آفتابنیوز : «نیمه خرداد» در تاریخ جمهوری اسلامی ایران، نشانگر برههای مهم و البته خاص است زيرا نهضتی كه در 15 خرداد سال 42 آغاز شده بود، در 22 بهمن 1357 به جمهوری اسلامی منجر شد و به همین دلیل، این روز به عنوان روز آغازین تحرکات انقلابی، ارزش زیادی در اذهان دارد. همچنین 14 خرداد نيز به دلیل رحلت رهبر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی از سال 68 به بعد در تقویم، یادآور خداحافظی میلیونی ایرانیها با«خمینی کبیر» است. در همين راستا، به مناسبت سالروز ایام نیمه خرداد، به سراغ نعیمه اشراقی رفتیم تا از خصوصیات پدربزرگش براي ما بگوید. نعیمه اشراقی که از نوادگان امام خمینی(س) و عروس آیتا... طاهری اصفهانی است، با فرازمينى خواندن امام موافق نيست. او ميگويد حضرت امام(س) نيز از اين واژه بسيار پرهيز داشتند و اعتقاددارد ورود به اين مسائل خلاف نظر ايشان است. امام(س) به قدري حسن رفتار و عقيده داشتند و در طول حيات، به قدري تلاشهايي توام با تاثيرگذاري مثبت داشتهاند كه به هيچوجه نياز به غلو يا فرازميني خوانده شدن ندارند. همين كه واقعيتهاي زندگيشان بازگو شود، براي پي بردن به بزرگي و شخصيت استثناييشان كفايت ميكند. در ادامه، مشروح گفتوگوي«قانون» با نعميه اشراقي را كه درباره ویژگیهای شخصيوسياسي امام خمینی(س) است، پيميگيريم.
از شخصيتسياسي امام خميني(س) و نگاه ايشان به حكومت براي ما سخن بگوييد.
امام براى استقرار عدالت قيام كرد. در واقع يكى از مهمترين اهداف امام در شكل گيرى انقلاب، برقرارى عدالت اجتماعى به حساب ميآمد كه براى استقرار عدالت، تشكيل حكومت لازم بود تا حكومتى تشكيل نشود كه استقرار عدالت در آن معنايي نداشته باشد. بر همين اساس شكل گيرى نظام جمهورى اسلامى كه نقش تعيينكننده آن اراده مردم بود، صورت پذيرفت. به گونهاي كه حتى براى اصل نظام جمهورى اسلامى آراى مردم تعيينكننده بود. امام، جمهورى اسلامى را انتخاب كرد نه حكومت اسلامى، جمهورى مردم سالارى و اسلامى پياده كردن دستورات دينى؛ خواست خود مردم استقرار دستورات دينى در جامعه و استقرار عدالت و آزادى است. همچنین این را نيز باید در نظر داشت که امام(س) از خود مردم بود و خواسته ايشان، همسو با خواست مردم بود. جاى گرفتن محبت امام(س) در دل مردم به اين دليل بود كه هم حرف ايشان ، حرف مردم بود و هم امام(س) با مردم صادق بود. همچنين بايد اذعان داشت كه امام يك شخصيت عقيدتى به حساب ميآمد بنابراين آنچه نزد ايشان اهميت داشت، اداى تكليف الهى بود.ناگفته نماند آنچه امام(س) انجام داد، حركت در مسير درست بود و بر هيچكس پوشيده نيست نزد ايشان، اصالت راى و نظر مردم جايگاه ويژه داشت.
برخي سعي دارند تا امام خميني(س) را شخصيتي فرازميني معرفي كنند. شما درباره ايشان چنين ذهنيتي داريد؟
با فرازمينى خواندن امام (س)موافق نيستم زيرا ايشان خود از اين واژه بسيار پرهيز داشتند و ورود به اين مسائل خلاف نظر امام(س)است. ايشان به قدري حسن رفتار و تلاشهايي توام با تاثيرگذاري مثبت داشت كه به هيچوجه نياز به غلو يا فرازميني خوانده شدن ندارند.بي شك همينكه واقعيت زندگيشان بازگو شود، براي پي بردن به بزرگي و شخصيت استثناييشان كفايت ميكند. در مجموع اگر قرار بر این گذاشته شود که همه مسائل بدون کم و کاست و فقط آن گونه که هست، نمایش داده شود، موجب حصول نتیجه مطلوب میشود.
گروهي مصادره كردن امام خميني(س) را هدف خود قرار داده اند، نظرتان درباره اين اقدام چيست؟
اين موضوع طبيعى است. هميشه وقتى با شخصيتى چنين تاثيرگذار و سرنوشتساز مواجه باشيم، هرگروهى سعى مىكند افكار و نظرات خود را به آن شخصيت نزديك اعلام كند. پس نباید از تلاش عدهای برای مصادره کردن امام خميني(س) تعجب کنیم.
يعني اين روند منطقي است؟
درباره اينكه چنين رفتاري با شخصيتي چون بنيانگذار جمهوري اسلامي معقول و منطقى است يا خير، مردم خود به خوبي آگاهند و متوجه مى شوند كه سره كيست و ناسره كيست. به خصوص اينكه شخصيت امام(س) يك شخصيت چند بعدى و فراگير بود و نحوه عملكرد ايشان به گونه اى بود كه هيچگاه تمايل امام(س) به هيچ جناحى از آن هويدا نبود. دوباره تاكيد ميكنم كه مردم بهترين قضاوت كنندهاند و به همين دليل رفتارهاي اينچنيني را نگرانكننده نميدانم.
برخي از مدعيان وفاداري به امام(س)، با بيت ايشان رابطه خوبي ندارند. اين مساله را چگونه ارزيابي ميكنيد؟
قبل از پاسخ دادن به اين سوال، لازم به ذكر ميدانم كه ياران واقعى امام(س) كسانى هستند كه از قبل از انقلاب زمانى كه امام(س) مبارزاتشان را با رژيم پهلوى شروع كردند و در شرايطي كه هنوز حكومتى تشكيل نشده بود در كنار ايشان بودند و براي آنها، دوران نهضت جز تهديد و فشار حاصلى نداشت.اين قشر همچنان پابرجا در كنار امام(س) ماندند و با خانواده امام(س) نزديك هستند و ادعايى نيز ندارند. البته گروهي بعد از انقلاب و بعد از رهبرى امام(س)، خود را به ايشان نزديك كردند كه آنها نميتوانند در گروه ياران ايشان جايي داشته باشند. چنين اشخاصى ادعاى زيادى نيز داشته و پرهيز آنها از بيت امام(س) باعث خرسندى است. عدهاى نيز با خود امام(س) زاويه داشتند، كه متحجرين و واپسگراهايى بودند كه امام(س) خطرشان را از خطر ديگر دشمنان اسلام بيشتر مىدانستند. اين جماعت نيز امروز ضد بيت امام(س) هستند و اين موضوع را امام خميني(س) پيشبينى كرده بود كه به جهت انتقام و تسويه حساب پس از ايشان، بيتشان را محكوم و مخالف امام(س) جلوه مى دهند كه در حقيقت دشمنى ايشان با شخص امام(س) است، نه بيت ايشان.
چهرهامام(س) را به نسل سوم انقلاب، به گونهاي نشان دادند كه با خانواده ايشان تفاوت دارد، اين ابهام را چگونه توجيه ميكنيد؟
در سال ٨٨ سيماى جمهورى اسلامى برنامه مستندي با نام «شاخص» پخش كرد كه در آن برنامه، چهره امام را كامل تحريف كرده بود. چهره اى كه در آن برنامه از امام(س) به نمايش گذاشته شد از چهره واقعى ايشان فرسنگها فاصله داشت. اگر واقعيت چهره امام(س) را بهتر بشناسيم، شايد فاصله اى بين امام(س) و بيت ايشان مشاهده نكنيم. اميدوارم من توانسته باشم رفع ابهام كنم و آنهايي كه تخريب بيت امام(س) را در دستور كار خود قرار دادهاند، در رفتارشان تجديد نظر كنند تا بيش از اين بيت امام(س) در جامعه زير سوال نروند.
شما امام را انساني عاطفي معرفي كرده بوديد. ميتوانيد اين موضوع رابا مصداقي توضيح دهيد؟
تمام وجود امام(س) مهر، محبت و عاطفه بود. عشق ايشان به كودكان از مصاديق بارز اين بعد از شخصيت امام(س) است. من بارها اشك را در چشم پدر بزرگم حتى وقتى تلويزيون جنازههاى سربازان كشته شده عراقى را نشان مىداد، ديده بودم.
به عنوان پدر بزرگ، ايشان چه توصيههايي به نوادگان خود داشتند؟
بيشترين الگوبردارى را مىتوانستيم از رفتار و كنش امام(س)داشته باشيم. ولى ايشان اهل توصيه و نصيحت نبودند. امام(س) به تحصيل دختران تا مقاطع بالاى تحصيلى علاقهمند بودند و اين موضوع را پىگيرى مىكردند. حتى از من راجع به معدلم سوال مىكردند و مشوق بسيار خوبى جهت ادامه تحصيل بودند. هروقت از ايشان مى خواستم برايم دعا كنند، ميفرمودند گمان نكن دعاى من بدون تلاش خودت تاثيرگذاراست. همچنين صداقت و شفافيت در خانه امام(س) جايگاه ويژه داشت و ايشان تاكيد ميكردند كه تحت هيچ شرايطي صادق بودن را كنار نگذاريم.
خاطرهاي از امام(س) داريد تا براي مخاطبان ما بازگو كنيد؟
روزي امام(س) به من گفتند كه خواب ديدهاند من پسرى را در آغوششان گذاشتهام و گفتهام كه پسرم است. در آن زمان خواهش كرده بودم برايش اسم بگذارند و امام(س) اسم محمود را برگزيده و اين نام را در گوشش خوانده بودند. اسم محمود هميشه در ذهن من ماندگار شد تا اينكه پسر من پنج سال پس از رحلت امام(س) به دنيا آمد و من به احترام امام(س) اسمش را محمود گذاشتم.