آفتابنیوز : مجتبی عابدینی در گفتوگو با برنامه «نیمکت داغ» رادیو ایران درباره مسائل مختلف صحبت کرد.
*فکر می کنم سال 95 یک سال خاص برای شما بود شما در المپیک 2016 ریو شرکت کردید و رشته شمشیربازی که شاید خیلی ها با آن آشنایی زیادی نداشتند به یکباره تبدیل به کانون توجه شد.
بله خدا را شکر بعد از کشمکش هایی که برای گرفتن سهمیه المپیک بود ما بین پنج کشوری قرار گرفتیم که توانستیم دو سهمیه بگیریم و کار من خیلی سخت بود و باید جزو چهارده نفر قرار می گرفتم تا دو تا سهمیه بگیریم. اتفاق بزرگ المپیک بود که شاید یک شب مردم ایران از بازی شمشیربازی لذت بردند و شاد شدند. در نهایت توانستم چهارمی این دوره از مسابقات را کسب کنم که فکر کنم در تاریخ ورزش ایران نبود.
*سال گذشته همین موقع شما می خواستید آماده شوید برای المپیک. تصور شما از اینکه می خواهید در این مسابقات شرکت کنید به عنوان یک ورزشکار که در رشته انفرادی قرار است مسابقه بدهد برای کشورمان چه بود و بعد از این که المپیک را پشت سر گذاشتید تصور شما نسبت به خودتان چقدر تغییر کرد؟
تمام ذهنم و فکرم بر این بود که بتوانم بهترین نتیجه را کسب کنم به دلیل اینکه دومین دوره ام بود در المپیک شرکت می کردم و می دانستم که می توانم این کار را انجام دهم و مدال بگیرم. اتفاقاتی برای من افتاد و ناداوری هایی که انجام شد تا الان کم و بیش در ذهنم می آید. اتفاق خوبی که برایم افتاد توانستیم در سنگال و در مسابقات جهانی طلای تیمی را بگیریم و حقم را، هم از شمشیرباز آمریکایی گرفتم و هم از کره ای که اتفاق بزرگی برایم بود و بازده خوبی هم در شمشیربازی کشورمان داشت و از این بابت خیلی خوشحالم.
*قبول دارید که آن اتفاقی که در المپیک افتاد شاید با هر مسابقه دیگری آن را جبران کنید به المپیک نرسد به هر حال المپیک سقف آرزوی یک ورزشکار است.
دقیقا. هر وقت از من سوال می کردند که آرزوی یک ورزشکار چیست می گفتم کسب مدال در المپیک و این خیلی حائز اهمیت بود برای من و شاید اگر 10 مدال دیگر هم بگیرم جای مدال المپیک ریو را نگیرد. آوردگاه بسیار بزرگی است المپیک و دوست داشتم مدال بگیرم و اگر خدا کمک کند بتوانم برای المپیک 2020 آماده باشم و اگر هم نشود من کار خودم را انجام دادم و رئیس جمهور و وزیر ورزش به همراه معاون وزیر قبلا اعلام کرده بودند که من را مدال برنزی حساب کردند که جای شکرش باقی است.
*بعد از اینکه در ریو به نماینده آمریکا باختید خیلی فضای سالن سنگین بود و اعتقاد داشتند که لایق شکست در آن مسابقه نبودید و حق شما را خوردند در آن لحظه چه احساسی داشتید چون آقای فخری داشت گریه می کرد یعنی به عنوان تنها کسی که وظیفه کوچ شما را به عهده داشت.
دقیقا. من تشکر می کنم از آقای فخری چون می دانست. آقای فخری جزو 10 داور برتر و بین المللی شمشیربازی دنیا هستند و می دانست که ضربات ما را ندادند و ناداوری ها را می دیدند.
تمام سالن روی سرم خراب شد به دلیل اینکه یک سال بود دور بودیم از خانواده، تمرینات و فشار تمرینات بدنسازی روی بنده بود و آقای فخری هم می دانست که داور در آنجا ناداوری کرد و نگذاشت که به فینال راه پیدا کنم. شب خیلی بدی بود.
*چرا؟
به دلیل اینکه نمی خواستند یک ایرانی مدال بگیرد.
*یعنی پشت پرده ای وجود دارد؟
صد در صد، ببینید مربی بازیکن آمریکایی روس بود و داور ما هم روس بود و این دو رفیق های قدیمی و بسیار صمیمی بودند. داور مانیتورمان هم از بلغارستان بود که با هم دوست بودند. یکی از تخلفاتی که در شمشیربازی هست این است که پا از پای جلویی رد شود این حرکت اخطار دارد. داور مانیتور بارها دید ولی اعمال نکرد؛ عکسش هم هست و ما برای فدراسیون جهانی ارسال کردیم ولی متاسفانه تاثیری ندارد. نمی خواستند ایران مدال بگیرد.
*و در مسابقه رده بندی هم کاملا بی انگیزه بودید.
نه متاسفانه همه می گفتند بی انگیزه بودم. اتفاقا خیلی انگیزه داشتم چون نمی خواستم مدالم را از دست بدهم ولی تایم کم بود.
*شاید فرصت ریکاوری نداشتید.
آفرین؛ دقیقا. منوقتی که از پیست خارج شدم و رفتم در اتاق برای ریکاوری سریع صدایم کردند و آمدم بازی کردم در صورتی که بازیکن کره ای سی، سی و پنج دقیقه استراحت کرده بود. فرصت خیلی محدودی داشتم حتی نتوانستم با آقای فخری صحبت کنم و یک سری از نکات را بگیرم و ایشان مرا آرام کند. پنج تا 10 دقیقه زمانی نیست برای مسابقه ای که بازنده ات کردند و بخواهید ریکاوری شوید.
*با این شرایط چقدر انگیزه ات بیشتر شده است برای المپیک توکیو؟
انگیزه ام خیلی بالا است. من یک جایی دارم که همسرم آن را برای من درست کرده و مدال هایم را در آن جا گذاشته است، همه نوع مدال دارم و جای مدال المپیک در آن خالی است و این خودش انگیزه ای است.
*یعنی هر روز که نگاه می کنید انگیزه می گیرید؟
بله انگیزه ای می شود که جای خالی آن را باید پر کنم و فکر کنم بتوانم ان شاء الله 2020 مدال بگیرم.
*نکته ای که در مورد این المپیک وجود داشت این بود که در وزنه برداری هم اتفاقی مشابه رخ داد برای بهداد سلیمی و در آنجا دیدیم که خیلی اعتراض شد. سلیمی و مرادی اعتراض شدیدی کردند، شما در این باره که حق تان خورده شد اعتراضی به این مسئله کردید یا فرصت این را داشتید که بروید و کسی را ببینید؟
نه نرفتیم ببینیم چون من بعد از بازی با آمریکا بازی بعدی را داشتم و باید برای سوم و چهارمی مبارزه می کردم. وقتی نداشتم که بروم آنجا و رئیس کمیته داوران را راضی کنیم و حرفی بزنیم در صورتی که آقای فخری رفت آن جا و اعتراض کرد ولی این را بدانید که اعتراض فایده ای ندارد و مدال را برنمی گردانند و سلیمی هم که این قدر اعتراض کرد مدال را به او برنگرداندند. حتی ما به فدراسیون جهانی نامه زدیم با عکس هایی که داشتیم ولی مدال من برنگشت.
*جواب؟
هیچ جوابی نمی دهند چون می دانند رئیس جهانی فدراسیون ما روس است و می دانند که کاری که انجام شد خطا هست.
* این به عدم نفوذ ما در فدراسیون جهانی بر نمی گردد؟
اگر هم کسی را داشته باشیم در فدراسیون جهانی مدال برنمی گردد.
* ما نمی گوییم نتیجه برگردد حداقل تکرار نشود و چه تضمینی وجود دارد که شما در مسابقات دیگری شرکت کنید و اتفاقات المپیک تکرار نشود؟
آقای فخری و آقای فاریابی از سرشناسان این رشته هستند. الان دو تا پست مهم گرفتیم آقای فاریابی جزو قوانین شمشیربازی در فدراسیون جهانی هستند که سمت بسیار خوبی است و آقای آسا داریان هستند. در تجهیزات الان سمت های خوبی دارند ولی این را بدانید که مافیا در همه جای ورزش وجود دارد. این که شما یک پست و دو پست داشته باشید مهم نیست و مطمئن باشید مافیا هست و کارش را انجام می دهد و اگر بخواهند مدالی را از کسی بگیرند این کار را انجام می دهند.
*الان مافیای شمشیربازی دست روس هاست؟
روس هست، آمریکا هست، ایتالیا هست.
*یعنی ما با وجود این مافیا می رویم جام جهانی و طلا می گیریم.
ما در مسابقات جهانی سنگال تیم ایتالیا را در فینال شکست دادیم. شاید یازده یا دوازده ضربه ما را داور نداد ولی با این حال 45 بر 39 این تیم را شکست دادیم.
*یعنی ما در واقع باید آنقدر خوب باشیم که اگر مافیا هم باشد نتواند کاری کند.
ما داریم با همین روند رشد می کنیم که دیگر کاری به داور نداشته باشیم. یعنی داریم تک و تنها می رویم جلو که حق مان را بگیریم.
* حتی اگر ما کسی را هم داشته باشیم در فدراسیون جهانی این مافیا کار خودش را می کند.
دقیقا. آن جا در سالن وقتی دیدند که ما برنده شدیم شاید دو،سه تا از داوران به خود من گفتند که حقت را در المپیک خوردند و همه سالن دیدند که ما با چه وضعی آمریکا و کره را بردیم و چگونه ایتالیا را بردیم،مطمئن باشید ایرانی حقش را می گیرد و ما گرفتیم.
*داورهایی که به شما این حرف را زدند اهل کدام کشورها بودند؟
داور رومانی بود، آذربایجان و یک داور کره ای که زیاد در مسابقات نمی آید.
*رسما به شما گفتند؟
بله گفتند که ناداوری شده است.
*با این شرایط فکر می کنید که می توانیم در المپیک 2020 رنگ مدال را ببینیم؟
صد در صد اگر شرایط فراهم باشد و همین روند را ادامه دهیم اول در بازی های آسیایی 2018 جاکارتای اندونزی، فرصت داریم تا مدال نقره را تبدیل به طلا کنیم و در انفرادی هم مدال بگیریم. انشاءالله اول مسابقات آسیایی و بعد هم المپیک 2020.
*الان شرایط طوری شده است که مردم هم به این رشته علاقه خوبی نشان می دهند. شاید تا قبل از این شناختی روی این رشته نداشتند ولی الان حداقل مسابقات شما را پیگیری می کنند.
دقیقا، یک تشکر ویژه ای هم کنم از مردم که واقعا لطف داشتند هم به من و هم به تمام ورزشکاران، یکی از کارهای ما در المپیک این بود که شمشیربازی را هم به دنیا و هم به مردم خودمان معرفی کنیم. از من می پرسیدند که ما در ایران شمشیربازی هم داریم، اصلا نمی دانستند که شمشیربازی در ایران وجود دارد. به دلیل اینکه ما مثل رشته های دیگر پخش زنده نداشتیم و مردم نمی دانستند که این رشته هم هست. الان شما ببینید لیگ های فوتبال، والیبال، بسکتبال، تنیس روی میز پخش می شود ولی شمشیربازی پخش مستقیم نداشت اما الان همه دیدند این مسابقات را و پیگیری می کنند و می دانند ما چه روزی مسابقه داریم و چه مدال هایی کسب کردیم.
*چهره شما هم برای مردم شناخته شده است؟
بله.
*در خیابان برخوردشان با شما چگونه است و به شما چه می گویند؟ از المپیک صحبت می کنند؟
خیلی ها می گویند ما پا به پای شما گریه و خوشحالی کردیم و به ما لطف دارند و بسیار خوشحال می شوند وقتی من را می بینند و می گویند چه بازی هایی انجام داده ام. این موضوع مرا خوشحال می کند و انگیزه می گیرم برای مسابقات بعدی.
سلفی هم می گیرند با شما؟
زیاد.
*همسرتان شاکی نمی شود وقتی جایی می روید پارکی رستورانی؟
ما سرباز این مملکت و مردم هستیم و باید همه این ها را با جان و دل بپذیریم و قبول کنیم.
*با این شرایط سعی می کنید زیاد بیرون بیایید یا نه؟
نه من زندگی عادی ام را انجام می دهم مثل خرید، نان گرفتن؛ همه اینها را خودم انجام می دهم.
* تمرین ها و اردوها و روزهایی که اردو هستید چگونه است؟
به هر حال سعی می کنم کار خانه را هر چه که هست قبل از اردو انجام دهم.
*یعنی خرید های یک ماه بعد را انجام می دهید.
بله.
*در صف نانوایی می ایستید؟
من اکثرا نان سنگک می خورم و نانوایی سنگکی که می روم در صف می ایستم سوال می کنم آخرن نفر چه کسی است و در آخر صف قرار می گیرم تا نوبتم برسد. اکثر مواقع مردم به من لطف دارند و می گویند بفرمایید جلو ولی من این کار را نکرده ام و در صف ایستادم و نانم را گرفته ام مثل بقیه مردم.
*یعنی زندگی شما تحت تاثیر نیست و همان زندگی اجتماعی را دارید چون خیلی ها تصور می کنند که ورزشکاران چگونه زندگی می کنند و برای شان نان و غذا و این چیزها را می آورند.
نه من خودم نان می گیرم، خودم خرید می کنم حتی گوشت یا مرغ را هم خودم می خرم.
*ظرف ها را هم خودتان می شویید؟
بعضی مواقع.
*پس همه کارها با شماست؟
خدا را شکر من یک دختر شش ساله دارم و همسرم به آن می رسد و کمبود های رسیدگی من به دخترم را همسرم انجام می دهد. خیلی از ایشان تشکر می کنم و ممنونم از محبتی که به من دارد.
*اسم دخترتان چیست؟
پارمیس.
*چند وقت به چند وقت دخترتان را می بینید؟
شاید باورتان نشود در سال سهمیه المپیک و المپیک در آن یک سال بدترین موقع زندگی ام بود چون ماهی 10 روز یا هفت روز در ایران بودم. در مسابقات و اردوها بودم و جوری می شد که می آمدم فرودگاه و هواپیما عوض می کردم و می رفتم ولی بعد از المپیک بهتر شد. الان در تمام اردوهایی که شرکت می کنم سعی می کنم آخر شب هم که شده برسم به خانه و در کنار دخترم باشم.
*پارمیس شاکی نمی شود؟
خیلی شاکی و ناراحت می شود حتی الان می گوید که نمی خواهم بروی شمشیربازی و یکی از چیزهایی که ذهن من را مشغول کرده است همین است، به هر حال شش سالش است و این شش سال اوج کودکی یک بچه است که باید پدر و مادرش کنارش باشند ولی مادرش هست و من نیستم و این لطمه بزرگی به او وارد می کند. فکر می کند پدرش را دارد از دست می دهد و این مرا اذیت می کند
* امکان دارد شمشیربازی را به خاطر پارمیس کنار بگذارید؟
صد در صد.
*چقدر این احتمال وجود دارد؟
صد در صد.
*یعنی در حال حاضر این تصمیم را دارید؟
در حال حاضر دارم تلاش می کنم که یک سری از سفرهایم را کمتر و تعادلی خوب برقرار کنم. نمی خواهم آن استرسی که در من است در فرزندم هم باشد. شاید 50 یا 60 درصد باعث شود که من به خاطر فرزندم از تیم ملی خداحافظی کنم.
*باز هم احتمال تجدید نظر وجود دارد برای 2020 با این شرایط؟
صد در صد، الان دیگر تمام اختیارم را گذاشته ام دست دخترم و با هم صحبت و بحث می کنیم که تا کی می توانم پارمیس را راضی کنم تا در این مسابقات شرکت کنم.
*شما متولد 63 هستید درست است؟
بله.
*با این شرایطی که گفتید فکر کنم حداقل اگر بخواهید و عزم آن را داشته باشید و توان بدنی تان اجازه بدهد هشت سال دیگر راحت می توانید شمشیر بزنید.
دقیقا.
*به شرط اینکه به خانواده لطمه نخورد.
بله.
*عیدها چه کار می کنید و چند سال عیدهایی که متاهل بودید کنار خانواده یا کنار پدر و مادر بودید؟
سوال خوبی پرسیدید، می خواهم همه مردم بدانند که من در شمشیربازی چقدر سختی کشیدم. 19 سال است که شمشیربازی می کنم و 11 سال است که ازدواج کرده ام، در این 11 سال، دو سال را خانه بودم و بقیه را در مسابقات یا در هواپیما بودم هنگام سال تحویل. اکثر موقع ها نیستم. سال تحویل در این 19 سال فقط دو سال در کنار خانواده ام بودم. خیلی سخت است که سال جدید را در کنار خانواده نباشید و خیلی سخت است برای خانواده و همسرم که من بعضی وقت ها سال تحویل در هواپیما نشستم و به مسابقات می روم یا از مسابقات باز می گردم.
*اهل عیدی دادن هستید یا عیدی گرفتن؟
هر دو تا.
* چند سال درگیر بودید با باشگاه ذوب آهن سر 10 میلیون تومان؟
چهار سال.
*در این چهار سال بارها از قول شما گلایه هایتان را می خواندیم یا می شنیدیم که 10 میلیون تومان طلب دارید این پول مربوط به چه سالی است و چرا این اتفاق برای شما رخ داد؟
سال 90 و 91 بود که من عضو باشگاه ذوب آهن بودم و کل قرار دادم 10 میلیون تومان بود و تیم مان هم قهرمان شد. باشگاه ذوب آهن دچار ورشکستگی شد و اکثر تیم ها را منحل کرد ولی تیم ما در لیگ کارش تمام شده بود و خورد به جابجایی مدیر عامل که همین باعث شد به پولم نرسم تا پارسال که آقای شهنازی لطف کردند و با مدیرعامل تماس گرفتند و واسطه شدند و آن 10 میلیون را گرفتم.
*سقف قرارداد در شمشیربازی چقدر است؟
سقف قرارداد کم است. امسال من از دانشگاه آزاد 25 میلیون تومان می گیرم ولی سقف قرار داد بقیه همان 10، یازده و حتی هفت میلیون تومان است.
گلایه ای ندارید به عنوان فردی که در المپیک بودید؟
فکر نکنم مبلغ 25 میلیون پولی باشد برای یک فصل، جا دارد از آقای باقرزاده رئیس فدراسیون تشکر کنم که پیش آقای دادکان رفتند و این کار را انجام دادند ولی سقف قرارداد من که بیست و شش مدال آسیایی دارم نباید بیست تومن، سی و پنجاه تومن باشد چون ورزش حرفه ای در همه جای دنیا فقط معطوف می شود به ورزش، ما روزی هشت ساعت تمرین می کنیم نمی توانیم جای دیگر کار بکنیم پس باید آن ورزشکار تامین باشد. اکثر شمشیربازهای ما تامین نیستند از این جهت. ما با آغوش باز اسپانسرها را می پذیریم و کسانی که حمایت کنند از شمشیربازی و بچه های شمشیرباز و دوست داریم که بیایند در این رشته زیبا و مهیج، ما دوست داریم قراردادمان به پنجاه و صد تومن برسد که بتوانیم مایحتاج زندگی را برآورده کنیم.
*فوتبالیست ها یا والیبالیست ها را می بینید نمی گویید این یک میلیارد می گیرد، هشتصد میلیون می گیرد و من که المپیک رفته ام به خاطر 10 میلیون باید بدوم و قراردادم بیست وپنج میلیون باشد.
متاسفانه این چیزها است ولی هیچ گاه حسرت آن را نخوردم که چرا آنقدر می گیرند و من بیست وپنج میلیون.
*به نظر شما حق آنها است که این قدر بگیرند؟
نه به هر حال اگر شما بخواهید این مبلغ را سرریز کنید به ورزش ها می توانید در رشته های دیگر خرج کنید.
الان برعکس است؟
الان از رشته های ما می رود به سمت فوتبال خرج می شود. چرا فدراسیون ما دو میلیارد بودجه اش باشد ولی یک بازیکن فوتبال یک ونیم میلیارد تومان می گیرد برای یک سال؟
*یک سال هم نمی شود، 9 ماه.
9 ماه.
*نمی ترسید که می گویید حق فوتبالیست ها نیست و فردا مورد هجمه قرار بگیرید.
نه فقط من که خیلی از ورزشکارهای دیگر هم همین را می گویند.
*نکته ای مانده از المپیک که نگفته باشید و می خواهید بگویید.
تشکر می کنم از مردم که آن همه پیغام دادند بعد از المپیک و من را آرام کردند و می گفتند که تو برای ما طلایی هستی و در آخر یادی کنیم از آتش نشانانی که سال قبل شهید شدند و خیلی برای ما سخت بود این قضیه. تشکر ویژه از خانواده ام و همسرم و دخترم که این همه به من لطف داشتند، آقای دکتر باقرزاده،پیمان فخری که خیلی فشارهای سنگین روی آنها است و بودجه کم است. از دبیر فدراسیون جناب آقای یعقوبیان و از همه مردم تشکر می کنم.
***
اسامی میهمان برنامه که هر روز ساعت 16 پخش از رادیو ایران میشود به شرح زیر است:
2 فروردین: فریده شجاعی
3 فروردین: الهه احمدی
5 فروردین: احسان حدادی
6 فروردین: حسن یزدانی
7 فروردین: سهراب مرادی
8 فروردین: فرزان عاشورزاده
9 فروردین: کمیل قاسمی
10 فروردین: حمیدرضا قلیپور
12 فروردین: مستند گلبارنژاد
13 فروردین: کیمیا علیزاده
منبع: تسنیم