آفتابنیوز : به گزارش خبرنگار دانشجوئی آفتاب"لطفالله ميثمي" با اشاره به اینکه حسين(ع)شخصيت قرآني است و هر آنچه ميگفت ترجمان قرآن به زبان روز بود اظهار داشت : متاسفانه اكنون برخي امام حسين (ع) را فردي شيعي و ايراني معرفي كردهاند و خرافاتي را نيز با آن مخلوط كردهاند، در حالي كه امام حسين(ع) به قول شريعتي «وارث آدم، تاريخ و نهضتهاي انبياء» است. متاسفانه در اين بعد اقدامات بسيار كمي صورت گرفته است اما يكي از دستاوردهاي بررسي بيشتر بر روي آن اين است كه تضاد شيعه و سني حول امام حسين(ع) حل ميشود. چرا كه حسين(ع)شخصيت قرآني است و هر آنچه ميگفت ترجمان قرآن به زبان روز بود؛ مانند دعاي عرفه، دعاي صبح روز عاشورا و خطبههايي كه آن روز توسط ايشان قرائت شد.
وی ادامه داد : در دوران دانشجويي به ما ميگفتند در باب حماسه امام حسين(ع) تحقيق نكنيد چرا كه تحقيق در اين وادي مترادف با دلالت و طرد از زمره مسلمانان سنتي است. اما جنبش دانشجويي براي اولين بار در تحقيق در اين باب را شروع كرد و در سال 47 آن را در قالب يك كتاب منتشر كرد.
وي افزود : عاشورا طرحي اوليه داشته كه اگر همه چيز متناسب با آن انجام ميشد حتي ميتوانست به پيروزي ظاهري هم منجر شود. در صف آرايي روز عاشورا آن گونه كه برخي ميگويند تار و تنبور و عيش و نوش فراهم بوده صحيح نيست. حتي، اكثر كوفيان در آن روز روزه بودند تا ثواب بيشتري ببرند چرا كه صحبت از ادامه نهضتهاي انبياء بوده است.
اين فعال سياسي در ادامه گفت : مرحوم طالقاني به ما سفارش ميكردند كه بيش از اينكه روي روايات ائمه كار كنيد روي زندگيشان تحقيق كنيد، روح حركت حسيني را اينگونه ميتوان دريافت. حضرت امام حسين(ع) در حقيقت شرح لحظات لقاء الله است. ما بيشتر امام حسين(ع) را در لحظات عزا به ياد ميآوريم البته اين نفي نميشود، اما نويسندهاي ميگفت اگر از ائمه دستور نداشتيم كه در روز عاشورا اقامه عزا كنيم اين روز را جشن ميگرفتيم چرا كه عين پيروزي است.
ميثمي همچنين گفت: امام حسين(ع) يك هدف داشت و آن لقاء خدا بود كه به آن رسيد. از ابتداي حركت خود پله پله با خدا بود و تا لحظه آخر نيز از خدا جدا نشد و همين رسيدن به هدف نوعي پيروزي است.
وي در ادامه اظهار كرد: به بيان متدولوژيك دنيا دو مولفه ظاهر بيني و نزديك بيني و آخرت نيز دو مولفه ژرف نگري و آينده نگري دارد. البته هم بايد به نزديك و هم بايد به ظاهر بها داد، قرآن نيز اين دو را نفي نميكند. آنچه قرآن نفي ميكند اصالت دادن به دنيا است، نسبتي كه قرآن به دنيا و آخرت برقرار ميكند اين است كه دنيا نفي نميشود اما به آن اصالت هم داده نميشود. مكتب قران كه مكتب هستي نگري است ميتواند ادعا كند كه زيربناي علم قرار گيرد و بگويد كه اينده عينيت دارد در حالي كه آينده از نظر دانش مصطلح ناكجا آباد است.
ميثمي با یادآوری اینکه امام حسين در روز عاشورا گفت پيامبر از ما بهتر بود اما به خدا پيوست، علي (ع) و حسن(ع) هم همينطورادامه داد : امام حسين (ع) در جايي ديگر ميگويد، دنيا دائما رفتني و گذرا است اما آخرت زوال ناپذير است، همه چيز مشمول پيري و كهولت ميشود مگر آنچه در جهت خداوند و اراده پروردگار باشد. در حقيقت حسين (ع) به زينت(س) درس ميدهد كه بايد ژرف نگر بود چرا كه تاريخ جهتدار است.
اين فعال سياسي در ادامه گفت: شير زن كربلا با اين متدولوژي كه مصيبت ابتلاست و مومن بايد از كوران ابتلا بگذرد، مصيبت را آزمايش مينامد و آن حماسه را در مراسم ابن زياد ميآفريند.
ميثمي ادامه داد: امام(ع) براي بيعت با كساني كه در كوفه او را فرا خوانده بودند از مدينه به كوفه رفت، در راه به او پيغام رسيد كه دلها با شماست اما شمشيرها عليه شما. اما امام(ع) ترديد نميكند و به راه خود ادامه ميدهد و ميگويد بايد به قلب آنهايي برسيم كه با من بيعت كردهاند.
علوی تبار:از عاشورا دین خصوصی بیرون نمی آیددر این مراسم همچنین "عليرضا علوي تبار" با بیان اینکه كه بر اساس قرائت عاشورائی ، پايبندان به اين قرائت نميتوانند از خصوصيسازي دين دفاع كنند، اما ميتوانند از نفي غير قابل تغيير بودن خط و مشيهاي حاكم بر جامعه دفاع كنند.
علوی تبار معتقد است : همه ما كم و بيش شنيدهايم كه ميتوان تفاسير و قرائتهاي مختلفي از دين داشت. اين امر در حدي از استحكام قرار دارد كه كمتر كسي ميتواند با آن مخالفت كند و امكاني است كه كم و بيش پذيرفته شده است و این در حالی است . همه تفسيرها از دين مثل هم نيست . بايد باب گفتوگوي انتقادي بين قرائتهاي مختلف از دين را باز گذاشت تا در بين آنها بتوان برخي را بر برخي ديگر ترجيح داد. براي هر ترجيحي نيز به معيار نياز است .
وي با اشاره به اینکه دو قرائت عمومي و خصوصي از دين وجود دارد تصریح کرد : واقعه عاشورا را يكي از داده هائی است كه قرائت ما از دين بايد آن را تفسير كند يك قرائت مدعي است كه دين بايد به عرصه خصوصي محدود باشد و قرائت ديگر ميگويد دين بايد در محدوده عمومي نيز حضور داشته باشد.
وي ادامه داد: گاهي سكولاريسم به معناي خصوصيسازي دين و بردن آن به حوزههاي خصوصي است. برخي معتقدند اين كار را بايد به زور انجام داد، مانند سكولارهاي نظامي تركيه. اما برخي ديگر بر اين اعتقادند كه بايد با كار فرهنگي مداوم به اين نتيجه رسيد. گاهي نيز سكولاريزم به اين معني است كه دين را خصوصي نكنيم، اما آن را از بعضي حوزهها خارج كنيم. مدعيان اين قرائت معتقدند حكومت بايد مستقل از دين تعريف شود. اما دولت ميتواند ديني باشد. برخي از آنها نيز به شدت از خصوصيسازي دفاع ميكنند.
علويتبار در ادامه با بيان مدافعان خصوصيسازي دين بر دو پایه استدلال می کنند ، گفت : استدلال اول اين است كه دين نبايد از حوزه خصوصي جدا شود؛ وگرنه ضد دموكراسي عمل ميكند و امتياز خاصي براي دينداران در عرصه سياست قائل ميشود. كساني كه مخالف پيوند دين و حكومت هستند معتقدند ديني كردن حكومت موجب نقض دو ركن «برابري شهروندان» و «حكمراني اكثريت» به عنوان بنيانهاي دموكراسي ميشود. استدلال ديگر آنها اين است كه چون احكام ديني مقدس است و قابل گفت و گوي عقلاني نيست، بايد به حوزه خصوصي برود.
وي همچنين گفت: اينها معتقدند حكومت ديني به اين مفهوم با بنيانهاي دموكراسي جمع نميشود يا اينكه اساسا تفسير دموكراتيك از ولايت فقيه غيرممكن است؛ اما پيوند دين با جامعه مدني و دولت را زير سوال نميبرند.
اين پژوهشگر دینی همچنين وظيفه دينداران را در هر زماني، جدا كردن عنصر لازمان و لامكان از شرايط زماني و مكاني كه پيام در آن نازل شده است، خواند و افزود: اگر قرار باشد وحي خدا به صورت زباني درآيد و به انسان منتقل شود، لاجرم دو عنصر زمان و مكان در آن تاثير ميگذارند؛ در حقيقت اگر مدل درستي از دين داشته باشيم، نميتوانيم از خصوصيسازي دين به اين معنا دفاع كنيم.
وي ادامه داد: به نظر من نقد فهم ديني يكي از لوازم توحيد است. ما انسان و خدا را متناسب با خود و ظرف ذهني خود ميفهميم. پس فهم ما قابل نقد است. اقتضاي توحيد، نقد دائمي فهم ديني است.
علويتبار گفت: به گمان من به عنوان كسي كه دلبسته دموكراسي است و معتقد است دموكراسي كمضررترين نوع حكومت است _ چرا كه حكومت شر لازم است _ براي دفاع از دموكراسي لازم نيست دين را به عرصه خصوصي راند و آن را به اجبار در دستور كار قرار داد بلكه بايد حكومت را طوري تعريف كرد كه برابري شهروندان در آن پذيرفته شود. اگر بپذيريم مردم ايران امت نيستند بلكه ملتاند و در يك خاك، نه صرفاً يك عقيده دور هم جمع شدهاند، ميتوان يك حكومت ملي را قائل شد. در حقيقت روشنفكران ما كه ميخواهند دين در عرصههاي خصوصي و عمومي باشد و در عين حال نگران دموكراسي هم هستند، ميتوانند از حكومت ملي و دولت ديني دفاع كنند.
وي تاکید کرد : به شرط اینکه در حوزه خصوصي مردم وارد نشويم، ميتوانيم خواهان حكومت دموكراتيك، جمهوري و ملي باشيم و در عين حال از دولت ديني نوانديش طرفدار توسعه برابريطلب و با مشاركت مردم دفاع كنيم. اين چيزي است كه در جامعه ما در گفت و گوي بين سكولار و غير سكولار مغفول واقع ميشود.
اين فعال سياسي با بيان اينكه به زعم وي «حكومت دينياي با دموكراسي ناسازگار است كه در آن براي دينداران حق ويژه قائل شويم»، گفت: امروز بسياري دموكراسي را قبول ندارند اما از مردمسالاري ديني دم ميزنند؛ در حالي كه حتي با مدل ذهني آنها سازگار نيست. ولی در عين حال می توان گفت كه ميتوان تفاسيري از حكومت ديني ارايه داد كه با دموكراسي سازگار باشد.
علويتبار در ادامه سخنانش با بيان اينكه در عاشورا گفتمان امام حسين (ع) گفتماني ديني است، اظهار داشت: او همه جا از وظيفه و مسووليت ديني خود سخن ميگويد. يعني عملا در گفتمان خود، جدايي دين از سياست را نفي ميكند؛ در حالي كه بسياري از كساني كه به سكولاريسم معتقدند ميگويند بايد گفتمان ديني و سياست را جدا كرد. امام حسين (ع) در روز عاشورا با حكومت و دولت درگير شد و حتي نافرماني كرد. او حق خود ميدانست كه با خليفه وقت بيعت نكند؛ اما از تمام حقوق ديگران بهرهمند باشد. در ضمن بايد متوجه بود كه امام با حكومت درگير شده بود و رفتار او كاملا سياسي و در عرصه عمومي بود.
اين فعال سياسي گفت: امام حسين مدام در طول جنگ با طرف درگير خود وارد گفت و گوي عقلاني ميشود. او ميگويد به دليل اينكه حكومت فاسد است مشروعيت ندارد و من چون شايستهتر از حاكم هستم، پس حكومت حق من است. بنابراين نه تنها گفتمان امام حسين (ع) سياسي است بلكه عمل او عليه دولت وقت است؛ هرچند كه ميكوشد قيامش به درگيري مسلحانه نينجامد. او ميگويد به عنوان يك منتقد مسالمتجو حق زندگي و بهرهمند شدن از ساير حقوق را دارد.
علويتبار اضافه كرد: در واقعه عاشورا پيامي به ما داده ميشود كه دين در نظر امام حسين (ع) به عرصه خصوصي و حتي روابط خاص محدود نميشود، بلكه بايد در خط مشيگذاري عمومي حضور پيدا كند. قرائت عاشورايي از تشيع از دين غيرخصوصي دفاع ميكند؛ هرچند قرائتهاي صوفيانه و عارفانه از دين، پشتوانهاي براي دين خصوصي است.
وي افزود: بر اساس قرائت عاشورايي، پايبندان به اين قرائت نميتوانند از خصوصيسازي دين دفاع كنند اما ميتوانند از نفي غير قابل تغيير بودن خط و مشيهاي حاكم بر جامعه دفاع كنند. در حقيقت ميتوان ديندار عرصه عمومي بود، اما از حكومت دموكراتيك با برخي ملاحظات نظري دفاع كرد. از عاشورا دين خصوصي بيرون نميآيد.
اين فعال سياسي در ادامه در پاسخ به پرسش يكي از دانشجويان اظهار داشت: بايد بين ايمان و دين تفاوت قائل شد. ايمان درونيتر، فرديتر و فراتاريخيتر است؛ در حالي كه دين، جمعي، بيروني و تا حدي تاريخي است. ديني كه خدامحور است آن ديني است كه به پيامبر وحي شده، نه آنچه كه ما از دين برداشت كرديم؛ چرا كه هيچ قرائت انساني غير از پيامبر و ائمه معصومين از دين خالص و خدايي نيست و همه انساني و زميني است.
علويتبار اضافه كرد: دين به ما پيام ميدهد تا از زاويهي بازيگر جهان به آن نگاه كنيم، نه تماشاگر. بسياري از اقداماتي كه امام حسين انجام داده همانطور كه پيام دين در قالب زمان و مكان منتقل شده، ما هم بايد پيام جاودانه امام را از رفتارهاي زمانمند و مكانمند جدا كنيم.
علويتبار همچنين در پاسخ به پرسش ديگري درباره تفاوت رفتار علوي و حسيني گفت: امام حسين (ع) اپوزيسيون و مخالف بود اما امام علي (ع) حاكم بود. ظاهرا نگاهي كه ما به حكومت خلفا داريم ائمه نداشتهاند و تصور آنها غير از تصوري بوده كه اكنون روضهخوانها و مداحان ما دارند. نگاه علي (ع) به خلفا اينطور نبوده كه حكومت آنها را به كل منحرف بداند، بلكه خيلي وقتها به آنها مشاوره ميداده است. به همين دليل قيام عليه آنها را جايز نميدانسته است.
وي افزود: قيام عليه حكومتي جايز است كه اصلاحناپذير باشد و امكان قيام هم وجود داشته باشد. جامعه ما در مورد حكومت شاه سال 42 به اين نتيجه رسيد و از آن پس انقلاب عليه حكومت شاه، مشروع شد.
علويتبار همچنين گفت: مشكل جنبش دانشجويي ما اين است كه از ابزارهايي انتظار اهدافي را دارد كه با آن تناسب ندارد. با اعتراض 4 هزار نفره نميتوان خواهان برخي از تغييرات شد.
اين فعال سياسي در عين حال توسل به روشهاي خشونتآميز را به دليل هزينه بسيار زياد و غيرمنطقي كه به جامعه تحميل ميكند، رد كرد.
علويتبار در پايان خاطرنشان كرد: ميتوان با تلاشهاي اصلاحي و نه خشونتآميز اين كار را به پيش برد.