آفتابنیوز : وحدت و همبستگی جهان اسلام، اكنون به مهم ترین مساله پیش روی كشورهای اسلامی تبدیل شده است. گسترش افراطی گری و ورشكستگی سیاسی برخی كشورهای اسلامی در سایه رقابت های مخرب منطقه ای دولت هایی نظیر عربستان سعودی باعث شده است تراژدی ناامنی و بی ثباتی در كشورهای اسلامی منطقه خاورمیانه به جریانی غالب تبدیل شود.
در این میان، دیپلماسی و استفاده از ظرفیت سازمان های منطقه ای و فرامنطقه ای می تواند در نزدیك ساختن دیدگاه كشورهای اسلامی در جهت رهایی جهان اسلام از چندپارگی سیاسی و جلوگیری از رشد جریان های تكفیری، به شكلی بی بدیل نقش آفرین باشد. در این چارچوب است كه می توان برای پایان دادن به بی ثباتی ها و ناامنی های كنونی در منطقه خاورمیانه، چاره ای عملی اندیشید.
یكی از مهم ترین این سازمان ها، سازمان همكاری اسلامی است كه 57 كشور اسلامی از چهارگوشه جهان در آن عضویت دارند و از ظرفیت بالایی برای حفظ وحدت اسلامی و حفاظت از منافع مسلمانان در جهان برخوردار است. البته در سایه زیاده خواهی های برخی دولت ها و سیاست های تنش زای منطقه ای آن ها، این سازمان نه تنها نتوانسته است به خوبی از ظرفیت خود در راستای حفظ وحدت در جهان اسلام بهره جوید بلكه گاه ابزارهای آن برای عمیق تر شدن شكاف ها میان كشورهای اسلامی و قطب بندی در دنیای اسلام مورد استفاده قرار گرفته است.
بیانیه پایانی نشست سیزدهم سران سازمان همكاری اسلامی -كه روزهای پنج شنبه و جمعه (بیست و ششم و بیست و هفتم فروردین ماه) در شهر استانبول تركیه برگزار شد- به خوبی نشان داد كه سازمان همكاری اسلامی زیر فشار كشورهایی مانند عربستان سعودی از اهداف اصلی و نخستین خود دور شده است و به جای تمركز بر حل معضل های جهان اسلام، بر شكاف میان كشورهای اسلامی می افزاید.
در بیانیه پایانی نشست استانبول، چهار بندِ ضد جمهوری اسلامی ایران و یك بندِ ضد حزب الله لبنان گنجانده و تلاش شد محور مقاومت و در صدر آن ها، جمهوری اسلامی ایران به عنوان عامل بی ثباتی های كنونی در خاورمیانه معرفی شود. هر چند مساعی دیپلماتیك و اقتدار ایران و نیز اختلاف میان اعضا سبب قرائت نشدن این بیانیه شد اما به هر ترتیب با تلاش همه جانبه و هزینه كردِ بالای سعودی ها بندهای یاد شده در پیش نویس باقی ماند. این در حالی است كه مسلمانان به خوبی می دانند كه تنها محورِ مقاومت است كه همچنان به مساله فلسطین اشغالی به عنوان موضوع محوری جهان اسلام پایبند است و كشورهای موسوم به «محور سازش» كه در صدر آن ها عربستان سعودی قرار دارد، با كنار گذاشتن آرمان فلسطین، برای عادی سازی روابط سیاسی با رژیم صهیونیستی تلاش می كنند.
عربستان سعودی با گسترش فرقه گرایی و تكیه بر ایدئولوژی وهابی در راستای برتری جویی منطقه ای، نقش زیادی در گسترش افراط گرایی و شكاف در جهان اسلام دارد. نتیجه سیاست های فرقه گرایانه این كشور، شكل گیری گروه هایی مانند داعش است كه اكنون به مهم ترین معضل امنیتی- سیاسی در منطقه خاورمیانه تبدیل شده است.
در چنین شرایطی، تاكید بر حفظ وحدت جهان اسلام و تقویت نقش سازنده سازمان همكاری اسلامی در احیای این وحدت، نیازمند رویكرد اعتدالی و افزایش همپیوندی های سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و امنیتی میان كشورهای منطقه است. تكیه بر چنین رویكردی است كه هم می تواند باعث به حاشیه رفتن جریان های تندرو در جهان اسلام شود و هم در روندی بلندمدت، وحدت و همپیوندی دولت های اسلامی را به بار آورد.
اگر بخواهیم نگاهی قطب محور به تحولات اخیر در جهان اسلام، به ویژه در خاورمیانه داشته باشیم، عربستان سعودی در طیف تندروترین و جمهوری اسلامی ایران نیز در طیف كشورهای عقلگرا و بازیگران منطقی و تعاملجوی خاورمیانه جای می گیرد. در میانه این 2 طیف نیز كشوری چون تركیه قرار دارد كه در راستای اهداف و منافع تعیین شده، سیاست هایی بینابینی و به عبارتی میانه رو را دنبال می كند.
با درنظرگرفتن این قطب بندی، آن چه می تواند به مبنایی برای وحدت در منطقه خاورمیانه و جهان اسلام تبدیل شود، تقویت همپیوندی های سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و امنیتی میان ایران و تركیه به عنوان 2 كشور بزرگ و تاثیرگذار در منطقه است.
ایران و تركیه افزون بر دارا بودن پیشینه تمدنی و فرهنگی در حفظ و گسترش وحدت در جهان اسلام، ظرفیت های سیاسی و اقتصادی زیادی برای احیای دوباره یكپارچگی اسلامی دارند. این 2 كشور هم از نظر نوع ساختار سیاسی و رویكرد مردم سالارانه و هم از نظر گستردگی و تنوع اقتصادی، می توانند با تقویت پایه های اتحاد میان خود، سنگ بنای همكاری و یكپارچگی را در جهان اسلام پایه گذاری كنند.
جمهوری اسلامی ایران همواره به تركیه به عنوان یكی از پایه های سیاست منطقه ای خود برای افزایش همكاری ها و همگرایی منطقه ای در خاورمیانه نگاه كرده است. تركیه نیز نشان داده است به جمهوری اسلامی ایران به عنوان همسایه ای قابل اعتماد و تاثیرگذار در همگرایی منطقه ای می نگرد. با تكیه بر این نوع نگاهِ رهبران سیاسی 2 طرف است كه پیوندهای سیاسی- اقتصادی ایران و تركیه به سطح راهبردی ارتقا یافته است.
همچنین روی كار آمدن دولت یازدهم در ایران، همكاری های راهبردی 2 طرف را تقویت كرده است. در راستای ارتقای این پیوند راهبردی است كه «حسن روحانی» رییس جمهوری ایران پس از پایان نشست استانبول به آنكارا رفت و در دیدار با «رجب طیب اردوغان» رییس جمهوری تركیه تاكید كرد: مردم یمن با كشتار بی رحمانه ای مواجه اند، در سوریه نیز همچنان كشته شدن انسان های بی گناه ادامه دارد و عراق نیز ثبات مطلوبی ندارد و این روند در برخی كشورهای منطقه نیز وجود دارد. در این شرایط، ایران و تركیه به عنوان وظیفه ای دینی و شرعی كه تامین كننده منافع 2 كشور و جهان اسلام نیز هست، باید برای ثبات و امنیت منطقه تلاش كنند.
در فضایی كه عربستان سعودی از هر ابزاری، از جمله سازمان همكاری اسلامی برای پیشبرد سیاست های ثبات زدا و وحدت برافكن خود در منطقه خاورمیانه بهره می برد، چنین دیدارهایی می تواند خنثی كننده این سیاست ها باشد و به یافتن راه حلی سیاسی در جهت حل بحران های كنونی در خاورمیانه كمك كند. به این ترتیب، تكیه بر چنین همكاری های منطقه ای در قلب جهان اسلام است كه می تواند راهگشای وحدت و یكپارچگی كشورهای اسلامی و رفع چالش های پرشمار و نیز بحران های آشوب زای منطقه و جهان اسلام شود.