آفتابنیوز : بهداد منصوری - از مدتها پیش، ذهنم درگیر این سوال است که آیا اعتیاد جرم است یا بیماری؟ آیا فقط سراغ همسایه میرود یا ممکن است روزی گریبان خود ما را هم بگیرد؟
چرا اعتیاد؟!
واقعیت این است که هنوز رویه ثابتی بر واکاوی اعتیاد حاکم نیست. برخی اعتیاد را بیماری تلقی میکنند و برخی نیز آن را جرم و یا پیشزمینه وقوع جرم قلمداد میکنند چرا که کم نیستند افرادی که بخاطر تهیه و مصرف مواد مخدر، دست به سرقت و... میزنند. لذا، نگاه به این مقوله جنبههای متفاوتی دارد.
در این میان از نگاه خود فرد معتاد، ممکن است مصرف مواد مخدر امری تفریحی و موقتی قلمداد شود که می توان به دلخواه آن را کنترل و ترک نمود. حال آنکه این باتلاق عظیم و بیرحم زندگی، خواسته یا ناخواسته فرد را غرق میکند و چه بسا زمانی وی به خود میآید که تا حد انحطاط در منجلاب اعتیاد غوطهور شده است.
در واقع مواد مخدر اختیار زندگی او را بدست گرفته و از روی اجبار مصرف میکند، تا زندگی کند و تلخ تر از آن اینکه زندگی میکند تا مصرف کند. حال آنکه از نگاه اطرافیان، اغلب سوء ظن به فرد معتاد وجود دارد که علاوه بر بیمار دانستن فرد، وی را مجرم و یا عامل وقوع جرم تلقی میکند.
لیک از نگاه برخی مددکاران اجتماعی و صاحبنظران، معتاد، فرد بیماری است که به بیماری مزمن و پیشرونده اعتیاد مبتلاست. آنها معتقدند که یک معتاد پیشزمینههای مساعد اعتیاد از قبیل کمبودهای شخصی، بحرانهای عاطفی، کمبودهای خانوادگی و آسیبهای اجتماعی و ... در وجود خود داشته است.
آنچه که مسلم است ریشهیابی معضل اعتیاد امری ضروری است که نباید منجر به قضاوتهای عجولانه و مغرضانه شود. در واقع باید دید علت مصرف، فرد معتاد برای اولین بار چه بوده است؟! او چه برداشتی از مصرف مواد مخدر داشته و چه هدفی را در ذهن خود مصور کرده است؟ آیا عاقبت تلخ این راه را میدانسته است؟
اگر به اعتیاد به عنوان یک بیماری نگاه کنیم، علت ابتلا و عوارض روحی و رفتاری این بیماری قابل تأمل است. در چندین گفتگوی نگارنده با بهبودیافتگان، اغلب آنها فرد معتاد را بیماری میدانستند که در زندگی، طاقت رویارویی با مشکلات را نداشته و مفهوم تعادل را نمیشناسد. فرد افراطی که با تنبلی و خودخواهی میخواهد ره صدساله را یک شبه بپیماید.
البته هنوز هم امیدواری زیادی به نجات از این منجلاب تلخ زندگی وجود دارد. اغلب نجات یافتگان، عضویت در انجمن معتادان گمنام را از موفقترین راههای ترک اعتیاد عنوان میکنند. در این انجمن فرد معتاد (بیمار) میتواند ضمن مراجعه به همدردانی که بهبود یافتهاند، ارتباطی مستمر و صادقانه با آنها برقرار کرده و از تجربیاتشان استفاده کنند. در آنجاست که با پذیرش بیماری خود، باور برگشت در وی تقویت شده و خواهد توانست در مسیر بهبودی گامهایی موثر و استوار برداشته و با تکیه بر نیروی برتر (خداوند متعال) برای بهبود خود و سایر همدردان و نیز انتقال تجربیات مفید و سازنده گام بردارد.
اکنون که با حمایت دولت از NGOها، انجمن معتادان گمنام مبادرت به تشکیل جلسات منظم میکنند، فرصت مشارکت صادقانه و بیان احساسات واقعی و نیز دریافت راهکارهای مفید برای مبتلایان بیماری اعتیاد فراهم شده است، فرد معتاد میتواند همگام با گروه، پیش رفته و بتدریج به زندگی عادی بازگردد. وی با فراگیری اصول انجمن و انتقال تجربیات و دانش خود به یک فرد تازه وارد، همواره مراقب خواهد بود که از بروز مجدد علایم اعتیاد در خود ممانعت بعمل آورد و در برابر وسوسه مصرف مواد مخدر راهحلهای مناسب و جایگزین را انتخاب و به آنها عمل کند. چرا که یک بار مصرف، زیاد و هزار بار کافی نخواهد بود.
از نکات حایز اهمیت در این خصوص قطع ارتباط با افراد مصرف کننده و محیطهای آلوده خواهد بود، چرا که با کوچکترین غفلتی آتش اعتیاد در وجود بیمار زبانه خواهد کشید. همراهی موثر ، مداوم و نیز پذیرش بیماری فرد معتاد توسط افراد خانواده نیز از اهمیت بسزایی برخوردار است که زمینهساز یک تجربه پاکی بصورت نامحدود در فرد معتاد خواهد شد تا بتواند خلا فکری و رفتاری خود را برطرف ساخته و روح و جان خود را تعالی ببخشد. صداقت و همدلی امری حیاتی بوده و تسلیم بیقید و شرط کلید بهبودی است و البته پرهیز کامل کارساز خواهد بود.
ذات بیماری اعتیاد، هوای نفس و اساس بهبودی، فروتنی است. اگر تحولی معنوی شکل بگیرد توانایی تامین خلاء معنوی و روحانی هم حاصل خواهد شد.
نگاه کردن به عقب و تشکر از خدا، نگاه کردن به آینده و اعتماد به خدا، نگاه کردن به اطراف و خدمت به خدا و در نهایت نگاه کردن به درون و پیدا کردن خدا، راههای رسیدن به آرامش است.
«برای آزاد شدن ذهن خود، از تغییرات مثبت نترسیم»
اميدوارم اينقدر مراقب حرفها و فكرهايمان باشيم كه درگير بلاي خانمانسوز نشوم همه چيز در دوقدمي ما هست اگر صدايش كنيم زود اجابت ميكنه به هر بهانه ايي
از پيام شما بسيار ممنون نكات ظريف و درد اجتماعي رو زيبا به نوشتار اورديد
این بیماری در چهار رکن اساسی فعال است
.اول جسمی ـ مثل اجبار به مصرف - تنبلی - بی حالی - تن پروری - خستگی مفرط - و . .
دوم روانی - مثل بی ثباتی در شخصیت - انزو جویی - تائیدطلبی - ترس - انکار - خودآزاری - دیگرآزاری - چند شخصیتی - خودشیفتگی - شیدای و . . .
مثل بی خدایی بی ایمانی یاس ناامیدی وپوچگرایی و ..
احساسی - مثل دلتنگی - خشم - کینه -دلسوزی - زود رنجی - کینه توزی - رنجش و ...
اعتیاد یک بیماری مزمن است که فراتراز مصرف مواد مخدر است و ما تعریفی خاص و جامعی برای آن نداریم و فقط میدانیم چیزی که ما را معتاد کرده بیماری اعتیاد است ، نه مواد مخدر و نه رفتارهای ما ، بلکه فقط بیماری اعتیاد است ،
يک خلا معنوي است که مشخصه اصلي ان از دست دادن کنترل واختيار زندگي است
اعتياد ناهنجاري شخصي و فرار از مسوليت مي باشد
در گستره اقتصادي برخي پيامدهاي ناشي از اعتياد به مواد مخدّر عبارتند از: بيكاري، ضعف مالي در ازاي خريد و مصرف مواد، لطمه به اقتصاد و جامعه و خانواده.
بسیار جمله زیبایی بود...