آفتابنیوز : اظهارات رئیسجمهور آمریکا در مجمع عمومی سازمان ملل و مواضعی که وی نسبت به مسائل منطقه و جمهوری اسلامی ایران گرفت بیش از هرچیز چهره واقعی سیاست آمریکا در قبال مسائل مهم جهانی و منطقهای و کشورهای مستقل چون ایران را نشان داد.
این اظهارات پرده نفاق سیاست خارجی آمریکا را کنار زد. رئیسجمهور آمریکا مسائلی پیرامون جمهوری اسلامی ایران مطرح کرد که نهتنها مردم منطقه به آنها اعتقاد و اعتماد ندارند که در بین فرهیختگان و خود مردم آمریکا نیز چنین اظهاراتی طرفدار ندارد.
اگر اظهارات تبلیغاتی آقای ترامپ در مقطع انتخابات ریاستجمهوری آمریکا را به خاطر بیاوریم خواهیم دید که او بارها مطرح کرد که آمریکا در ایجاد گروههای سلفی تروریستی و حتی داعش نقشی مستقیم داشته است. داعشی که آن جنایات تاریخی را علیه ملتهای مسلمان در منطقه ایجاد کرده است. یکی از اتهامات ترامپ به دولتمردان وقت آمریکا این بود که شما گروههای تروریستی را ایجاد کردید و تلاش من بر این مبنا خواهد بود که گروههای تروریستی و داعش را نابود کنیم. وقتی خود ترامپ چنین اظهاراتی را اینگونه شفاف مطرح میسازد امروز باور مبارزه با تروریسم از سوی آمریکا بلاموضوع است.
وقتی ما شاهد جنایات بسیار فجیعی در سرزمین فلسطین اشغالی توسط رژیم صهیونیستی هستیم یا جنایاتی که بیرحمانه توسط آلسعود علیه ملت مظلوم و بیدفاع یمن با بمبهای هوشمند آمریکا اتفاق میافتد و در عین حال رئیسجمهور آمریکا موضع ضدتروریستی میگیرد، این موضعگیریها برای افکار عمومی دنیا باورپذیر نخواهد بود.
امروز در افکار عمومی و بهخصوص در کشورهای منطقه نظیر عراق و سوریه روشن و مشخص است که پرچمدار اصلی مبارزه واقعی با تروریسم، جمهوری اسلامی ایران است. کشوری که در حمایت از دولتهای قانونی عراق و سوریه طلایهدار بود و در کمک به ملتهای مظلوم منطقه در برابر تروریسمی که توسط کشورهایی چون عربستان و با طراحی سرویسهای جاسوسی آمریکا شکل گرفته بود پیشتازی کرد و به همین واسطه است که ما شاهد افول و فروپاشی جریانی چون داعش در آینده بسیار نزدیک خواهیم بود.
جمهوری اسلامی ایران بنا به اعتراف دنیا در مسائل مربوط به پرونده هستهای به تعهدات خود عمل کرده و این در حالی است که آمریکاییها نهتنها به تعهدات خود عمل نکردهاند بلکه در مقابل عادیسازی روابط اقتصادی کشورهای دیگر با ایران نیز سنگاندازی کردهاند.
ترامپ در بخشی از اظهارات خود اشاراتی نیز به آزمایشات هستهای کره شمالی داشت. در این ارتباط باید این سوال را مطرح کرد که چرا کره شمالی وادار به روی آوردن به سلاحهای اتمی میشود؟ با تاملی بر مذاکرات بهعمل آمده میان آمریکاییها و دولت کره شمالی طی سالهای گذشته درمییابیم که آمریکاییها متعهد شدند چنانچه پیونگ یانگ دست از آزمایشهای اتمی خود بردارد تحریمهای اقتصادی برداشته شده و روابط این کشور با دنیا عادی خواهد شد. با این وجود اما علیرغم اقدامات صورت گرفته، شاهد آن بودیم که آمریکاییها نهتنها به تعهدات خود پایبند نبودند بلکه بر میزان فشارهای خود علیه پیونگ یانگ افزودند. طبیعی است که وقتی یک کشور میخواهد به حیات عادی خود ادامه دهد به رفتار دشمن مینگرد. مسبب رویکرد کره شمالی در حرکت به سمت هستهای شدن، رفتارهای دولت ایالات متحده است. دولتمردان آمریکا همواره به دنبال ایجاد بحرانهایی هستند که به واسطه آنها بتوانند در امور داخلی کشورها دخالت کنند. چیزی که در غرب آسیا اتفاق افتاد و همگی ملاحظه کردیم که آمریکاییها از سال 2001 وارد منطقه شدند و ماحصل آن 16 سال اشغالگری در این منطقه و بیثباتی سیاسی و امنیتی افغانستان، سوریه، یمن، عراق و... است. در نتیجه اولین دولتی که متهم به تروریسم و حمایت از یک رژیم آپارتاید تروریستی نظیر رژیم اشغالگر قدس است، خود آمریکاست.
به اعتقاد بنده، نقطه مثبت اینگونه اظهارات رئیسجمهور آمریکا رونمایی از چهره واقعی آمریکاست. دنیا میبیند که برخلاف توافقات منعقد شده میان ایران و کشورهای 1+5، این آمریکاست که نقض عهد میکند.
به گزارش فرهیختگان، در جمعبندی باید گفت اظهارات ترامپ پرده از این چهره برداشت. ماهیت سیاست آمریکا در دوره ترامپ با روسای جمهور پیش از وی تفاوتی نکرده و تنها نوع دیپلماسی آنها تغییر کرده است. رئیسجمهور قبلی آمریکا نیز بعد از برجام در قبال ایران چهار راهبرد را اعمال کرد. این راهبردها عبارت بودند از: تلاش برای گرفتن قدرت بازدارندگی و دفاعی ایران، حفظ ساختار کلی تحریمها، محدود کردن برنامه منطقهای ایران و درنهایت، عملیات نفوذ در داخل ایران. عملکرد ترامپ نیز در تداوم همین سیاستهاست که ادعاهای دروغین صلح و حقوق بشر آمریکا را برملا میکند.