با کارلوس کروش. مردی که جنس حرف هایش، با فوتبال ایران فرق دارد. او می تواند گاهی حرف هایی بزند که شاید در آن لحظه برایتان شگفت انگیز نباشد ولی چندی بعد، مرورشان شما را متعجب کند. او همان مردی است که با حرف هایش درباره اتفاقات فوتبال آسیا، ما را به این باور رساند که به پشت پرده ها وصل است. در این گفت و گو تلاش کردیم شفاف با کروش حرف بزنیم و بدانیم در پشت پرده ها چه اتفاقاتی می افتد. برای مرور اتفاقات داوری که در دو سال گذشته برای ایران کم نبوده، ناگهان با سوالات زیادی روبرو می شویم. کروش هم چیزهایی می گوید که می تواند حداقل برای مسئولان فوتبال ایران، راه گشا باشد. 

 
آقای کروش 5 سال است که در ایران کار می کنید. یک عید دیگر آمد و رفت و شما همچنان بین مردم ایران محبوبیت دارید. کمتر پیش می آید در ایران کسی محبوب شود و آن بالاها بماند. برای شما چه اتفاقی افتاد که محبوب شدید و این محبوبیت را تا امروز حفظ کردید. شفاف به ما بگوئید چرا هنوز مردم شما را دوست دارند؟

فکر می کنم جواب اصلی سوال تان تلاقی توقعات مردم و کاری است که بازیکنان در زمین بازی توانستند انجام بدهند. من فقط تلاش کردم تا پلی باشم که این مطلب را بسازم. در واقع یک پل اعتماد، پلی سراسر از امید، تدبیر و پایبندی به اصول و افتخار. در دنیا تیم های ملی مهمی وجود دارند ولی تیم ملی ایران جایگاه خیلی خاصی در دل مردم دارد. همانطور که اشاره کردم، تیم های مهمی در جهان هستند که حائز اهمیتند ولی من گفتم ایران، چون از روز اولی که آمدم دیدم در ایران به لحاظ اقتصادی و جمعی جهات، شرایط خاصی وجود دارد. یکسری مسایل سیاسی و اقتصادی وجود داشت که سایه آنها بر روی ورزش ایران هم افتاده بود. در این شرایط، تاثیر موفقیت تیم ملی بسیار اهمیت زیادی داشت. یک برد و یک عملکرد خوب می توانست تاثیر زیادی روی روحیه و نشاط جامعه بگذارد و در واقع، اثر مضاعفی داشته باشد. به همین خاطر وقتی تیم ملی در زمین می جنگید و عملکرد خوبی نشان می داد، باعث شور و شادی و شعف و غرور ملی می شد. ولی نقش شما هم پررنگ بود. حالا شما هم محبوبیت بسیار زیادی دارید. بار دیگر تکرار می کنم که من تنها یک پل ارتباطی بودم. نقش کسی را بازی می کردم که باید این ارتباط را صورت می داد. من باید به یک مسئله ای حتما اشاره کنم. ایران با کشورهای دیگر از نظر فوتبالی تفاوتی ندارد. من از وقتی جوان بودم، یک مسئله را به خوبی یاد گرفتم، چون پدرم یک مربی فوتبال بود. او همیشه به من می گفت ارزش هر شخصی مرتبط با آخرین نتیجه ای است که به دست آورده است. من همیشه سعی کردم خواسته های بالایی داشته باشم. من یک مربی هستم که اصولم همیشه ساده بوده است. اگر امروز کار خوبی انجام می دهیم، باید فردا بهتر و فرداهای دیگر بهتر و بهتر انجام دهیم. من از درجا زدن در زندگی ام متنفر هستم. 

*فکر می کنید این کار را تا الان به خوبی انجام داده اید؟

شغل من مربیگری است. من باید باعث سرگرمی و خوشحالی جامعه شوم. من نمی توانم کار غیر از این انجام بدهم، چون دارم در فوتبال فعالیت می کنم. کار من همیشه به خاطر عملکردم مقابل رقبا قابل قضاوت است. شما باید بدانید هر بار که رقیبت تان را شکست می دهید، آنها دفعه بعد با قدرت بیشتری برمی گردند. واقعیت مطلب این است که اگر من دست روی دست بگذارم، چای بنوشم و پسته اعلاء ایرانی بشکنم، دفعه بعدی می بازم.یکی از دلایلی که باعث محبوبیت شما شده، همین شکل کار است.

*تغییراتی که ایجاد می کنید. در جام جهانی می گفتند تیم ایران پیر است ولی امروز ما به تیم نگاه می کنید، به شوخی به هم می گوئیم انگار مهدکودک به راه انداخته ایم. این مسئله بی اندازه برای مردم مهم بود.

وقتی در سال 2011 به ایران آمدم، سعی کردم برنامه ریزی خوبی انجام بدهم. داشتیم تیم ملی ایران را برای جام جهانی 2014 آماده می کردیم. در همان برهه چند اردوی بازبینی با یکسری بازیکن جوان داشتیم. در مدت خیلی کوتاهی باید خودمان را برای مقدماتی جام جهانی برزیل آماده می کردیم. واقعیت این بود که باید اول از هر چیز تداوم و یکپارچگی در تیم ایجاد می کردیم. نمی شد در هر اردو، هر بازیکنی را عوض کنیم. راحت تر بگویم. برای ما تداوم و تعادل کلمات کلیدی بود که باعث پیشرفت می شد. بعد از جام جهانی، ما جام ملت های استرالیا را داشتیم. بازی ها تنها چند ماه بعد از جام جهانی بود. باید یک قدم رو به جلو برای حفظ تعادل و برنامه ها برمی داشتیم.کاری که کردیم، از همان موقع جوانگرایی را استارت زدیم.

*ولی تا کجا می توانید پیش بروید، وقتی تیم تان را جوان می کنید؟ همه چیز منوط به این است که شما چطور حمایت می شوید؟

 سوالات مهمی پرسیدید. ساده ترین فرمول این است که تیم جوان امکانات لازم را داشته باشد.

*شما اما می گویید این امکانات وجود ندارد. خب این راه به کجا می رسد؟ 

حرف من هم همین است. من می گویم اگر تیم را جوان کنیم ولی بازی دوستانه نداشتیم، اردو نباشد و فرصتی برای کسب تجربه به بازیکنان ندهیم، چه اتفاقی می افتد؟ شک نکنید دست و بال مان بسته می شود و قطعا ضعیف خواهیم شد. ما بعد از جام ملت های استرالیا، یک مرحله تازه در پیش داریم. جام جهانی روسیه. مطمئنا باید در این مرحله جوانسازی کنیم و دوباره تیم مان را برای مسیر رو به جلو بسازیم. ولی فراموش نکنیم، آینده فرداست. من همان صحبت هایی که 4 سال قبل با شما انجام دادم، دوباره به همان حرف ها اشاره می کنم. مردم ما دارند درباره جام جهانی 2018 حرف می زنند ولی این کاملا اشتباه است. این نگرش یک نگرش کاملا اشتباه است. جام جهانی روسیه برای ایران از اواخر خردادماه 97 آغاز نمی شود. جام جهانی برای کشورهایی چون فرانسه، ایتالیا، هلند، انگلیس، آرژانتین، برزیل و... سال 2018 شروع می شود نه برای ما. بارها سعی کردم این پیام را شفاف به مسئولان و به شما رسانه های عزیز بدهم. جام جهانی از همین جولای 2016 برای ایران شروع شده است. ما می خواهیم از الان اینقدر بجنگیم که سال 2018 بین تیم های جام جهانی باشیم و از غرورمان دفاع کنیم. باز هم تکرار می کنم، الان زمان برای جوانسازی داریم. من کار خودم را انجام دادم. به وظایف خودم پایبند بودم. بدون زمین، لباس و بدون تجربه بازیکنان کارم را انجام دادم. این شکلی نمی توانیم به اهدافمان برسیم.

* آقای کروش می خواهیم بحث را با یک سوال کلیدی عوض کنیم. شما از مسئولان خواستید که تحقیقات گسترده ای درباره جام ملت های استرالیا انجام دهند، مخصوصا درباره اتفاقات بازی ایران و عراق. شما قبل از جام ملت های استرالیا، یعنی پیش از اینکه تورنمنت برگزار شود در مصاحبه ای گفتید داوری های علیه ایران خواهد بود. حتی گفتید که ایران باید داوران را یار رقبا بداند. شما چطور اینگونه پیش بینی کردید؟ آیا کارلوس کروش به پشت پرده ها وصل است؟ آیا کسی شما را در جریان این اتفاقات می گذارد؟

من به پشت پرده ها وصل نیستم. مسلما به خاطر شغلم، فوتبال را در سرتاسر جهان دنبال می کنم. فوتبال زندگی من است. ما در فوتبال مربی خوب داریم، مربی متوسط و بد هم داریم. همانطور بازیکن خوب، بد و متوسط. در همین حال دست اندرکاران فوتبال هم در این سه دسته هستند. همینطور رسانه ها. زندگی کلا همین است. داوران هم شامل این مسئله می شوند ولی انگار مردم وقتی درباره داوران حرف می زنند، ترس و واهمه دارند. ولی ما داور خوب، بد و متوسط داریم. این داستان عجیبی است. اینطور به نظر می آید که همه ترس دارند درباره داور چیزی بگویند اما باید بگوئیم آنها جایز الخطا هستند. وقتی من به ایران آمدم، فهمیدم که داوران خیلی راحت تر علیه ایران تصمیم می گیرند. وقتی شما داوری از کشور سنگاپور یا هند برای بازی های رسمی ایران می فرستید.... ببینید چطور می شد برای بازی ایران و کره یا ایران و قطر داورانی از این کشورها می آیند؟ این یک علامت سوال بزرگ است. اصلا چارچوب انتخاب این حضرات چه بوده است؟ تجربه و دانش داور چه بوده که برای مسابقه انتخاب شده است. داوری که در لیگ سنگاپور که کل تماشاگرانش اندازه یک ورزشگاه پر آزادی نمی شود، چطور می آید و می خواهد مقابل 90 هزار نفر برای بازی ایران و کره جنوبی سوت بزند؟ طبیعی است که او استرس می گیرد و عصبی می شود. برای همین من قبل از جام ملت ها گفتم نباید از داورها توقع داشته باشیم که به نفع ما سوت بزنند. یک جورهایی انگار راحت تر هستند که علیه ایران سوت بزنند. البته ما این تجربه را در جام جهانی برزیل هم داشتیم.

بیائید درباره اتفاقات بازی ایران و آرژانتین بار دیگر حرف بزنیم. چند دقیقه به پایان بازی مانده بود. یک پنالتی روی اشکان صورت گرفت که داور باید سوت می زد. روی اشکان خطا شد. اگر آن پنالتی را گل می کردیم، سخت بود که به آرژانتین ببازیم. در یک صدم ثانیه داور هل کرد. احساس بر او قالب شد. مطمئنم اگر در 18 قدم ما آن اتفاق می افتاد، مازیچ پنالتی می گرفت. خیلی راحت. آرژانتین هم بازی را می برد چون این تصمیم راحت تری بود. ولی او هل کرد و پنالتی نگرفت. حالا به جام ملت ها برمی گردیم. عراق در مقابل ما دوید و چنگید. به عنوان یک تیم زحمت کشید. ولی در قسمت دیگر داستان، داور با ما چه کاری کرد؟ همان داور دو بازی قبل در بازی اول ما در جام ملت ها اشتباه کرده بود. سوال بزرگ همین جاست. چرا داوری که پرنده انضباطی اش به خاطر اشتباه در بازی اول ما در جریان است، دوباره برای ایران سوت می زند؟ سوال بزرگ من همین است. ما که اعتراض کرده بودیم، چرا دوباره همان داور را انتخاب کردند؟ اصلا مگر می شود؟ شاید این مسئله تا میزان زیادی به قدرت بین المللی ما برگردد. اینکه حتی قدرت نداریم کوچکترین تصمیمات را به نفع خودمان در کنفدراسیون رقم بزنیم. ما باید در قسمت اداری کنفدراسیون، یک صدای قدرتمند و رسا داشته باشیم. بگوئیم این وسط مشکل چیست؟ امیدوارم در آینده ایران متوجه شود که باید این جایگاه نایب رئیسی را در afc حفظ کند. باید از این جایگاه حمایت کنیم و آن را ارتقا بدهیم. باید به کفاشیان اختیاراتی داده شود. به او اعتماد به نفس داده شود چون دیگر جنگ پشت پرده کار راحتی نیست. ببیند جه تصمیمی از سوی کنفدراسیون فوتبال آسیا برای لیگ قهرمانان اعلام شد؟ میزبانی را از ایران گرفتند. افرادی که در کشور فکر می کنند این مذاکرات کار راحتی است، بسیار آدم های ساده لوحی هستند و یا اصلا در این دنیا زندگی نمی کنند!

*آقای کروش سوال پایانی ما هم درباره حضور شما در فیسبوک است. چه شد سرمربی تیم ملی تصمیم گرفت وارد فضای مجازی شود؟

این مسئله یکسری دلایل شخصی داشت. از بعد شخصی، این راه یک کانال جدیدی است که بتوانم به هوادارها خیلی نزدیک تر باشم و خیلی خوب و سریع با آنها ارتباط داشته باشم. از سویی، می توانم مطالب را خیلی دقیق منتقل کنم. می توانم در صفحه ام، یک استقلال داشته باشم و از طریق آن داستان های خودم را بنویسم. دلیل دوم و حرفه ای من چیز متفاوتی است. وقتی در تیم ملی پرتغال بودم، با دو اصطلاح جدید روبرو شدم. یکی بحث فوریت گرایی و دوم رسانه گرایی. هر دو مسئله مهم برای شخصی است که می خواهد با هواداراها رودرو باشد. در بحث فوریت، شما اگر ارتباط را از دست بدهید، در واقع امروز را از دست داده اید. خیلی از اتفاقات به صورت مسلسل وار و پشت سر هم اتفاق می افتد. ولی یک مشکل در فضای مجازی وجود دارد و آن این است که همه دارند حرف می زنند و در واقع به حرف هم گوش نمی کنند. این یعنی تبادل نظر وجود ندارد و کسی به حرف دیگری گوش نمی کند. 

منبع: خبرآنلاین
بازدید از صفحه اول
ارسال به دوستان
نسخه چاپی
ذخیره
عضویت در خبرنامه
نظر شما
پرطرفدار ترین عناوین