کد خبر: ۳۸۱۸۸۸
تاریخ انتشار : ۲۵ تير ۱۳۹۵ - ۲۱:۳۰
درباره شخصیت‌پردازی «بادیگارد» ساخته ابراهیم حاتمی‌کیا

بازی در افقِ نقش

آنچه در این نوشته مد نظر قرار می‌گیرد، شخصیت‌پردازی کاراکتر بادیگارد (با بازی پرویز پرستویی) در فیلم است. پرستویی، ستاره سینمای حرفه‌ای در هر نقش و کارکتری همواره در افق‌های شخصیت و زاویه دید آن، سعی در ارائه حرفی باورپذیر و در عین حال حسی داشته و دارد.
آفتاب‌‌نیوز :
هاتف جلیل‌زاده*- «بادیگاردِ حاتمی‌کیا» با تمام بحث ها و نقطه نظرات، در ادامه نوع نگاه او به فیلم های خوش تکنیک و ساخت گرا، تجربه بازی در افقِ نقشنسبی دیگری در کارنامه فیلمسازی کارگردان به جا گذاشته است. فیلمی که می کوشد مثل برخی دیگر آثارش، یک دستور زبان خاص سینمایی حاتمی کیا را داشته باشد و فیلمساز در کشاکش سالیان فعالیت حرفه ای اش، همواره به دنبال زبانی سینمایی بوده که مُهرِ«حاتمی کیایی» بر آن دیده می شود، «بادیگارد» هم، همچنین است. 

اینکه او در فیلم کنونی اش تا چه حد موفق بوده یا خیر، بحث این یادداشت نیست. یا لااقل عده ای زیادی از دوستان تحلیل گر و منتقد به اندازه کافی به آن پرداخته اند. 

آنچه در این نوشته مد نظر قرار می گیرد، شخصیت پردازی کاراکتر بادیگارد (با بازی پرویز پرستویی) در فیلم است. پرستویی، ستاره  سینمای حرفه ای در هر نقش و کارکتری همواره در افق های شخصیت و زاویه دید آن، سعی در ارائه حرفی باورپذیر و در عین حال حسی داشته و دارد. 

او در نقش بادیگارد هم بازی خیره کننده ای دارد و آنچناکه همگی اذعان داریم؛ در جشنواره فجر سال گذشته هم به خاطر همین نقش سیمرغ بلورین بهترین بازیگر را برد. باز هم باید یادآور شویم که بحث از بازی او نیست، هرچند غیر مستقیم می توان از بازی او به عنوان اله مانی تأثیرگذار در شخصیت پردازی دیداری و نهایی بر پرده سینما یاد کرد. 

به گفته ای دیگر، اگر او سهم به سزایی در ساخته و پرداخته شدن کاراکتر محوری (حاج حیدر) داشته است، باز هم مورد تحلیل این نوشته نیست. آنچه در مبحث مورد آنالیز قرار می گیرد، قرار گرفتن شخصیت یا به تعبیری شخصیت پردازی قهرمان داستان در فضایی خلاء وار است. «حاج حیدر» در جایی از فیلم دیالوگ قشنگی دارد؛ او می گوید:«من بادیگارد نیستم، محافظم».

از همین جمله، به زیبایی هرچه تمامتر، نوسانات پرداخت شخصیت یک کاراکتر یا قهرمان داستانی را از زاویه قلم و نگارش سناریست و فیلمساز اثر می توان دریافت کرد. 

بی شک حاتمی کیا در پرداخت این شخصیت به یقین صد در صدی نرسیده؛ یا برای ترسیم درست، باورپذیر و رئالیستی آن با نوسان رو به رو بوده است. 

او در ابتدا شخصیت محافظی ساده را تعریف می کند که بعدها همین کاراکتر با باورهای ساده اش به ادوار و دهه های بعد قدم می گذارد، در حالیکه این ادوار و دهه ها قطعاً با جهان ذهنی او غرابت دارد. اینجاست که خود کاراکتر داستانی هم انگار از لابه لای سطور فیلمنامه به صدا در می آید، که من محافظم. 

«بادیگاردِ حاتمی کیا» در یک کلام با پرویز پرستویی و در آفاق ذهن و انرژی بازیگری او رنگ و لعاب می گیرد و هویت داستانی خود را پیدا می کند؛ وگرنه شاید بازیگر دیگری بازی می کرد، نمی توانست به راحتی، این کارکتر را برای مخاطب روی پرده سینما جان بخشد. 

*عضو انجمن منتقدان و نویسندگان سینمایی ایران
بازدید از صفحه اول
ارسال به دوستان
نسخه چاپی
ذخیره
عضویت در خبرنامه
نظر شما
پرطرفدار ترین عناوین