با اين وجود، به اين دليل كه آمريكا كانديدايي براي جايگزيني اين ديپلمات مستقل مصري ندارد، شروع به رايزني با ديگر اعضاي آژانس كرده تا با كمك آنها مانع از رأي آوردن البرادعي در انتخابات ماه ژوئن شود تا با اين روش، راه جايگزيني فردي كه بيشتر با سياستهاي جورج دبليو بوش همراه است گشوده شود؛ كسي كه در قبال ايران و ديگر كشورهايي كه در فهرست دشمنان آمريكا قرار دارند، رفتار سختگيرانهتري پيشه كند.
از آنجا كه دبيركل آژانس نقش ويژهاي در جهتگيري هاي اين سازمان دارد، مشاوران بوش ميخواهند كه نظر آنها درباره اين كه چه كشورهايي تهديد هستهاي محسوب ميشوند و چه برخوردي بايد با آنها شود را لحاظ كند.
البرادعي با اين ديدگاه به چالش برخاست، بهويژه پيش از جنگ عراق و نيز درباره ايران كه جرج بوش اين دو كشور را در كنار كرهشمالي، «محور شرارت» خوانده بود.
او در ابتدا با اين اتهام ايالات متحده كه صدام حسين برنامه فعالي براي دستيابي به تسليحات هستهاي دارد – ادعايي كه هنوز ثابت نشده است – به مخالفت برخاست. سپس از تأييد اتهامات واشنگتن عليه ايران كه ادعا ميكرد ايران در تلاش براي ساخت تسليحات هستهاي است، سرباز زد. تهران برنامه هستهاياش را براي توليد برق عنوان ميكند.
آخرين تلاش مستقيم آمريكا براي جايگزيني البرادعي در اواخر سال گذشته ميلادي بود كه ايالات متحده نتوانست در مهلت قانوني تا 31 دسامبر، كانديدايي براي جايگزيني او معرفي كند و اين درست مدت كوتاهي پس از آن بود كه دولت بوش از البرادعي خواسته بود پس از پايان دومين دوره دبير كلياش در آژانس در تابستان آينده، كناره گيري كند.
از آن زمان به بعد، جنگ قدرت هستهاي زيرزميني شد، اما پيش از 31 دسامبر هم بسياري از آن تلاشها پنهاني بود از جمله شنود مكالمات تلفني البرادعي از سوي ايالات متحده كه با هدف اثبات ارتباط البرادعي با ايران انجام شد.
اين براي نخستين بار نيست كه ايالات متحده براي تغيير رؤساي سازمانهاي زيرمجموعه سازمان ملل تلاش ميكند، تا كساني روي كار بيايند تا با سياستهاي ايالات متحده هماهنگتر باشند.
«خوزه مائوريتسيو بوستاني» ازسمت دبيركلي سازمان منع تسليحات شيميايي در آوريل 2002 بركنار شد، زماني كه واشنگتن او را متهم به سوءمديريت كرد و از كشورهاي ديگر خواست به تغيير او رأي مثبت بدهند.
در آن زمان طرفداران بوستاني گفتند كه واشنگتن به اين دليل خواهان بركناري او بود كه او تلاش ميكرد عراق را به عضويت سازمانش در آورد كه اين موضوع با برنامههاي آمريكا براي جنگ با عراق تناقض داشت.
مقامات آمريكا در وين و واشنگتن حاضر به گفتوگو درباره استراتژي واشنگتن براي بركناري البرادعي نشدهاند. اما ديپلماتهاي وابسته به آژانس بينالمللي انرژي اتمي در وين معتقدند كه آمريكا كانديداي جايگزين البرادعي را يافته است؛ اما معرفي او را موكول به زماني كرده كه از موافقان كافي در شوراي حكام آژانس بينالمللي انرژي اتمي برخوردار باشد و اين جابجايي بدون هيچ بحث و جدلي رخ بدهد.
يك ديپلمات در اينباره به آسوشيتدپرس گفت: آنها رايزني با دولتها را آغاز كردهاند. و تصميم آنها (آمريكا) برمبناي پشتيباني است كه كسب ميكنند.
البرادعي، بهنظر ميرسد كه پذيرفته است كه در اين رقابت شركت كند.
او به AP در اينباره گفت: كشورهاي عضو از من خواستهاند به مسؤوليتم ادامه بدهم و من اين مسأله را در توانم ميبينم.
براي بركناري البرادعي، آمريكا بايد همراهي 12 كشور از 35 كشور عضو شوراي حكام آژانس بينالمللي انرژي هستهاي را جلب كند. تاكنون آمريكا توانسته همراهي كانادا و استراليا، اعضاي ائتلاف قديمياش را در كنار چند كشور ديگر به حساب آورد و ديپلماتها ميگويند كه واشنگتن اميدوار است همراهي چند كشور اروپايي را نيز براي رسيدن به هدفش جلب كند.
در اين ميان كشورهايي كه نقشي كليدي ايفا ميكنند شامل كشورهاي بلوك شرق سابق مثل مجارستان، لهستان و اسلواكي است كه همه عضو شوراي حكام هستند و هم پيمانان قدرتمند آمريكا در جنگ عراق بودند.
يك ديپلمات از يكي از اين كشورها كه خواست هويت خود و كشورش فاش نشود، گفت: اميدواريم كه مذاكرات ظرف چند هفته آينده به نتيجه برسد.
ديگر همراهان بالقوه آمريكا، كشورهاي اروپاي غربي هستند كه درباره حمايت از البرادعي مردد هستند.
يك ديپلماسي اروپاي غربي گفت: البرادعي از اعتماد ما برخوردار است، اما ما از قاعدهاي پشتيباني ميكنيم كه در آن دبيركلي آژانس براي يك فرد بيش از دو دوره تكرار نشود.
اما سؤال اينجاست كه ايالات متحده چه كسي را براي جايگزيني محمدالبرادعي درنظر گرفته است و اين روزها يك گزينه نگاههاي جستوجوگر را به سوي خود جلب كرده است: «جان بولتون» معاون وزير امورخارجه آمريكا كه اخيراً جاي خود را به ديپلمات ديگري داد او معمار اصلي مقابله با البرادعي است.