آفتابنیوز : علی ابراهیم نویسنده وتحلیلگر این روزنامه فرامنطقه ای در بخش هایی از یادداشت خود معتقد است :
ایران بر خلاف کشورهای عربی که تاریخ عریض وطویلی در حماقت ها وسخن پراکنی های تحریک آمیز دارند واز ید طوالای در فراهم کردن زمینه بروز فجایع برخوردار می باشند .
سیاستگذارن تهران همواره آمیزه ای از واقعگرایی را در خود داشت وهمواره در حفظ وصیانت از منافع خویش وحقایق جغرافیایی ومنطقه ای خود هوشیار بوده است.
به اعتقاد نویسنده توانمندهای ساختار حکومتی تهران از هر نوع وبا هر گرایشی باشد وگونه تغییر که در آن به وجود آمده باشد ، در مذاکره وبستن قرار دادها وتوافقنامه های زیر میزی با طرف هایی است که آنها را دشمن یا حداقل در تناقض با منافع خود می داند ، است . در این میان باید به طور مثال به ایران کونترال در زمان جنگ عراق علیه ایران اشاره کرد.
ایران در جدیدترین بحران منطقه ای هم توانست کشتی منافع خویش را در بدترین شرایط پس از جنگ عراق وحضور نیروهای آمریکایی در مرزهایش به پیش براند وخود را بعنوان یکی از مهمترین برندگان این جنگ قرار دهد.
ایران در جنگ آمریکا علیه عراق هم موفق شد از یک دشمن احمق وقدیمی خلاص شود وهم از سوی دیگر نفوذ خود را در داخل عراق بر اساس شواهد وقراین بسیار زیاد موجود بسط وگسترش دهد.
اما طی چند ماه گذشته وپس از روی کار آمدن رئیس جمهور جدید محمود احمدی نژاد سیاست های ایران شکل تهاجمی به خود گرفت وگفتمان آن با جهان خارج چه در کلام همچون سخنان محمود احمدی نژاد در پرداختن به اسرائیل وکوره های آدم سوزی وچه در عمل از طریق بحرانی کردن پرونده اتمی ایران به رغم سیاست های تشویقی وترغیبی وراه حل های دیپلماتیکی که کشورهای اروپایی وحتی واشینگتن در پیش گرفته بودند ،بسوی تشدد پیش رفته است.
تفسیرهای این تشدد گرایی ایرانی که با خود خطر لغزیدن به پرتگاه رویارویی مستقیم را هم به همراه دارد در دو سناریو خلاصه می شوند .
اول : تهران به نقطه بسیار حساسی از فن آوری هسته ای خود رسیده است واز اینرو بدنبال آن است که جهان را با فن آوری خود وحتی بمب اتمی همانند کاری که پاکستان وهند انجام دادند، غافلگیر کند ، وجهان را در برابر عمل انجام شده قرار داده ومجبور به تعامل با آن کند.
اما سناریوی دوم : آنچه که روی می دهد در واقع یک مبارزه وتنش داخلی بین جریان تندرو وجریان معتدل در ایران است ، در اینجا نظریه های مختلف توطئه می گنجد از جمله حادثه سقوط اخیر هواپیما که در آن تعدادی از فرماندهان ارشد سپاه کشته شدند نباید یک سانحه بوده باشد ودر چارچوب این تنش ورویارویی قرار می گیرد.
در هر حال بسیاری از تحلیلگران استراتژیک مسئله انتشار تسلیحات اتمی وظهور قدرت های جدید اتمی را تنها مستلزم مرور زمان می دانند وطی چند دهه آینده شاهد چنین پدیده هایی خواهیم بود ، مشکله اینجاست که هر گاه قدرتی ظهور کرد دیگر با توجه به آن دستیابی به بمب اتمی را حق مسلم خویش می داند همانگونه که در وضعیت هند وپاکستان شاهد آن بودیم.
در خاور میانه نیز همواره این سئوال مطرح است که چرا اسرائیل باید تنها قدرت اتمی منطقه باشد؟