هاشمی اما یک جایگاه مهمتر نیز داشت، ریاست مجمع تشخیص مصلحت نظام... و همین مقام بود که بسیاری آرزوهای مختلفی درباره آن داشتند. از همان زمانی که هاشمی در کنار مرادش امامخمینی(ره) آرمید، بسیاری نام شیخ نور را بر سر زبانها انداختند.
زمزمه ناطق نوری بود.... همانی که سالها کنج عزلت برگزید و حتی در برابر اتهاماتی که بر او روا شد سکوت کرد.
ناطق تا پیش از این مرتب میگفت که با سیاست خداحافظی کرده است و میدان را به جوانها داده، خیلی وقت است میانه خوبی نیز با جامعه روحانیت و اصولگرایان ندارد. شیخ نور روزبهروز به اصلاحات نزدیکتر شد و از راستیها دورتر.
ایران که بیهاشمی شد، گفتند ناطق نطقش باز میشود، چراکه او اشبهترین به آیتالله مرحوم است. در همان چند روز اول بعد از فوت هم سخنرانیهایش نشان از شکست یک سکوت چندساله میداد.
وقتی در بحبوحه انتخابات ریاستجمهوری و به حمایت تمامقد از ریاستجمهوری حسن روحانی پرداخت، خیلیها گفتند یعنی او از مجمع تشخیص دور شده (چون بیطرفی او زیرسوال رفته است) و قرار است شاید در دولت روحانی به معاون اولی یا حتی وزارت کشور قناعت کند. با این حال هنوز هم اصلاحطلبان چشم انتظار ریاست ناطق نوری بر مجمع تشخیص هستند.
**هاشمی به جای هاشمی؟!
در کنار چهره محبوب جناح چپ برای تصدی ریاست مجمع، اما شخصیتهای دیگری نیز به این عنوان معرفی شدهاند. یکی از آنها آیتالله هاشمی شاهرودی است. رئیس سابق قوهقضائیه هم بعد از ناطقنوری برای مدتها جزء یکی از گزینههای ریاست مجمع مطرح بود، بهخصوص که او در میان مجلس خبرگان نیز نفوذ قابلتوجهی دارد. اما سن نسبتا بالا و این اواخر کسالت و بیماری او که باعث شد وی در بیمارستان چندین روز بستری باشد جانشینی هاشمی شاهرودی به جای هاشمی رفسنجانی را با اما و اگر روبهرو کرد. هرچند اعضای مجمع تا بازگشت او از بیمارستان چشم انتظارش بودند.
**غیر معممها
ولی تنها چهرههای معمم نبودند که ریاستشان در مجمع برای مدتی بر سر زبانها افتاده بود. مثلا حضور این روزهای محسن رضایی در توئیتر را نمیتوان بیدلیل دانست. به نظر میرسد رضایی به فکر عزیزکردن خود است و میخواهد دوباره به چشم بیاید. بهخصوص که او در سال 96، این بار پا روی دل گذاشت و کاندیدای ریاستجمهوری نشد. هرچه باشد محسن رضایی، دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام است، که البته از همراهان مرحوم هاشمی رفسنجانی در زمان جنگ. رضایی هرچند دو سالی هست که به کسوت قبلی بازگشته است، اما نمیتواند از ساختار سیاست کشور دل بکند. از همین روی او را نیز باید یکی از چهرههای ریاست مجمع دانست.
در کنار رضایی، اما گزینههای دیگری نیز مطرحاند. یکی از دیگر گزینهها غلامعلی حداد عادل است.
هرچه نباشد او عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام است، بهطور همزمان ریاست فرهنگستان زبان و ادب فارسی ایران، عضو فعال شورایعالی انقلاب فرهنگی، همچنین عضو شورای سازمان پژوهش و برنامهریزی آموزشی ایران نیز هست. در صورت انتخاب او در جایگاه ریاست مجمع تشخیص مصلحت نظام، همانگونه که وی اولین رئیس غیرروحانی مجلس شورای اسلامی بود، اولین رئیس غیرروحانی این مجمع هم لقب خواهد گرفت.
**رئیسی هم آمد
اما آیا واقعا قرار است سنتشکنی شود و یک رئیس غیرمعمم بر مجمع تشخیص قراربگیرد؟ از آنجایی که از نگاه عدهای یک روحانی بر جایگاه مجمع تکیه میزند گزینههایی مثل حداد و رضایی هم برای مدتی است که در محاق رفتهاند و حالا زمزمههای یک گزینه جدیدتر برای ریاست مجمع مطرح شده است.
او کسی نیست جز رقیب حسن روحانی در انتخابات ریاستجمهوری 96. گزینهای که تا به حال کسی فکرش را هم نکرده بود... حجتالاسلام والمسلمین رئیسی. حتی وقتی از غلامرضا مصباحیمقدم، عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام درباره اینکه آیا او یکی از گزینههاست میپرسند او تلویحا وجود نام او در بین افراد محتمل را تایید میکند، اما درباره بودن یا نبودن وی بهعنوان رئیس مجمع تشخیص مصلحت میگوید: «بنده نمیگویم ریاست حجتالاسلام رئیسی بر مجمع تشخیص صحت ندارد، بلکه در جریان این موضوع نیستم.»او ادامه داد: «امروز و در شرایط فعلی عدهای در فضای مجازی آیتالله هاشمی شاهرودی را به عنوان گزینه ریاست مجمع معرفی میکنند و عدهای دیگر نیز از آقای رئیسی برای تصدی این سمت نام میبرند از این رو بنده بر این باورم که آنچه در شرایط فعلی در فضای مجازی منتشر میشود گمانهزنی است و نمیتوان آنها را تایید و یا تکذیب کرد.»
**او میشود؟
اما آیا بهراستی رئیسی، تولیت آستان قدس رضوی پای به جایگاه تشخیص مصلحت خواهد گذاشت؟ تا چه اندازه چنین موضوعی محتمل است؟ هر چند این گمانهزنیها صرفاً در فضای رسانهها وجود دارد و در نهایت این تدبیر و حکم مقام معظم رهبری است که تکلیف ریاست مجمع تشخیص را مشخص میکند.