آفتابنیوز : افسردگي در بين نوجوانان بيشتر از آنچه قبلا فکر ميکردند، رايج است. نوجواني که به نظر گوشهگير و تنها ميرسد، در بيشتر موارد درگير يک دوره حل مسئله است، درحاليکه براي برخي ديگر يک مشکل جديتر بوده که حتي در مواردي ميتواند منجر به خودکشي شود. نوجوانان افسرده، احساس غمگيني ميکنند و ممکن است اين حالت را بهعنوان احساس بيکسي استنباط کنند.
بايد دانست که انکار افسردگي در کودکان و نوجوانان فقط خودفريبي و ناديدهگرفتن حقيقت است. کودک و نوجوان افسرده احتياج به کمک و همدردي دارد ولي فقط همدردي کافي نيست. افسردگي در کودکي و دوران بلوغ، حقيقت غمناک مسلمي است و شايعترين و جديترين، مسئله در بين دانشآموزان بوده که راههاي درمان زيادي هم دارد اما اگر توجه و پشتيباني نشوند و درمان لازم را دريافت نکنند، ممکن است در بزرگي، افرادي سرخورده و تيرهروز شوند. نوجواني که مبتلا به بيماري افسردگي است، اگر کمکي که به آن نياز دارد، دريافت نکند، ممکن است اقدام به خودکشي کند. بهطور عادي، نوجوانان وقتي غمگين باشند درباره غمشان شکايت يا صحبت کرده و سعي ميکنند براي رفع آن کاري کنند. بهطور کلي افراد در نوجواني از والدينشان دور ميشوند و بيشتر با همسالان خود تماس و ارتباط برقرار ميکنند. اين موارد بيشتر در خانوادههايي اتفاق ميافتد که مورد مشابهي در بين اعضاي خانواده از افسردگي وجود داشته است.
علائم رايج افسردگي در کودکان و نوجوانان: البته قبل از بيان اين علائم بايد متذکر شويم که حداقل پنج مورد از اين علائم در بخش زيادي از روز و تقريبا هر روز به مدت حداقل دو هفته بايد روي دهد تا بتوان نشانههاي افسردگي را جدي گرفت: تغيير در اشتها و عادتهاي غذايي که معمولا درپي آن تغييرات قابلتوجه در وزن (افزايش يا کاهش) را دربر ميگيرد و برنامه خواب (خوردن و خوابيدن بسيار زياد يا بسيار کم)، احساس بيارزشي و گناه، نداشتن انگيزه و اشتياق براي زندگي روزمره، استفاده از موادمخدر، الکل، فکرکردن به خودکشي يا بيان آن. ممکن است اشکالات رفتاري ديگري در کودک يا نوجوان افسرده وجود داشته باشد که روحيه غمزده را از ديد ما مخفي کند؛ مانند سختکنارآمدن با هر چيز و هر کس، نافرمانبودن و حتي اخلالگري. بايد گفت که هر کودک يا نوجوان مشکلساز يا اخلالگر افسرده نيست اما تعداد قابلتوجهي از آنان دچار افسردگي هستند. گاهي افسردگي با نگراني همراه است و بهصورت دردهاي مختلف و بهويژه درد معده و سردرد که از نظر پزشکي قابل توجيه نيستند، بروز ميکند که در اين حالت ممکن است والدين شديدا نگران شوند و تمام توجه آنان به پيداکردن علت جسمي معطوف شود. همچنين اين نکته را بايد خاطرنشان کرد که دلايل فراواني براي بروز افسردگي در کودکان و نوجوانان وجود دارند که معمولترين اين دلايل عبارتند از يک اتفاق ناگوار مهم در زندگي همچون مرگ يکي از اعضاي خانواده يا دوست نزديک، جدايي والدين، برهمخوردن رابطه با دوستي از جنس مخالف، انتقال به مدرسه يا محله جديد، بيتوجهي به نيازهاي عاطفي/ فيزيکي، جداشدن از يک پشتيبان مهم در زندگي، بدرفتاري ديگران و پايمالشدن عزتنفس. فشار رواني، بهويژه هنگامي است که نوجوان حمايت عاطفي اندکي ازسوي والدين، ديگر اعضاي خانواده يا دوستان دريافت ميکند. اغلب والدين و مربيان وقتي خبر افسردگي کودک يا نوجواني را ميشنوند، اظهار ناباوري ميکنند و اين سن را براي افسردگي زود ميدانند.
روشهاي درماني
افزونبر دارو، درمانهاي اضطراب شامل درمانهاي شناختي- رفتاري، انواع ديگر گفتاردرماني و استراحت و تمدد اعصاب و بيوفيدبک براي کنترل تنشهاي ماهيچهاي هستند. گفتاردرماني ميتواند کارآمدترين درمان براي نوجوانان باشد چون در اين نوع درمان، آنها به بحث درباره احساساتشان با کارشناس بهداشت رواني ميپردازند. بسياري از نوجوانان، صحبت درمورد تنش و اضطرابي را که با آن دستوپنجه نرم ميکنند بسيار سودمند مييابند. در نوع خاصي از گفتاردرماني که درمان شناختي- رفتاري ناميده ميشود، نوجوانان برخي ترسهاي خود را فراموش ميکنند. اين روشهاي درماني، راههاي جديدي را به افراد ميآموزند تا بر ترس و اضطراب خود چيره شوند و با احساساتشان درست برخورد کنند
خانواده درماني: والدين درماني بهترين راه براي خارجکردن کودک از شرايط استرسزاست. روابط بينفردي سالم در خانواده ميتواند در تشخيص بهموقع علائم افسردگي در نوجوانان مفيد باشد. از اين راه تا حد زيادي ميتوان به مشکلات روحي و رواني کودک پي برد تا بتوانيم رفتار مناسبي در مقابل آنها داشته باشيم. اگر او را دچار افسردگي يافتيم بايد ببينيم چه چيزهايي ميتواند باعث افسردگي شده باشد. شايد لازم است بعضي از رفتار خود را صحيح کنيم. متخصص خانواده درماني نهتنها نوجوان افسرده، بلکه تمام خانواده را زير نظر ميگيرد. همانطور که قبلا گفتيم، توجه به خانواده به اين دليل نيست که علت گرفتاري نوجوان، خانواده اوست بلکه به اين دليل است که درحقيقت خانواده، محيطي گروهي است و هيچ فردي از ديگر افراد جدا نيست. کودکان افسرده اغلب به خانوادههايي تعلق دارند که ميزان بالايي از مصيبت در آنها وجود دارد و معمولا در برقراري روابط اجتماعي مشکلاتي دارند.
مشاورهدرماني: مربي يا فرد دلسوز و آگاهي که نوجوان بتواند بهراحتي با او درددل کند، مورد مناسبي است براي اينکه او احساسات سرکوبشده خود را تخليه کند.
رواندرماني: رواندرماني، شيوهاي درماني است که بهوسيله روانپزشکان و روانشناسان برای کمک به مشکلات مختلف روانشناختي در افراد، مورد استفاده قرار ميگيرد. اين شيوه مستلزم آن است که فرد، درمورد مشکلاتي که با آنها مواجه است، به شکل رودررو با درمانگر يا در يک گروه کوچک با يک يا دو رواندرمانگر رواندرماني گروهي صحبت ميکنند.
ورزشدرماني: اگر کودکان يا نوجوانان، مرتبا ورزش کنند و وضعيت جسمي خود را در حالت طبيعي و خوب نگه دارند، نسبت به زماني که از نظر جسمي وضعيت خوبي نداشتهاند، کمتر مضطرب و افسرده خواهند بود.
منبع: وقایع اتفاقیه