کد خبر: ۴۰۷۲
تاریخ انتشار : ۲۲ خرداد ۱۳۸۴ - ۱۱:۵۴

انقلاب قرقیزستان و دلایل آن

آفتاب‌‌نیوز :  براي پاسخ به اين سوالات لازم است آنچه كه قرقيزستان را به لحاظ سياسي از ديگر كشورهاي آسياي مركزي متمايز مي سازد، و در عين حال حوادث سراسر كشور در روزهاي پس از دور دوم انتخابات پارلمان در 15 ماه مارس 2005 مورد ارزيابي قرارگيرد.

خيزش در قرقيزستان، با اعتراض مردم شهرهاي جنوبي جلال آباد و اوش در مخالفت با اعلام رسمي نتايج انتخابات شروع شد. اين اجتماعات اساسا" بر اين سؤال متمركز شده بود كه چرا نامزدهاي طرفدار حكومت كه در دور اول شكست خورده بودند در دور دوم پيروز شدند و اين را به تخلفات انتخاباتي و رشوه خواري نسبت مي دادند.

مردم خشمگين به مدت دو هفته، در ميادين اصلي اين دو شهر، در مقابل ساختمان هاي دولتي اجتماع كردند. در 18 ماه مارس چندين تظاهركننده در اوش توسط سربازان و نيروهاي پليس ويژه مورد ضرب و شتم قرار گرفته و مجروح شدند. جمعيت مرعوب نشده، بلكه به دسته هاي 100 و 200 نفره تقسيم شدند و سيل آسا به طرف تقريبا" همه ساختمان هاي دولتي – ادارات محلي و كشوري، قرار گاه هاي پليس و نيروهاي امنيتي، و دادگاه ها،هجوم بردند. تعداد زياد ديگري در حالي كه باتون هائي را كه از نيروهاي شبه نظامي به چنگ آورده بودند، در دست داشتند، در خيابان ها به گشت پرداخته وراه بندان ايجاد كردند. آنها مي گفتند تنها زماني خيابان ها را از اشغال خارج خواهند كرد كه تلويزيون دولتي بيشكك گزارش حوادث جنوب را پخش كند.

دولت به اين خواسته وقعي ننهاد. آزل سرازيندينوا (Asel Srazhidinova)، از اهالي اوش و داوطلب آكادمي OSCE در بيشكك مي نويسد: "برخي ازوسائل ارتباط جمعي خارجي در اين مورد بزرگنمائي مي كنند اما در داخل كشور وقايع را بيش از حد ساده جلوه مي دهند. حكومت هر كاري مي كند تا از انتشار اخبار مخالفت ها ممانعت كند."

يكي از ازبك هاي اهل دهكده اي در اوش بنام سنجار عليجانف مي گويد در مرحله قبل از انتخابات، فقر، محصول اندك، گراني سوخت و كود، و بي توجهي دولت به وضعيت مصيبت بار مردم دست به دست هم داد. بسياري از تظاهر كنندگان بر يك هدف متمركز بودند كه عبارت بود از خلع رئيس جمهور، عسگر آقايف و دولت او.

عسگر آقايف هنگامي ضعف خود را نشان داد كه تظاهراتي علیه دولت در ميدان آلاتو در مركز بيشكك ترتيب داد. سميرا تورداليوا از اهالي جلال آباد مي گويد كه هدف اصلي از آن عبارت بود از آن كه به وسائل ارتباط جمعي جهان اعلام كند مردم در شمال قرقيزستان از آقايف حمايت مي كنند. دانش آموزان و پزشكان تهديد به اخراج و يا مرگ شده بودند. سميرا مي گويد:"مردم زياد تنها براي نمايش بود. كاملا" مصنوعي بود." اين يكي از آخرين اشتباهات رژيم، قبل از سرنگوني توسط خيزش مردمي بود، كه از اوش و جلال آباد به سوي بيشكك حركت كردند و تنها چند هزار تن از مخالفين در آن شركت داشتند.

در اوش و جلال آباد مردم ساختمان هاي دولتي را هدف قرار دادند و در بيشكك علاوه برآن سوپرماركت ها و فروشگاه هاي مركزي( برخي از آنها متعلق به خانواده آقايف و هم رديف هاي او بود) را غارت كردند. تظاهر كنندگان در هردوي اين شهرها از نابرابري عظيم در تقسيم ثروت به همان اندازۀ حكومت استبدادي خشمگين بودند.

فضاي بيشكك

قرقيزستان تحت رهبري عسگر آقايف سه ويژگي داشت كه انجام يك انقلاب را در آن نسبت به ديگر دولت هاي آسياي مركزي "آسان تر" مي ساخت.

اول آنكه آقايف – برخلاف نورسلطان نظربايف در قزاقستان، اسلام كريمف در ازبكستان، يا ايمامعلي رحمانف در تاجيكستان – قبل از فروپاشي اتحاد شوروي، در سيستم اسامي كمونيستي قرار نداشت. او تنها از حمايت محلي برخوردار بود؛ وي از قدرت اساسي محكم دولتي بي بهره بود.

دوم آنكه، آقايف به سازمان هاي بين المللي دولتي و غير دولتي اجازه داد در قرقيزستان كار كنند به طوري كه موسسه جامعه باز(Open Society Institute) مركز فعاليت هاي آسياي مركزي خودرا در آنجا پايه ريزي كرد، و خانه آزادي (Freedom House) و موقوفه ملي آزادي (National Endowment for Democracy) نيز در آنجا فعال بودند.

سوم آنكه، رژيمي كه او از اكتبر1990 حاكم ساخت- علي رغم تقلب در انتخابات و فشار بر وسائل ارتباط جمعي- فضاي آزادي براي شركت و سازماندهي احزاب سياسي مخالف بوجود آورد، كه موجب احساس امكان انتقال قدرت شد.

گزارش همراه با ترديد مري دجفسكي در مورد حوادث قرقيزستان بر اين نكته تأكيد دارد كه چنين موقعيت سياسي "رژيم (آقايف) را احتمالا" آسيب پذيرتر كرده است و پاسخي به اين سؤال است كه چرا اولين سرنگوني در اينجا رقم خورد." اما او مفهوم شكست ظاهري نامزدهاي انتخاباتي در خيزش جنوب و نيز تالاس در شمال غربي و نارين در شرق را ناديده گرفته است . اين نامزدها مردم محلي را براي تظاهرات عليه عدم مشروعيت انتخابات كه كاتاليستي براي خيزش قرقيزستان بود، تحريك كردند.

نوبت باكي يف

اگر انتخابات موجب خيزش شده، آيا حوادث پس از انتخابات آنرا خنثي خواهد كرد؟ پس از يك دوره كوتاه "جنگ قدرت"، برسر مشروعيت نتايج انتخابات و پارلمان "جديد" به عنوان مجمع قانونگذاري مصالحه شد. چهره هاي رهبري در دولت پس از آقايف همگي از مقامات برجسته زمان او بودند: كورمان بك باكي اف، رئيس جمهور موقت (تا انتخابات ژوئن)، نخست وزير ؛ فليكس كولوف، رقيب باكي يف براي رياست جمهوري، وزير امنيت؛ و روزا اوتونبايف وزير امور خارجه بودند. از خوش اقبالي، همگي فرداي انقلاب به پست هاي قبلي خود برگشتند.

اين رهبران اپوزيسيون ممكن است براي مدتي، دست كم تا انتخابات ژوئن، قدرت را تقسيم كنند،. به اين سؤال در آينده پاسخ داده خواهد شد كه، آيا كابينه مي تواند از اصلاحات ساختاري به ثبات دموكراسي مردمي و حمايت از حكومت قانون برسد.

در واقع، قانون به وسيله اي براي محك انقلاب قرقيزستان تبديل شده است. تعجيل در لغو رأي دادگاه عالي در ابطال نتايج انتخابات و تائيد قدرت پارلمان "قديم" گواه اين مدعاست. باكي يف،كه بر امواج خشم عمومي در مورد انتخابات سوار شده بود، بي درنگ آنرا پذيرفت، و بنابراين بر مشروعيت نتايح انتخابات صحه گذاشت.

وقتي چنين چرخش قانوني اتفاق مي افتد، هيچ نوع دموكراسي نمي تواند به وظيفه خود عمل كند. براي سياستمداران انطباق تحولات با قدرت و مصلحت يك چيز است، اما براي نگاهبانان قانون تائيد اين تحولات بدون توجه به روال كار، آنهارا بيشتر بخشي از بدنه شوروي جلوه گر مي سازد تا دولت هاي قانوني مستقل. اين نشانه خوبي از يك قرقيزستان دموكراتيك نيست.

وحشت آسياي مركزي

كورمان باكي يف عدم تمايل خود را براي گشودن باب مباحثات در مورد پايگاه هاي هوائي روسيه و آمريكا در خاك قرقيزستان اعلام كرد؛ پيش از اين او گفته بود كه روسيه و قرقيزستان برادر و يار نزديك يكديگر هستند. رئيس جمهور روسيه ولاديمير پوتين به نوبه خود تمايل خود را براي همكاري با اپوزيسيون سابق اعلام داشت. اين، نشانگر چرخش تند پوتين كه بعد از انقلاب هاي گرجستان و اوكراين و قبل از تطبيق خود با حكومت جديد دستخوش ترديد بود، مي باشد.

جامعه بين الملل علاقه كمتري به قرقيزستان نسبت به گرجستان و اوكراين نشان داده است. گرجستان، خود و تركيه پيشنهاد ميانجيگري و مصالحه دادند، در حالي كه OSCE اعلام كرد قصد ايجاد يك تيم قانوني با تمركز روي موضوع قانون اساسي و شكست موضوع به رسميت شناختن پارلمان جديد است.

بسياري از مردم آسياي مركزي و جاهاي ديگر نمي دانند كه آيا اين تغيير رژيم بر حكومت هاي مستبد در همسايگي قرقيزستان تأثير خواهد گذاشت و چگونه. حكومت قزاقستان و ازبكستان با ترس نظاره مي كنند. آنها همه امكانات خود را بكار مي برند تا به حيات سياسي و شخصي خود ادامه دهند.

بعيد به نظر مي رسد كه حكومت جديد قرقيزستان خواستار تغييرات تند روانه در جهت گيري هاي سياست خارجي كشور - از جمله پذيرش توام با اكراه نفوذ چين و اتحاد استراتژيكي با روسيه باشد. روابط با ايالات متحده به هر حال نزديكتر خواهد شد.

آنچه كه در واقع در قرقيزستان اتفاق افتاده است و تغييراتي كه مردم قرقيز در مارس 2005 چشم براهش بودند، هنوز انتظار زيادي را مي طلبد. اما به عنوان اولين نمونه واژگوني يك حكومت آسياي مركزي، لازم است اين حوادث به عنوان يك خيزش انقلابي مورد بررسي قرار گيرند، حوادثي كه نمونه اي براي مردم كشورها و حكومت هاي همسايه ارائه مي دهد.
بازدید از صفحه اول
ارسال به دوستان
نسخه چاپی
ذخیره
عضویت در خبرنامه
نظر شما
پربحث ترین عناوین
پرطرفدار ترین عناوین