افتاب-جديدترين گزارش نهاد موسوم به "برنامه توسعه سازمان ملل" تحت عنوان کلی "گزارش توسعه انسانی در جهان عرب" و با عنوان ويژه " دولتمداری درست و آزادي های سياسی" در چنبره ملاحظات و منافع سياسی گرفتار شده و امکان انتشار نمی يابد. اين گزارش که سومين گزارش از سلسله گزارش های مربوط به توسعه انسانی در جهان عرب است ابتدا قرار بود در اکتبر سال پيش انتشار علنی پيدا کند ، اما به دليل مخالفت دولت آمريکا در بايگانی مانده و سازمان ملل تا کنون اجازه انتشار بيرونی آن را نيافته است . اين اقدام دولت آمريکا را چه می توان نام نهاد؟ سانسور یا اعمال معيارهای دوگانه؟ در حالی که واشنگتن از گزارش های اول و دوم مربوط به توسعه در جهان عرب به گرمی استقبال کرد و آنها را همچون متن هايي جادويي و معجزه آسا معرفی نمود اينک اما انتشار گزارش سوم را تنها در صورتی مجاز می داند که بخش هايي از آن که نگاهی نقادانه به سياست منطقه ای آمريکا دارند مشمول حذف و سانسور شود. اين در حالی است که دو سال پيش، جرج بوش در سخنرانی معروف خود به مناسبت بيستمين سالگرد تاسيس سازمان ملی دمکراسی گزارش های اول و دوم توسعه در جهان عرب را مبنای "استراتژی پيشروی به سوی دمکراسی" توصيف کرد. در آن زمان نويسندگان عرب گزارش های مزبور برای افکار و آراء بوش حکم شاهدان و مويدانی مفيد و وجهه ساز را داشتند
از سال 1990" برنامه توسعه سازمان ملل" گزارش هايي در زمينه توسعه انسانی منتشر می کند که مبنای آنها نگره ها و تئوری های " آماراتيا سن" ، برنده جايزه نوبل است که توسعه انسانی را در وجه عمده افزايش آزادی عمل روزافزون فرد تعريف می کند. اولين گزارش مربوط به توسعه انسانی در جهان عرب که سال 2002 منتشر شد فهرستی از موانع عمومی بر سر راه توسعه را ارائه می کند. آموزش ناکافی و فاقد کيفيت، محدوديت آزادی های سياسی و در حاشيه قرارداشتن زنان از عرصه های مختلف اجتماعی سه مانع عمده در اين فهرست هستند.
گزارش های بعدی می بايست سه مانع يادشده را به طور مشخص و با ذکر جزييات و راه حل ها مورد بررسی قرار دهند. به اين ترتيب، مضمون گزارش دوم به اين مسئله برمی گشت که چگونه می توان در جهان عرب جوامعی مبتنی بر دانش و اطلاعات بنا نهاد. اين گزارش با توجه به شکاف فزاينده ميان بخش هاي کوچکی از جوامع عرب که به رسانه های نوين دسترسی دارند و توده وسيعی که محروم از اين امکانات هستند اقدامات اصلاحی معينی را برای رفع اين شکاف پيش می نهد. سومين گزارش به ملزومات دولتمداری درست و ضرورت و راهکارهای بسط آزادی های سياسی در جهان عرب می پردازد. گزارش چهارم که تهيه و تدوين آن بايد در سال جاری صورت پذيرد در وجه عمده بر توصيف موقعيت نامناسب زنان در جهان عرب و راه های برون رفت از اين موقعيت متمرکز است.
تا يک سال پيش در هر سند استراتژيکی که دولت بوش در باره وضعيت منطقه انتشار می داد اشاره و استناد به گزارش های يادشده امری معمول و متداول بود. فوريه سال گذشته روزنامه معروف "الحيات" به گونه ای غيرمترقبه برنامه عملی را منتشر کرد که دولت بوش قصد داشت آن را ماه ژوئن جهت بررسی و تصويب به اجلاس سران گروه 8 در ساوانا ( ايالت جرجيا) ارائه کند. اين برنامه عمل به گونه ای بارز به گزارش های اول و دوم مربوط به توسعه انسانی در جهان عرب استناد می کند. در واقع به جز بخش مربوط به سياست های اقتصادی ، ساير پيش بينی ها و توصيه های گزارش های يادشده در سند دولت بوش بازتاب يافته بودند.
برنامه عمل مزبور موجی از انتقاد و اعتراض در جهان عرب برانگيخت، چرا که اين برنامه با هيچکس در منطقه، و حتی با تدوين کنندگان گزارش های توسعه در جهان عرب هم ، به بحث گذاشته نشده بود. از جمله "نادر فرقانی" ، جامعه شناس مصری، که تدوين کننده اصلی گزارش های يادشده است دولت بوش را به سوء استفاده از اين گزارش ها متهم کرد. به گفته فرقانی رفتار دولت بوش در چنگ زدن به گزارش های او و همکارانش و استناد واشنگتن به اين گزارش ها برای تدوين سند "خاورميانه بزرگ" به رفتار انسان مستی می ماند که به ستون چراغ برقی تکيه می زند، نه برای آن که از روشنايي آن بهره گيرد، بلکه برای آن که تلوتلو نخورد و به زمين نيفتد.از نظر فرقانی استقبال دولت بوش از گزارش های يادشده تنها اعتبار و اهميت اين گزارش ها را زير سوال می برد.در عرصه عملی هم، نمايندگان منطقه ای دولت بوش برای عملياتی کردن برنامه يادشده دربدر به دنبال يافتن انجمن ها و تشکل هايي افتادند که کمک ها و رهنمودهای آن را بپذيرند، تلاشی که کمتر قرين توفيق بود.
آنچه که برنامه عمل دولت بوش برای تحول در خاورميانه را با بی اعتنايي وسردی بيشتری در منطقه مواجه ساخت همانا گزارش های انتشار يافته از اعمال شکنجه و نقض فاحش حقوق بشر در زندان ابوقريب و نيز تلاش دولت بوش برای به حاشيه راندن سازمان ملل و از مضمون تهی ساختن دولت حقوقی و محدويت حقوق مدنی در خود آمريکا به بهانه مبارزه با تروريسم بود.
کمک به دمکراتيزاسيون منطقه در وهله امر مسئله ای است مربوط به اعتبار و باورپذيری نيرو يا کشور کمک کننده، و اين واقعيتی است که دولت بوش کمتر به آن توجه دارد. همين که اينک "برنامه توسعه سازمان ملل" تهديد می شود که در صورت انتشار گزارش سوم توسعه در جهان عرب از کمک های مالی واشنگتن محروم خواهد شد شاهد ديگری است بر این رفتار اعتمادسوز آمريکا. طرفه آن که دولت مصر هم اينک به حمايت از اين رفتار و تهديد دولت بوش برآمده است. راست اين است که در گزارش های اول و دوم هم، به سياست های دولت های عرب و نيز سياست منطقه ای آمريکا انتقاداتی مطرح شده بود، ولی ظاهرا حساسيت و توجه دولت بوش را برنيانگيخته بود. در گزارش سوم که اينک واشنگتن با انتشار آن سر سازگاری نشان نمی دهد ظاهرا نادر فرقانی و همکارانش به گونه ای مشخص تر و بارزتر بر لزوم احيا و تامين استقلال عراق و فلسطين انگشت گذاشته اند.
از اکتبر سال گذشته اين شايعه به شدت قوت گرفته است که در پس پرده چالش و اختلاف نظر سنگينی ميان دولت بوش و نادر فرقانی جريان دارد.در بيانيه مطبوعاتی که "برنامه توسعه سازمان ملل " روز 22 دسامبر گذشته انتشار داد کوشيد که شايعات مربوط به موانع انتشار گزارش سوم را تکذيب کند و گزارش های حاکی از تهديد دولت آمريکا را بی اساس جلوه دهد. با اين همه ، اين بيانيه اشاره کرده بود که فکر و ذکرهايي در جريان است که موسسه نوين و مستقلی در منطقه به وجود آيد تا راسا عهده دار انتشار گزارش شود. بيانيه استدلال کرده بود که چنين اقدامی آزادی های بيشتری را برای نويسندگان گزارش تضمين خواهد کرد. اين که چرا سازمان ملل در نيويورک خود قادر به تامين اين آزادی و استقلال عمل برای اين نويسندگان نيست سوالی است که بيانيه يادشده آن را بی پاسخ می گذارد.
"رامی خوری"، سردبير روزنامه معروف و ليبرال لبنانی " ديلی استار" پيشنهاد کرده است که نهادی با نام "مرکز عربی برای توسعه انسانی " ايجاد شود تا به "برنامه توسعه سازمان ملل" امکان حفظ وجهه را بدهد و آن را از زير فشار آمريکا برهاند. او خواهان آن است که عرب ها راسا 5 ميليون دلار برای ايجاد چنين موسسه ای اختصاص دهند. اين که اين موسسه در کدام کشور می تواند ايجاد شود که متاثر از معادلات و فشارهای دولت آن کشور نشود سوالی است که خوری پاسخی به آن نمی دهد. در اين ميان نادر فرقانی اعلام کرده است که گزارش رسما در روزهای 4 و 5 آوريل در امان (پايتخت اردن) ارائه خواهد شد. اين که آيا اين قول فرقانی جامه عمل خواهد پوشيد پرسشی است که در حال حاضر پاسخی برای آن متصور نيست. ولی اگر به راستی گزارش انتشار علنی بيابد آن وقت جالب خواهد بود که از انتقادات مطرح به سياست خاورميانه ای آمريکا تا چه حد رد و اثری باقی مانده است.
استقبال و استفاده آمریکا از دو گزارش اوليه "توسعه انسانی در جهان عرب" به توصيه های اصلاحی مطرح در اين گزارش ها بيش از آن که سود رساند ضربه زد. اينک با کنار رفتن سايه آمريکا از سر اين گزارش ها می رود که اعتبار و استقبال از آنها دوباره در منطقه و در ميان محافل روشنفکر و دمکرات شدت و رونق درخور را بيابد. نمی توان ناديده گرفت که در کشورهای عربی محافلی از کارشناسان و اهل علم و فن و فرهنگ ابتکار عمل را به دست گرفته و مستقلا و از درون، به گونه ای مسالمت آميز در پی اعمال فشار بر حکومت های خود جهت پایان دادن به سياست های سرکوب و نقض حقوق بشر هستند. تا کنون به نظر نمی رسد که واشنگتن چندان از اين تحرک و ابتکار خشنودی و رضايتی داشته باشد و از سرکوب و ايجاد محدوديت برای آنها نگرانی به دل راه دهد. نمونه های تونس و الجزاير و اردن و ...پيش چشم ماست. به اين ترتيب می توان با "توماس فريدمن"، مفسر بی پروا و تند و تيز روزنامه نيويورک تايمز و ناظر ديرينه اصلاحات در منطقه هم آوا شد که رفتار آمريکا در منطقه را " تراژيک و غم انگيز" توصيف می کند. در کنار تجربه هرج و مرج آور و پرهزينه جنگ عليه عراق که قرار بود اين کشور را به مشعل فروزان دمکراسی در منطقه تبديل کند رفتار يادشده واشنگتن نيز بيش از پيش باور به مدعای آن در مورد کمک به دمکراتيزاسيون منطقه را حتی برای خوشبين ترين افراد هم ، با مشکل مواجه می کند.