آفتابنیوز : در حال حاضر خلیج فارس صادرکننده 27 درصد از نفت جهان است که سهم ایران در این میان (بنابر اطلاعات انرژی آمریکا)، 15 درصد از صادرات خلیج فارس است.
در نگاهی ریاضی این میزان از صادرات ایران به زحمت 4 درصد تأمین نفت جهان را تشکیل می دهد. طبق آمار آژانس اطلاعات انرژی دولت آمریکا، انقلاب اسلامی ایران در سال 1357 سبب شد در بین سال های 1357 تا 1360 بهای نفت خام با افزایش قیمت از بشکه ای 14 دلار به 34 دلار، بیش از دو برابر شود. این میزان با حساب تورم و بنابر استانداردهای امروز معادل بهایی بیش از 80 دلار برای هر بشکه است.
از دیگر عواملی که در آن زمان موجب افزایش بهای نفت شد می توان به شروع جنگ ایران و عراق و کاهش تولید اوپک اشاره کرد که با کاهش 7 میلیون بشکه ای در روز به 8/22 میلیون بشکه در هر روز رسید.
به گفته آریل کوهن از بنیاد هرتیج، عدم قطعیتی که در مورد توانایی ایران از حفظ تولید نفت در سطح فعلی وجود دارد، در آینده نزدیک منجر به رسیدن بهای نفت به بشکه ای بیش از 80 دلار می شود. با این حال میزان صادرات ایران تنها نگرانی موجود نیست.
تنگه هرمز و 90 درصد از انرژی جهان مسیر باریکی از آب های خلیج فارس که با نام تنگه هرمز شناخته شده است، بدون شک یکی از مهمترین آبراه های جهان است که دریای عمان و خلیج فارس را به هم پیوند می دهد. در سال 2003، حدود 90 درصد نفت خلیج فارس از تنگه هرمز گذر کرد که معادل با 40 درصد نفت جهان بود و این موضوع اهمیت ژئواستراتژیک این تنگه را در کنار چند عامل دیگر در حمل و نقل انرژی نشان دهد.
بنابراین تأمل در مورد نگرانی از تهدیدات ایرانی مرتبط با کنترل ژئو استراتژیک این تنگه، بسیار مهم تر از میزان تولید نفت ایران است به طوری که در سال 2005 سازمان اطلاعات دفاعی آمریکا در گزارش خود در برابر کنگره چنین گفت: «قضاوت ما این است که ایران می تواند با اتکا بر استراتژی چند لایه استفاده از نیروهای هوایی، دریایی و حتی زمینی، به راحتی تنگه هرمز را ببندد. در سال 2004 ایران از کره شمالی اژدر، هواپیمای موشک انداز و زیردریایی خریده و پیشرفت های عمده ای در این زمینه داشت.»
به نوشته ریسورس اینوستر، سایت تحلیلی در مورد مسائل حفاری، استخراج و لوله کشی نفت، ایران قادر نیست سهم تولید نفت خام خود را در اوپک ادامه دهد و نفت این کشور چند دهه است که به خاک آمریکا نرسیده است. با این حال با مسأله غنی سازی موجود، بهای نفت در سراسر دنیا کاملا تحت تأثیر نتیجه جدیدترین پیشرفت های دیپلماتیک در مسأله ایران قرار گرفته اند.
هفته گذشته هم ایران هشدار داد که در صورت خطای آمریکا، جریان نفت در منطقه به خطر می افتد که خود سبب افزایش 77 سنتی نفت در روز بعد شد و خود حاکی از این بود که چطور یک تهدید می تواند به سرعت قیمت ها را بالا ببرد.
در این میان یک موضوع مشخص است:ایران شدیدا به درآمدهای نفتی خود وابسته است که حدود 80 درصد درآمد این کشور از صادرات را تشکیل می دهد. کشورهایی چون آلمان، فرانسه، ایتالیا و ژاپن مصرف کنندگان بخش اعظمی از این صادرات هستند و احتمال آن کم است که ایران از چنین درآمدی چشم پوشی کند. احتمال اینکه شرکای وارد کننده ایران بگذارند اوضاع به چنین جایی برسد از آن هم کمتر است.
پس آیا چنین تهدید و نوسانات مدام بهای نفت خام ناشی از ایران، آنقدر بر فضای حاکم بر تنگه هرمز تأثیر خواهد داشت؟ از لحاظ منطقی بسیاری از صادرات نفت جهان از طریق این تنگه گذر می کند و احتمالا بزرگترین سلاح ایران، نزدیکی ایران به آن است. با این حال هر چند نفت از مناطق بسیاری صادر می شود، ولی بیشتر این صادرات از یک تنگه کوچک می گذرد که در وسیع ترین مکان خود 95 کیلومتر عرض دارد.
نکته ای که آشکار است ولی از آن غفلت شده این است که اگر نفت خلیج فارس نتواند از تنگه هرمز گذر کند دیگر مهم نیست که تولید نفت کاهش پیدا کند. زیرا صادرات نفت باید مسیر امن و مطمئنی برای ورود به بازارهای جهانی داشته باشد.