آفتابنیوز : نيروي اطلاعاتي و از عواملنوپاي اسفنديار رحيم مشايي در دوران حضورمشایی در واجاست. از آن دوران به بعد هر كجا كه مشايي حضور پيدا كرد، چهرهاي به نام حميدبقايي نيز كنار دست او نشست.
به گزارش آفتابنیوز؛ محور علاقه آنها نامريي بود ولي به نوعي بهتر است بگوييم جايگاهي عزيزتر از احمدينژاد براي رحيممشايي دارد. هنوز مشخص نيست چرا وي نيز مانند مرادش از وزارت جدا شد، ولي در زمان اصلاحات هر دو به كارهاي متفرقه پرداختند و ناگهان كشور را در دست گرفتند.
سابقه بقايي
بقايي از همكاري با كاظمكياپاشا و متهم به انحرافي بودن تا بازداشت را، در پرونده خود داشته و از شخصيتهاي امنيتي، يعني همكاران ديروز خود كه شايد نقش تاثيرگذاري در برخي اقدامات عليه او دارند، به دل خوشي ندارد. او بارها عليه شخصيتهاي امنيتي اظهاراتي ضد و نقيض را بيان كردهاست.
در همين راستا، حمید بقایی در مصاحبهای با روزنامه ایران در 4 اردیبهشتماه 1392، در خصوص مصطفي پورمحمدی، ريیس وقت سازمان بازرسی کل کشور، مبنی بر قرارداد 450 میلیون یورویی در کیش گفت: «بنده چندین نامه برای ایشان فرستادم و خواستم که این قرارداد را بفرستند؛ چرا که این موضوع صحت ندارد. 450 میلیون یورو میدانید یعنی چقدر؟ خوب! اگر چنین قراردادی هست، منتشر کنند. چرا معطل میکنند؟ چنین چیزی وجود ندارد و دروغ است». در پاسخ به تقاضای بقایی، سازمان بازرسی آن زمان، اسنادی از این قرارداد را منتشر کرد. در خلاصهای از این گزارش اشاره شده است: «به منظور ساخت سالن مناسبی در تهران برای برگزاری اجلاس سران کشورهای غیر متعهد در سال 88، به پیشنهاد وزیر مسکن و شهرسازی و تصویب ريیسجمهور، مبلغ قابلتوجهی هزینه میشود، سپس بدون مطالعه و ارائه دلیل منطقی محل برگزاری پروژه به کیش منتقل میشود. در قسمت دیگری از این گزارش به نامه بقایی به حسینی، وزیر امور اقتصاد و دارایی وقت، در 23 آبان ماه 89، اشاره شده که بقایی از حسینی خواسته تا برای تامین مالی پروژه تالارهای بینالمللی کیش مبلغ 450 میلیون یورو در فهرست فاینانس چین قرار گیرد. او همچنین در نامهای به عزیزی، معاون برنامهریزی و نظارت راهبردی وقت ريیسجمهور، در 7 تیر 89 به واگذاری پروژه به شرکت فیاک کیش از طریق ترک تشریفات مناقصه تصریح کرده است. حتی ريیس سازمان بازرسی کل کشور، در مصاحبه تلویزیونی با شبکه 2 سیما، در تشریح اقدامات پیشگیرانه سازمان در دستگاههای اجرایی کشور، اشارهای هم به احداث تالارهای کیش و موضوع 450 میلیارد تومان كرده و با هیچ رسانه دیگری مصاحبه نکرده، نامی از فرد یا افراد نبرده و اتهامی را به کسی نسبت ندادهاند».
برخي تصور ميكردند كه بقايي در زماني كه به عنوان يك اطلاعاتي در واجا مشغول كار بود، زير دست پورمحمدي، روز را شب ميكرده و شايد بخواهد انتقام آن دوران را بگيرد ولي اينگونه نبود و وزير دادگستري روحاني در گفتوگويي اعلام ميكند او را در زمان حضور در دستگاههاي امنيتي نميشناختهاست. پورمحمدي در سال 92 پس از آنكه خودش را كانديداي رياستجمهوري معرفي كرده بود، در گفتوگويي در پاسخ به اين سوال كه آقایان مشایی و بقایی در وزارت اطلاعات زیر دست شما بودند؟،گفت:« یک مدتی آقای مشایی با من کار می کرد. زمانی که در مرکز بررسی ها بودم. ایشان در یک موسسه وابسته به مرکز کار می کردند. اما با آقای بقایی من سابقه همکاری نداشتم. او در بخش امنیتی کار می کرد و من تا همین اواخر ایشان را نمی شناختم. آقای مشایی هم خیلی طولانی نشد. فکر می کنم حدود یک سال بود».
سرشاخشدن امنيتي
اين عضو اطلاعاتي دولت احمدينژاد، مشخص نبود به دنبال چه ميگشت و با نيروهاي امنيتي دولتهاي قبل سرشاخ مي شد؛ ولي امروز پا در همان مسيري گذاشته كه در گذشته پی می گرفت . او كه ديگر جايگاهي در ميان جريانهاي سياسي و امنيتي كشور ندارد، فضاي مجازي را به اهرمي براي ادامه ماموريت خود، تبديل كردهاست. بقايي در اظهاراتي كه در كانال تلگرام خود، آن را به اشتراك عمومي گذاشته است، خطاب به وزير اطلاعات دولت روحاني، برخي نكات را گوشزد ميكند.
هشدار به وزير براي اوين
بقايي در اين مطلب كه با عنوان «چه کسی از فردایش خبر دارد؟» نوشته است: «همانطور که اعضای دولت، گاهی اوقات از زیر مجموعه تحت مدیریتشان بازدید میکنند، بد نيست محمود علوی، وزیر اطلاعات دولت تدبیر و امید نیز به همراه معاونان و مسئولان اين وزارتخانه سری به بند 209 زندان اوین بزنند و وضعیت آنجا را از نزدیک بررسی کنند، ببینند چیزی کم و کسر نیست، حتی چه ایرادی دارد که یک شب هم در بند 209 اقامت کنند. «قطعا» مفید خواهد بود. چرا که آدمی از فردایش خبر ندارد».
از واهمه تا تخريب
طعنه زدن يك شخصيت امنيتي(با سابقه بازداشت) در آستانه انتخابات به وزير دولت روحاني را ميتوان با چند ديدگاه مختلف بررسي كرد. اول اينكه شايد سربازان گمنام، در ادامه افشاكردن دست متهمان سالهاي نه چندان دور جمهوري اسلامي، به بخشهايي رسيدهاند كه نبايد ميرسيدند و به موضوعاتي پرداختهاند كه حاشيهامنيت برخي را به خطر انداخته است و حال عدهاي با فضا سازي سعي در تخريب دستگاه اطلاعاتي كشور دارند و به نوعي بدون خونريزي ميكوشند تا خاطره قتلهاي زنجيرهاي كه در پشت آن تخريب نيروهاي انقلاب پنهان شده بود را رقم بزنند.
فرضيه دوم اين است كه به علت ضعفهاي موجود در حفظ امنيت در دوران احمدينژاد و وقوع ترورهاي هستهاي، جولانهاي ريگي و غيره در مقابل آرامش اين روزهاي كشور، برخي سعي دارند تا اين وزارت حساس و در صدر آن علوي را تخريب كنند تا شايد مرهمي بر بيتدبيريهاي آن دوران باشد.
و اما فرضيه بعدي، همان مسير تخريب بزرگان امنيتي است كه در دولت احمدي نژاد نيز اجرا شد. عاملان برخوردهاي نامناسب با افرادي مانند محسنياژهاي، پور محمدي و غيره كه سبب جدايي اين شخصيتها از دولت احمدينژاد شد، امروز به سراغ محمود علوي آمده است تا با ايجاد شايبه در عملكرد آن، وجهه مثبتي كه وزير اطلاعات روحاني از خود در اين سالها نشان دادهاست، را خراب كنند.
لزوم برخورد با شيطنت احمدينژادي
بدون شك، هيچكدام از عملكردهاي دولت و شخصيتهاي دنبالهروي احمدي نژاد بدون استراتژي نيست، ولي از آنجايي كه اين جماعت، مغز متفكري جداي از مردم دارند، در اجراي نقشههاي خود در سالهاي نه چندان دور شكست خوردهاند و بدون شك در اين پروژه نيز همينگونه خواهد بود. مناسب است تا مسئولان مربوط قبل از اينكه ويروس تخريب را جرياني انحرافي در فضاي جامعه بخش كرده و شروع به ترورهاي شخصيتي كنند، جلوي آن را گرفته و پاسخ مدعيان را با صراحت بدهند.
منبع: قانون
چرا خودتون را خراب کردید
محمودخودش میاد اونرو بحثی بود صلاح بر این بود نیاد وامروز صلاح هست بیادددددددد