کد خبر: ۳۶۲۶۴
تاریخ انتشار : ۱۸ دی ۱۳۸۴ - ۲۱:۵۴

ایران در دکترین امنیت خلیج فارس آمریکا

آفتاب‌‌نیوز : "عبد المجید سعود منقره" در روزنامه عربستانی الیوم با اعلام این جملات در مقدمه ی نوشتار خود در تشریح اهداف ونوع عملکرد آمریکا طی سالیان گذشته در این منطقه بسیار حساس از جهان نوشت : 

از آن زمان به بعد واشینگتن سعی کرد ساختاری هایی از نزدیکی را ایجاد کند که در برخی از آنها به طور جزئی موفق شد ودر برخی دیگر هم شکست خورد مسئله ای که این کشور را بر آن داشت تا برای بسط نفوذ خود مستقیما وارد عمل شده وبه این منطقه نیروی نظامی اعزام کند. 

این اتفاق در دهه هشتاد میلادی رویداد وآمریکا ابتدا برای پایان دادن به جنگ عراق علیه ایران وسپس برای اخراج صدام از کویت وپس از آن برای اجرای طرح مهار دوجانبه علیه ایران وعراق مستقیما وارد عمل شود. ودرچارچوب همین طرح مهار دوجانبه بود که عراق به اشغال امریکا در آمد وامروز نیز طبل های جنگ علیه ایران به صدا در آمده است. 

این نوع رویکرد آمریکایی در منطقه تمامی ساختارها ومنظومه های امنیتی گذشته برای خلیج فارس را به کلی از بین برده واین سئوال مطرح می کند که راهبردها ومتدهای که آمریکا برای تامین امنیتی که برای برای این منطقه می خواهد جگونه خواهد بود بخصوص که این متد نباید تلفات وزیان های اقتصادی وسیاسی بیشتری را برای آن به بار آورند. 

کینیت ام بولاک چند ماه پس از سقوط بغداد در اوت 2003 طرح متکاملی را درمورد این مسئله در مجله امور خارجی منتشر کرد .
این شخصیت یکی از کارشناسان امور منطقه خلیج فارس است اومدیر مرکز پژوهش های خلیج فارس در انستیتو بروکینگز وفردی است که در شورای امنیت ملی آمریکا سابقه مدیریت مرکز پژوهش های خلیج فارس را دارد . 

طرح وی یکی از ده ها طرح ها ومقالاتی است که در فصل نامه ها ومجلات آمریکایی در مورد امنیت خلیج فارس وکشورهای آن به رشته تحریر در آمده است ونشان از میزان اهمیتی دارد که این منطقه برای امنیت اقتصادی جهانی دارد. 

به اعتقاد بولاک منافع مستقیم وخاص ایالات متحده علت اصلی توجه این کشور به امنیت خلیج فارس نیست بلکه هر نوع تاثیر گذاری بر عبور ومرورنفت از منطقه خلیج فارس آنهم با قیمت هایی معقول وحجم ومیزانی کافی وخوب می تواند بازتاب های خطرناکی را بر اقتصاد جهانی به وجود آورده وحتی جهان را به کسادی همانند کساد دهه سی میلادی بکشاند. 

بولاک در مقدمه طرح خود سه مسئله را تهدید کننده امنیت منطقه خلیج فارس می داند . 

اول معضل امنیت در عراق 

دوم تسلیحات اتمی ایران 

وسوم نبود استقرار داخلی در کشورهای شورای همکاری خلیج فارس. 

معضل امنیت عراق یا معضل عراق در این نکته نهفته است که گرچه یک عراق قدرتمند می تواند سدی در مقابل چشمداشت های ایران تلقی گردد اما درعین حال می تواند مستقیما کشورهای حوزه جنوبی خلیج فارس را تهدید خواهد کرد همانگونه که برای کویت این مسئله رخ داد. 

همچنین سلاح اتمی ایران در سایه حضور محافظه کاران در قدرت می تواند آنها را تشویق به بسط نفوذ خود در منطقه کند به نحوی که این سلاح از وظیفه حمایت از ایران در مقال هر نوع تجاوز خارجی به وسیله ای برای تهدید وباج گیری برای ایران در مقابل دیگران مبدل می گردد. 

به اعتقاد بولاک این در حالی است که اگر در ایران نظامی همسو با سیاست های آمریکا حکومت می کرد واکنش به سلاح اتمی ایران همانند واکنش به سلاح اتمی هند واسرائیل می بود. 

در این حال خطر سوم بی ارتباط با دو مورد قبلی ندارد ، بخصوص که نزدیک گرایی های سابق آمریکا که برایا بسط امنیت در منطقه خلیج فارس انجام گرفت باعث شد تا زمینه نبود ثبات در منطقه را فراهم کرده است مسئله ای که باعث شده است تا نیاز به ایجاد یک نگاه جدید به امنیت خلیج فارس به عنوان یک نیاز محسوب باشد. 

در این چارچوب نباید فراموش کرد که مسئله ایران سایه سنگین خود را همواره بر بخش دیگر منطقه خلیج فارس انداخته است مسئله ای که می تواند هر آن هواداران ودوستداران ایران را وادار به شورش کند. 

اینجاست که بولاک سه راهکار را برای بسط امنیت در منطقه خلیج فارس پیشنهاد می دهد. 

اولین راهکار که روزنامه الیوم در این شماره خود به آن پرداخته بازگشت آمریکا به استراتژی حاکم در دهه های هفتاد وهشتاد است که استراتژی ایجاد توازن از دور یا همان توازن ما وراء البحار است که در چارچوب آن آمریکا اعلام می کند هر نوع تهدیدی علیه امنیت خلیج فارس با قدرت وقاطعیت پاسخ داده خودهد شد . 

به اعتقاد بولاک این راهکار در حال حاضر کارایی خود را از دست داده است زیرا عراق وایران در آن قدرت وتوان سابق خود نیستند بلکه اکنون آنها دو تهدید اصلی منطقه را تشکیل می دهند البته این به شرطی است که ایران به سلاح اتمی دست نیابد چون در آن شرایط دیگر اصلا نمی توان برای این استراتژی مجالی برای موفقیت یافت. 
 
در مقابل از مهمترین ویژگی های مثبت این راهبرد این است که به آمریکا اجازه می دهد تعداد زیادی از نیروهای نظامی خود را از منطقه خارج وتنها پایگاه های خود را در کویت وقطر وناوگان پنجم خود را در بحرین حفظ کند در حالیکه پایگاه های هوای امریکا در عراق هم به آن افزوده می شود. اگر هم این کشورها حاضر به همکاری با آمریکا نباشند پایگاه هایی آمریکا در اقیانوس هند برای اجرای این استراتژی کافی خواهند بود. 

در همین راستا آمریکا با روابط خود را با کشورهای شورای همکاری خلیج فارس وعراق بعنوان دوستان وهم پیمانان آمریکا گسترش دهد. 

در مورد ایران هم باید گفت که سیاست مهار این کشور از طریق تاکید مستمر بر اینکه هر نوعی تهدیدی از سوی تهران با پاسخ قاطع ودردناک آمریکا مواجه خواهد شد ، ادامه می یابد. در کنار آن واشینگتن تلاش های خود را برای فراهم کردن هرچه بیشتر فشارهای اقتصادی ودیپلماتیک علیه ایران از سوی اروپا ، روسیه وژاپن جهت جلوگیری از دستیابی اش به تسلیحات اتمی وتوقف حمایتش از تروریسم ، ادامه خواهد داد. 

به اعتقاد این کارشناس از نکات مثبت این استراتژی این است که می تواند زمینه احساسات ضد آمریکایی وضد خارجی را در منطقه کاهش داده وبه تبع آن ضریب ثبات را در منطقه بالا ببرد. 

در این حال این پژوهشکر چند نکته منفی را هم در این رابطه خاطر نشان می کند ، از جمله اینکه کاهش تعداد نیروهای آمریکایی کشورهای شورای همکاری را به سوی همزیستی با همسایگان قدرتمند خود از جمله ایران همانند آنچه که در گذشته بود وادارد مسئله ای که زمینه را برای تسلط ایران میزان عبور ومرور نفت را فراهم خواهد کرد. 

همچنین کاهش حضور امریکا می تواند کشورهایی قدرتمند ارج از منطقه همچون چین را تشویق کند که از آب پر تلاطم خلیج فارس ماهی بگیرد.
بازدید از صفحه اول
ارسال به دوستان
نسخه چاپی
ذخیره
عضویت در خبرنامه
نظر شما
پرطرفدار ترین عناوین