آفتابنیوز : نیمهشب شنبه بیست و سوم اسفند سال 93 پسر جوانی در تماس با پلیس 110 از مرگ مرموز مادر 75 سالهاش در خانه خبر داد.مأموران کلانتری 129 جامی تهران در پی این تماس تلفنی به خانه مورد نظر رفتند و جسد مادر خانواده را پای کمددیواری پیدا کردند.
کارآگاهان ابتدا به بازجویی از علی- پسر خانواده- پرداختند و او گفت: از مادرم خبری نداشتم و زمانی هم که با برادرم رضا تماس گرفتم او هم اظهار بیاطلاعی کرد. بنابراین با نگرانی به خانه مادرم رفتم و وقتی زنگ خانه را زدم کسی در را باز نکرد و به ناچار از دیوار بالا رفتم و وارد خانه شدم، چند بار مادرم را صدا زدم، اما هیچکس جوابی نداد، همهجای خانه را گشتم تا به کمد دیواری اتاق خواب رسیدم.
در کمد قفل بود با شکستن قفل وقتی در را باز کردم ناگهان جسد مادرم از طبقه پایین بیرون افتاد. وحشتزده مادرم را صدا کردم اما جوابی نشنیدم و فهمیدم مرده است.کارآگاهان در ادامه تحقیقات به سراغ همسایهها رفتند و در جریان بازجویی از آنها پی بردند که این زن با پسرکوچکش رضا هرازگاهی درگیر بوده است. بابهدست آمدن این سرنخ مأموران دوباره به بازجویی از علی پرداختند.وی گفت: برادر کوچکم رضا که به موادمخدر اعتیاد دارد بامادرم زندگی میکرد. ضمن اینکه فکر میکنم رضا مادرم را کشته است. تحقیقات کارآگاهان ادامه داشت تا اینکه رضا (پسر کوچک خانواده) به همراه زنی بهنام حمیرا سررسیدند. رضا ابتدا قتل مادرش را انکار کرد و گفت: من روز جمعه از خانه بیرون رفته بودم و امروز برگشتهام.
بازجویی از پسر معتاد که به نظر میرسید رازی را پنهان میکند ادامه یافت تا اینکه سرانجام لب به اعتراف گشود و گفت: زمان حادثه بین من و مادرم مشاجره لفظی بالا گرفت. من که خیلی عصبانی شده بودم، مادرم را کتک زدم وقتی دیدم بیهوش شده او را داخل کمد دیواری گذاشتم و درش را قفل کردم و از خانه بیرون رفتم و هرگز تصور نمیکردم که مادرم داخل کمد دیواری خفه شود.در پی اعترافات پسر جنایتکار، پزشکی قانونی علت مرگ زن 75 ساله را خفگی اعلام کرد.بدینترتیب پرونده پسر ناخلف با صدور کیفرخواست به شعبه دهم دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد تا اینکه او روز گذشته برای محاکمه در برابر قضات دادگاه کیفری قرار گرفت. در آغاز جلسه دادگاه اولیای دم تقاضای دیه کردند.رضا نیز در آخرین دفاع از خود گفت: قتل مادرم را قبول ندارم. چرا که بین ما مشاجره لفظی در گرفت و در یک لحظه عصبی شدم و مادرم را داخل کمد دیواری خانهگذاشتم و از خانه بیرون رفتم. اکنون نیز بشدت پشیمان و تقاضای عفو و بخشش دارم.در پایان محاکمه 3 قاضی دادگاه وارد شور شدند تا رأی خود را درباره متهم صادر کنند.