کد خبر: ۴۱۷۰۴
تاریخ انتشار : ۳۰ بهمن ۱۳۸۴ - ۱۸:۴۴
آفتاب بررسی می کند:

حضور امریکا در منطقه خاورمیانه؛ پس از 11 سپتامبر

آفتاب‌‌نیوز : با توجه به اینکه نفت مهم ترین دغدغه امریکا در منطقه است میزان اهمیت منطقه برای امریکا تا حدود زیادی به درجه اهمیت نفت در سیاست خارجی این کشور بستگی دارد. مهار گسترش طلبی دولت های متخاصم امریکا در منطقه، جلوگیری از عدم توازن تسلیحاتی بین کشورهای منطقه، منع گسترش سلاح های هسته ای، تضمین ثبات و امنیت دولت های دوست امریکا در منطقه به خصوص اسرائیل در پیشبرد مذاکرات صلح خاورمیانه از دیگر موارد حضور امریکا در منطقه است.
ایالات متحده امریکا پس از جنگ سرد و به ویژه پس از آزاد سازی کویت به دنبال ایجاد نوعی ثبات هژمونیک در منطقه برآمد؛ در این راستا جو ناشی از فروپاشی شوروی و ناکامی نظام های امنیتی قبلی از جمله زمینه هایی بودند که زمینه پذیرش سلطه امریکا را فراهم آوردند. جدا از تحرکات و اقدامات نظامی امریکا و سایر نیروهای خارجی نظیر انگلیس و فرانسه در منطقه در طول سال های جنگ ایران و عراق با پایان یافتن جنگ دوم خلیج فارس و حمله متحدین به عراق در سال های دهه 1990 شاهد حضور مستقیم و گسترده نیروهای امریکایی در منطقه، گسترش جو عدم اعتماد و اطمینان ناشی از تحرکات و دخالت های خارجی، رقابت های شدید تسلیحاتی، دامن زدن به اختلافات مرزی و ارضی بین کشورها با منشا تحریکات خارجی، نظیر مساله جزایر سه گانه بین ایران و امارات در منطقه بوده ایم. حضور نظامی امریکا با استقبال کشورهای کوچک منطقه همراه شد و این کشورها نه تنها چالش خاص در مقابل حضور نیروهای امریکایی محسوب نشدند بلکه تسهیلات لازم را به استقرار و تحرک واحدهای نظامی امریکایی مستقر در منطقه فراهم آوردند.
در یک نگاه کلی وجود منابع اولیه ارزان و بیش از 70 درصد نفت و گاز جهان در خاورمیانه، نیروی کارارزان در کشورهای منطقه ای خاورمیانه ( خلیج فارس، افغانستان، عراق و سایر مناطقی که هم اکنون نیروهای امریکا در آنجا حضور دارند) و وجود بازار فروش این کالاها در کشورهای منطقه هدف اصلی امریکا برای ماندن در منطقه است. از طرفی تداوم حضورامریکا در این منطقه زمینه را برای تولید کالاهای ارزان که بتواند با کالاهای مشابه اروپایی، ژاپنی و چینی رقابت سازد. فراهم می کند. بنابراین به خاطر منافع ویژه ای که امریکا در منطقه دارد به دنبال حضور طولانی خود در منطقه می باشد. برآوردها نشان می دهد که منابع نفت امریکا ظرف 10 تا 20 سال آینده به اتمام خواهد رسید و صادر کنندگان سنتی نفت به آن کشور از قبیل مکزیک و ونزوئلا اهمیت کمتری در ده سال آینده خواهند داشت. لذا امریکا به دنبال تضمین تامین منابع نفتی خود از منطقه بوده و در پی آن است که در منطقه مانده و به این زودی ها خارج نشود؛ زیرا یکی از اصول سیاست خارجی این کشور، تعهدش به محافظت از جریان آزاد منابع انرژی است.
جمهوری اسلامی ایران نیز به عنوان یکی از کشورهای منطقه که از پیروزی انقلاب اسلامی تاکنون با چالش های اساسی با امریکا مواجه است همواره نگران گسترش نفوذ امریکا در منطقه بوده واین روند را تهدیدی برای خود می داند. از طرف دیگر امریکایی ها نیز به این نتیجه رسیده اند که ایران مانع بزرگی در مقابل سیاست های آنها در منطقه محسوب می شود و این احتمال وجود دارد که در آینده نه چندان دور شاهد تنش بیشتر در عرصه روابط دو کشور باشیم.
در اصل با نگرش فوق الذکر بود که امریکا بعد از حادثه یازدهم سپتامبر کیفیت و کمیت نیروهایش را در منطقه افزایش داد و با تهاجم به عراق کل معادلات منطقه را عوض کرد. فشار بر ایران برای تعلیق کلیه فعالیت های هسته ای صلح آمیز و فشار برای بوجود آوردن اجماع جهانی جهت جلوگیری از پروژه های هسته ای ایران به بهانه نداشتن اعتماد به ایران حاکی از کیفیت اقدامات امریکا علیه ایران پس از قطع روند مذاکرات تهران با سه کشور اروپایی انگلیس، فرانسه و آلمان می باشد.
بسیاری از تحلیل گران مسائل سیاسی بر این باورند که علیرغم حضور امریکا در منطقه پس از حوادث یازدهم سپتامبر تاکنون هیچ اثری از تغییر رفتار ایران در قبال واشنگتن مشاهده نشده و امریکایی ها در چارچوب لشگر کشی ضد تروریستی جرج بوش نیروهای خود را به منطقه گسیل داشته اند.
بدین ترتیب ملاحظه می شود که سیاست امریکا بعد از یازدهم سپتامبر نسبت به منطقه و کشورهای آن به خصوص ایران تهاجمی تر شده است.
استمرار فعالیت های امریکا در اطراف ایران، حفظ نیروهای نظامی گسترده در اطراف مرزهای ایران به خصوص حفظ ثبات عراق و افغانستان و حمایت از کشورهای عربی حوزه خلیج فارس از جمله دغدغه هایی خواهد بود که می تواند نگرانی های ایران در این خصوص را تشدید می کند.
بازدید از صفحه اول
ارسال به دوستان
نسخه چاپی
ذخیره
عضویت در خبرنامه
نظر شما
پرطرفدار ترین عناوین