آفتابنیوز : در این بین سیاستمداران کشورهای انگلیس و فرانسه بیشتر از سایر کشورها در خصوص سرمایه گذاری برای ساخت نسل جدیدی از نیروگاههای هسته ای با یکدیگر به گفتگو پرداخته اند.
این در حالی است که در این کشورها بیشتر از سایر کشورهای اروپایی زباله های هسته ای وجود دارد و آنچه مایه تعجب بوده این است که چرا با وجودی که هنوز برنامه مشخصی برای دفع زباله های هسته ای در این کشورها تدوین نشده آنها در حال تصمیم گیری برای ساخت راکتورهای جدیدی می باشند که تحقق این امر خود باعث ایجاد زباله های هسته ای بشتر می گردد!
آنچه مسلم است این است که کشورهای پیشرو در عرصه هسته ای مثل آمریکا, فرانسه، روسیه و انگلیس قصد دارند خدمات اتمی را در جهان انحصاری کنند و با اعمال فشار بر کشورهایی که بتازگی در این عرصه گام گذاشته اند قصد دارند مانع از عمومی شدن دانش هسته ای در بین سایر کشورها گردند.
این کشورها با درک این موضوع که دستیابی کشورهایی مثل ایران, کره شمالی, آفریقای جنوبی و... به قدرت هسته ای می تواند تعادل نظامی – استراتژیک جهان را بر هم زده به هر طریقی سعی می کنند برنامه های هسته ای این کشورها را متوقف کنند.
اما جدا از نگران های امنیتی که در خصوص دستیابی کشورهای رقیب به سلاح هسته ای وجود دارد بسیاری از ناقدان هسته ای معتقدند ایده توقف فعالیت های هسته ای کشورهای جهان سوم به این منظور مطرح شده که تعدادی از کشورهای جهان باید به زباله دان هسته ای تبدیل شوند تا به این طریق کشورهای پیشرفته بتوانند با خیال راحتی برنامه های هسته ای خود را گسترش داده و بتوانند زباله های جدید را به این کشورها منتقل کنند.
در حقیقت ایده زباله دان هسته ای برنامه ای از پیش طراحی شده توسط قدرتهای هسته ای است که غرب زیر سایه آژانس بین المللی انرژی اتمی به سوی محقق ساختن آن گام بر می دارد.
در حال حاضر کشورهای غربی سعی می کنند با نظامی جلوه دادن فعالیت های هسته ای سایر کشورها مخصوصا ایران جهان را به دست پذیرش اجباری تجربه هسته ای قدرتهای هسته ای پیش ببرند.
حامیان این طرح بر این عقیده هستند که کشورهای که خواهان انرژی هسته ای می باشند اصلا احتیاجی به تولید بومی انرژی هسته ای ندارند چرا که این کار هم از لحاظ زیست محیطی خطرناک است و هم هزینه بسیار بالایی دارد.
در حقیقت غرب با توسل به بهانه های زیست محیطی قصد دارد خدمات و تجربه هسته ای خود را در حد محدودی به کشورهای دیگر بفروشد تا از این طریق از صلح آمیز بودن برنامه های هسته ای سایر کشورها مطمئن گشته و از طرفی بتوانند مانع از بروز نبردهای هسته ای درآینده گردد.
اما سوالی که در حال حاضر مطرح است این است که آیا نگرانی غرب و مخصوصا آمریکا از نگرانی تروریست ها به سلاح هسته ای تا آن حد منطقی می باشد که به بهانه آن بتوان مانع از فعالیت های صلح آمیز کشوری مثل ایران گردید؟
البرادعی در سخنرانی خود در اجلاس داووس با ارائه پیشنهاد برای ایجاد یک چارچوب جدید برای مدیریت کنترل تکنولوژی هسته ای بر این موضوع تاکید کرد که «ما در حال مسابقه با زمان هستیم و موضوع این است که آیا ما می توانیم دانش هسته ای را کنترل کنیم یا تروریست ها قادرند زودتر ابتکار عمل را از دست ما خارج کرده و به سلاح هسته ای دست یابند.
اما آنچه که مایه تعجب است این است که چرا شخصی مثل البرادعی سخنی از برنامه های هسته ای اسراییل نمی زد و درباره برنامه های هسته ای این رژیم هیچ گونه اظهار نظری نمی کند.
چندی پیش دکتر ذهنی الوحیدی وزیر بهداشت فلسطین اعلام کرد که اسراییل بیش از 80 تن زباله هسته ای به همراه مواد سمی را در 300 متری شهر نابلس دفن کرده است.
آیا البرادعی و سایر سیاستمداران کشورهای غربی که دم از تروریسم هسته ای می زنند و به بهانه حفاظت از حقوق بشر بر سر برنامه های هسته ای سایر کشورها موانع فراوانی ایجاد می کنند فراموش کرده اند که دفن زباله های هسته ای در خاک سایر کشورها بدون اطلاع و موافقت قبلی آنها نقض آشکار قوانین بین المللی و معاهده چهار ژانویه 1949 است؟
واقعیتی که غرب باید آنرا درک کند این است که برنامه های هسته ای ایران تهدیدی برای غرب نیست بلکه تهدید واقعی عدم برنامه ریزی برای دفن ایمن زباله های هسته ای است که خطرات بزرگی مثل تغییرات شدید ژنتیکی در کودکان و نوزادان زنان حامله به همراه داشته و علاوه بر آن تاثیراتی
که اشعه های ناشی از این زباله ها به اماکن محل دفن این زباله ها وارد می آورد تا مدت زیادی سلامتی ساکنین آن منطقه را بشدت تهدید می کند.
کشور انگلیس که یکی از طرفداران ارجاع پرونده ایران به شورای امنیت است یکی از بزرگترین کشورهای تولید کننده ضایعات هسته ای می باشد.
بر طبق آمار موجود در این کشور بیش از 3/2 میلیون متر مکعب زباله هسته ای وجود دارد که تنها 8 درصد از این مقدار بصورت ایمن دفن شده اند و زباله های باقیمانده در 37 مرکز نگهداری زباله های هسته ای بصورت موقت در سطح زمین و نزدیکی دریا نگهداری می شود.
آیا سیاستمداران این کشور که دم از مشکوک بودن فعالیت های هسته ای ایران می زنند در صورت بروز یک فاجعه زیست محیطی در این کشور جواب قانع کننده ای برای سایر ملت های جهان دارند؟
برای مثال اگر یک سونامی نظیر آنچه چندی پیش در اندونزی و شرق آسیا روی داد در این کشور که بیشتر زباله های هسته ای خود را در مراکزی نزدیک دریا نگهداری می کند روی دهد و قدرت امواج دریا باعث نشر زباله های هسته ای به محیط زیست گردد آنها چگونه می توانند جواب افکار عمومی جهان را بدهند.
چطور است که آژانس بین المللی انرژی هسته ای فعالیت های هسته ای کشوری را که بیش از 30 سال از گرفتن تصمیمی جدی درباره دفن زباله های هسته ای خودداری کرده را خطرناک نمی داند اما فعالیت های هسته ای ایران را که هنوز اولین بشکه زباله هسته ای خود را تولید نکرده خطرناک می داند و به بهانه تامین امنیت و حفظ سلامتی محیط زیست خواستار توقف فعالیت های هسته ای آن شده است؟
بهر حال پیش بینی می شود اگر غرب بتواند با بهانه های خود مانع از غنی سازی اورانیوم درخاک ایران گردد باید منتظر سرنوشت مشابهی برای سایر کشورهایی بود که بعد از ایران قصد دارند در این زمینه فعالیتی را آغاز کنند.
قدرت های هسته ای بعد از مشخص شدن سرنوشت پرونده ایران باید درباره این مسئله تصمیم بگیرند که انبارهای بین المللی سوخت هسته ای در کجا قرار بگیرد.
کارشناسان بر این باورند که روسیه برای این کار مناسب ترین کشور است چرا که تمامی مواد و تاسیسات هسته ای در این کشور از دارایی های دولت محسوب می شوند. این بدان معنی است که دولت بعنوان مالک آنها می تواند تحویل سوخت هسته ای و بازگرداندن آن را برای بازیافت ضمانت کند.
حتی الکساندر رومیانتسف رییس آژانس فدرال انرژی اتمی روسیه چندی پیش در این خصوص گفته بود: زمانی که ما درباره این مسله با آمریکاییان و فرانسویان مذاکره می کردیم آنان گفتند که نمی توانند در این باره تضمینی بدهند چرا که صنایع اتمی در این کشورها توسط بخش های خصوصی اداره می شود و دولت نمی تواند در کار آنان مداخله کند.
آنچه که مسلم است این است که سرنوشت طرح آژانس برای ایجاد یک بانک بین المللی سوخت هسته ای بعد از مشخص شدن سرنوشت برنامه هسته ای ایران معلوم می شود.