آفتابنیوز : در ابتدای گفتگو با ريچارد پرل که از حاميان اصلی حمله به عراق بود به او يادآوری شد که برخی از صاحبنظران معتقدند آمريکا با از ميان برداشتن طالبان و صدام حسين موجب شد که ايران عملا برنده اصلی حمله آمريکا به افغانستان و عراق باشد تا جائيکه سناتور جمهوريخواه چاک هيگل اخيرا ايران را قدرتمندترين کشور خاورميانه خواند. از او سوال شد آيا او و بطور کلی دولت جورج بوش پيش از حمله به عراق انتظار چنين نتيجه ای را داشتند؟ آقای پرل می گويد:
"من با توصيفی که شما از اوضاع کرديد موافق نيستم. اول از همه بايد بگويم که هنوز هيچ چيز تمام نشده است. من اين ايده که ايران به خاطر سرنگونی صدام از موقعيت قويتری برخوردار شده است را به هيچ وجه نمی پذيرم. من فکر می کنم که ايرانيان بسيار نگران ظهور يک جامعه موفق و دمکراتيک در عراق هستند."
آقای پرل درباره حمايت های اخيرش از حمله به تاسيسات اتمی ايران گفت:
"من گفته ام که اگر هيچ راه ديگری برای جلوگيری از دستيابی ايران به تسليحات اتمی وجود نداشته باشد آنوقت بايد حمله هدفمند را در نظر گرفت. اگر مجبور به اين کار شويم من معتقدم که ما می توانيم بخش بزرگی از تاسيسات اتمی ايران را که می شناسيم نابود کنيم و برنامه های اتمی اين کشور را برای سالها به تعويق بياندازيم. ما قابليت عظيمی برای حمله به اهداف ثابت با دقت بالا داريم. من اطمينان زيادی دارم که اگر کار به آنجا رسيد می توانيم ضربه ای جدی به برنامه اتمی ايران بزنيم."
ریچارد پرل درباره نگرانی از اقدامات تلافی جويانه ايران در عراق می گويد:
"من معتقدم که ايران در حال حاضر هر کاری بتواند برای دشوار کردن زندگی عراقی ها آمريکائی ها در عراق انجام می دهد. من فکر نمی کنم آنها قادر باشند کار بيشتری انجام دهند."
او در پاسخ به اين سوال که آيا به نظر او امکان هيچ نوع سازشی بين ايران و آمريکا بدون تغيير سياسی جدی درايران وجود دارد می گويد:
"چيزی که ما هرگز نمی پذيريم يک ايران اتمی است. من فکر نمی کنم که ايران حاضر به توقف برنامه های تسليحات اتمی خود باشد. بنابراين من امکانی برای يک آشتی واقعی بين دو کشور نمی بينم."
وی در واکنش به اين ديدگاه که با توجه به نفوذی که ايران در عراق دارد بدون مصالحه آمريکا با ايران آرامش بر عراق حاکم نخواهد شد می گويد:
"من معتقد نيستم که ما می توانيم به ايرانيان برای تشويق و يا حتی برقراری ثبات در عراق اطمينان کنيم زيرا عراق با ثبات تهديدی بنيادين برای آنهاست. روحانيون ايران چگونه می توانند در صورت ظهور يک نيروی دمکراتيک و پيشرو در همسايگی آنها در قدرت باقی بمانند؟ آنها خيلی چيزها از دست خواهند داد."
ريچارد پرل در ۱۴ نوامبر ۲۰۰۲ چندماه قبل از حمله به عراق و هنگاميکه هنوز رياست شورای سياستگذاری دفاعی پنتاگون را بر عهده داشت در مصاحبه ای گفت که کشورهای عربی دارای یک فرهنگ مدنی بالقوه هستند که می تواند به نهادهای دمکراتيک بيانجامد و عراق احتمالا مناسبترين جا برای آزمودن اين نظريه است.
وی در پاسخ به اين سوال که با گذشت سه سال از حمله آمريکا به عراق آيا فکر می کند که عراق در اين آزمون قبول شده است می گويد:
"اين آزمون هنوز ادامه دارد. من معتقدم که ما مرتکب اشتباهات جدی در عراق شديم. اشتباه نه در تصميم خود برای پايين آوردن حکومت صدام بلکه در غفلت از اينکه ما تنها با همکاری نزديک با عراقی ها می توانستيم اين کار را بکنيم. متاسفانه ما در ابتدا چنين نکرديم و اکنون متوجه شديم که اين کوتاهی بزرگی بوده است. عراقی ها اکنون روند مسئوليت پذيری را آغاز کرده اند و اين کليد موفقيت در اين کشور است. من هنوز اطمينان زيادی نسبت به توانايی عراقی ها در ايجاد يک فرهنگ مدنی دارم."
آقای پرل درباره اشتباهات آمريکا در عراق به درگيری وزارت دفاع آمريکا با وزارت خارجه و سازمان سيا بر سر همکاری نزديک با عراقی هايی نظير احمد چلبی هنگام ورود به عراق اشاره می کند و می گويد:
"وزارت خارجه و سازمان سيا مخالف همکاری نزديک با عراقی ها بودند. وزارت دفاع موافق با آن بود. من بايد بگويم که از نظر بوروکراتيک وزارت خارجه و سيا ديدگاه غلطی داشتند. متاسفانه در آستانه ورود به عراق نه وزارت خارجه و نه سيا لزوم حضور عراقی ها را در کنار سربازان آمریکایی درک نکردند. به اين ترتيب ما عملا به تنهايی وارد بغداد شديم."
ريچارد پرل سمبل تفکر سازش ناپذير نومحافظه کاران آمريکا است که گرچه بدليل ناکامی های ارتش آمريکا در عراق از نفوذ آنها در تصميم گيری های سياسی و نظامی کاسته شده است، مصالحه ناپذيری آنها همچنان به قوت خود باقيست.
حملات تروريستی يازده سپتامبر ۲۰۰۱ راه را برای اجرای تئوری های نو محافظه کاران هموار کرد وظاهرا دليلی وجود ندارد که تصور شود آنها يک بارديگر از اغمای سياسی باز نخواهند گشت.