آفتابنیوز : فرید ذکریا در مقاله ای منتشر شده در نیویورک می نویسد: اکنون این سوال مطرح است که چگونه باید با این بحران روبرو شویم؟ هیچ فردی اکنون یک طرح اساسی که با موفقیت همراه باشد را در دست ندارد.
برخی ادعا می کنند حمله نظامی آمریکا به پایگاه های هسته ای ایران یک راه حل منطقی است و این اقدام را یک راه حل می دانند و معتقدند که دیپلماسی در این بحران جواب نمی دهد. در دهه 50 میلادی برخی از جمهوریخواهان خواستار حمله به سازمان «ترومان» شدند و درخصوص حمله نظامی به اتحاد جماهیر شوروی مذاکره کردند. گروهی دیگر اقدام نظامی را ممکن می دانند ولی بمباران هدف نهایی نیست.
در بهترین حالت، حمله نظامی فقط برنامه های ایران را برای چند سال کوتاه متوقف می کند ولی ممکن است به حمایت ملت ایران در خصوص ادامه فعالیت ها افزایش دهد و وحدت ملی را در جهت تجهیز ایران به سلاح هسته ای بالا ببرد.
ایران یک کشور قدرتمند است که دارای جمعیتی تقریبا سه برابر عراق است و برای مثال می توان گفت که یک غرور ملی قدرتمند بین مردم ایران وجود دارد. ایران برای اقدام متقابل راه های فراوان دارد.
تحریم نیز کار ساز نخواهد بود؛ ایران دومین صادر کننده نفت جهان است و روزانه ده ها میلیون دلار از طریق فروش نفت در آمد دارد. ما باید پیشنهاد پر منفعت به ایران ارایه کنیم و به مردم ایران نشان دهیم که خواهان برقراری روابط مناسب مستقیم و در عوض آنان باید در زمینه فعالیت های هسته ای خود همکاری کنند ولی اکنون نمی توان گفت که آنها این پیشنهاد را بپذیرند.
رژیم فعلی ایران خواهان برقراری روابط مناسب با غرب نیست.آنها (ایرانیان) می دانند که روابط تجاری بیشتر، افزایش ارتباطات و همکاری به مشکلات داخلی جامعه دامن می زند.
سیاست های آمریکا در خصوص ایران نیز احتیاج به باز بینی دارد.ما اکنون یک هدف با ارزش داریم: توقف فعالیت های تهران در خصوص ساخت سلاح هسته ای و برای رسیدن به این هدف باید راه حل های حساسی را در پیش بگیریم و با استفاده از متحدان، سازمان های چند ملیتی و مذاکرات بین المللی بر تهران فشار وارد کنیم، اما این سیاست نیز به نظر کارساز نیست.
واشنگتن و متحدانش باید با واقعیت و خط مشی های جدید و همراه یک سری از اهداف نو این مشکل را حل کنند و در صورت بروز اشتباهی از سوی ابر قدرت ها اعتبار محدود ما در واشنگتن، غرب و جوامع بین المللی از دست خواهد رفت.
آمریکا باید اتحاد فعلی در خصوص ایران را بازسازی کند. اهداف ما باید از تجهیز ایران به سلاح هسته ای جلوگیری کند و تفکر دخالت آمریکا در منطقه، حمایت از تروریسم و مخالفت با برقراری صلح در کشمکش اسراییل و فلسطین را از بین ببرد.
خطر ایران هسته ای باید در جوامع بین المللی بخوبی مطرح شود در حال حاضر متحدان غربی به درستی می توانند جواب دهن کجی ایران را بدهند و برقراری همکاری با هند، روسیه و چین به نظر بهترین راه حل ممکن است.
تهدید ممکن است همسایگان این کشور را بیدارکند. اگر عربستان سعودی، مصر و دیگر کشورها ایران را مشکل جدی بدانند ممکن است خارج از اتحادشان عمل کنند و در این صورت نفوذ آمریکا در منطقه بیشتر خواهد شد و می تواند اصلاحات اقتصادی و سیاسی را همراه با دیگر مسایل خارجی در این کشور اجرا کند.
توجه کنید که اکنون چطور سیاست های چین، ژاپن و هند به سیاست های آمریکا نزدیک شده است. ترس از شوروی باعث شد که اروپای غربی به آمریکا نزدیک شود. البته نباید انتظار داشت که در خاورمیانه نیز همین اتفاق صورت بگیرد.
حتی می توان گفت که تهدید ایران، شرایط عراق را نیز بهبود می بخشد. اکنون یکی از مشکلات در عراق نفوذ ایرانیان در اوضاع سیاسی و دولت است و اگر ایران به سیاست فعلی اش ادامه دهد، سیاستمداران عراقی و دیگر کشورهای منطقه ممکن است تهران را برای امنیت خود یک تهدید بدانند.
این موضوع بدان معنا نیست که ایران مجهز به سلاح هسته ای را قبول کنیم. تهران سالیان طولانی از ساخت سلاح هسته ای فاصله دارد و دستیابی به سلاح هسته ای به این سادگی نیست بویژه اکنون که جوامع بین المللی بشدت خواستار توقف ایران هستند.
از سوی دیگر رژیم ایران با ثبات نیست. دولت ایران تغییر کرده هر چند که مطابق با خواسته های ما نیست.نیروهای خارجی نیز در این راه به ما کمک خواهند کرد. اگر ما خواهان تضعیف رژیم هستیم باید این تغییرات را بنحوی نشان دهیم.
این موضوع را نباید فراموش کرد که مردم کشورهای خارجی از بمب های آمریکا با شیرینی و گل استقبال نمی کنند.