آفتابنیوز : رويدادي كه رئيس جمهور و صدا و سيما را به يك برنامه مشترك «افتخار و غرور ملّي» كشانده است، قاعدتاً از منظرهاي سابقه، فني و خارجي قابل بررسي است. من در ادامه مي كوشم از اين منظرها، رويداد اخير را مورد كاوش قرار دهم:
* از نظر سابقه امر
1- اولين بار اين البرادعي بود كه در زمستان 81 وقتي از سايت نطنز بيرون مي آمد، با حالتي بهت زده به خبرنگاران گفت: ايران به دانش چرخه سوخت دسترسي پيدا كرده و در زمره 10 كشور جهان است كه به اين دانش رسيده است. (در واقع قبل از آن، خاتمي اين را اعلام كرده بود ولي جهان، زماني اطمينان پيدا كرد كه البرادعي آن را به چشم خودش ديد و به حالتي مبهوت، آن را به اطلاع جهانيان رساند. آنان اصلاً فكر نمي كردند كه ملتي با اين همه مضيقه و تحريم و جنگ و مشكلات داخلي، توانسته باشد در كنار ده كشور نخست تكنولوژي هسته اي جهان بنشيند).
2- خط توليد اصفهان، در نيمه اول سال 83 راه اندازي شد؛ يعني در همان مقطعي كه بخشي از فعاليتهاي هسته اي ايران تعليق شده بود.حتي در نطنز هم به رغم تعليق، تا تابستان 84 فعاليتهاي R+D تا 30 دستگاه سانتريفيوژ، هيچ گاه قطع نشد. داستان ادامه توليد قطعات سانتريفيوژ و مونتاژ آن در كش و قوسهاي مذاكره خود حكايتي خواندني و جالب توجه است. همه اين سوابق نشان مي دهد كه ايران، حتي از تعليق هم به عنوان يك فرصت براي پيشبرد اهداف ملي خود سود جست و تا توانست گام به گام برنامه هسته اي را جلو برد.
3- جشني را كه اكنون آقاي احمدي نژاد برگزاري آن را اعلام مي كند، در زمستان 81 با اعتراف احمد البرادعي، بر پا گرديده بود و بنابراين بايد جشن پيوستن ايران به باشگاه كشورهاي دارنده تكنولوژي هسته اي را ، امري تكراري دانست، تا آنجا كه قدري، افتتاح مكرر پروژه هاي عمراني ملّي را تداعي مي كند!
* از نظر فني
1- آنچه ايران به دست آورده است، سطح آزمايشگاهي است. ايران -همان طور كه البرادعي در سال 81 اعلام نموده بود- به تكنولوژي هسته اي در "
سطح آزمايشگاهي" دست يافته است.
2- سطح پايلوت (نيمه صنعتي) در فناوري هسته اي، يعني كاركردن با حداقل 3000 سانتريفيوژ است كه بايستي در قالب مجموعه هاي 164 تايي، راه اندازي و به يكديگر متصل گردد.
3- يك چرخه سوخت صنعتي كه بتواند سوخت يك نيروگاه را توليد كند، نيازمند 64000 سانتريفيوژ است كه بايد به صورت سري، اين سانتريفيوژها به يكديگر متصل و بدون كوچك ترين اشكالي، كار كنند. در آن صورت، چرخه ي مشتمل بر 64000 سانتريفيوژ خواهد توانست سوخت با غناي 5/3 درصد توليد نمايد. بديهي است دستيابي به سطح صنعتي از سطح پايلوت، مستلزم راه طولاني مشقت فراواني است و تقريباً به اندازه راه ده ساله اي كه تاكنون پشت سرگذاشته ايم، بايد طي كنيم؛ كه البته ايران با تبديل تهديدها به فرصتها، مانند گذشته، اين راه را طي خواهد نمود.
4- سوختي كه به اين ترتيب توليد خواهد شد، غناي پاييني (5/3 درصد) دارد و فقط به درد نيروگاه مي خورد و اگر كشوري بخواهد به بمب هسته اي دست پيدا كند بايد:
اولاً- داراي فاز باز فرآوري (Reprocessing) باشد (كه البته در ايران نيست و ايران اين فاز را ندارد؛ اگرچه هيچ وفت هم نمي خواهد داشته باشد)
ثانياً- بايد بتواند غناي 5/3 درصد را به بالاي 90 درصد برساند كه آن هم زمان بسيار طولاني تري را مي طلبد و پيچيده است (كه البته اگر سخت هم نبود، ايران آن را دنبال نمي كرد؛ زيرا رهبران ايران بارها اعلام كرده اند كه ابداً قصد توليد بمب هسته اي ندارند).
* از نظر خارجي
1- جشني كه در سال 81 به دنبال اعتراف البرادعي در كل كشور برگزار شد، بدون هزينه هم نبود. همان موقع شياطين (آمريكا و اسراييل) سعي كردند، از اعتراف البرادعي، وسيله اي براي ترساندن دنيا، درست كنند. حال آن قضيه، اجتناب ناپذير بود. به هرحال ايران براي جلب اعتماد ملتها و دولتها به اينكه قصد توليد بمب ندارد، ناگزير بود كه بازرسان آژانس را بپذيرد.
2- جشني كه اكنون آقاي دكتر احمدي نژاد، شليك شادماني آن را آغاز كرد، داستان ديگري دارد و متأسفانه وسيله سوء استفاده گسترده دشمنان خارجي ملت ايران شده است. اكنون شياطين (آمريكا و اسراييل) در شرايطي كه ديوار بي اعتمادي در اوج خود است و هر روز مستمسكي برعليه ملت ما، عَلَم مي كنند، جشن ملّي تكراري احمدي نژاد را آن گونه كه دوست دارند (و با منافع شيطاني شان سازگارتر است)، تفسير مي كنند. اكنون رسانه هاي غربي، اسراييل و برخي كشورهاي عربي جاهل، اعلام جشن احمدي نژاد را به عنوان اعلام دستيابي ايران به بمب هسته اي، تبليغ مي كنند و آن را رويدادي تازه، قلمداد مي نمايند. آنها اين گونه وانمود مي كنند كه ايران در سال 81 به باشگاه 10 كشور اتمي راه يافت و اكنون به تكنولوژي بمب هسته اي دست يافته است!
3- بدين ترتيب مي توان گفت كه اعلام مراسم شادماني ملّي آقاي احمدي نژاد، اگرچه قدري شور و شعف داخلي را نسبت به واقعه واحدي، دامن زد و در سطحي گسترده تر، تكرار كرد، با اين حال بايد گفت از جنبه سياست خارجي و امنيت ملّي، چندان به نفع ما نبود.