کد خبر: ۴۷۹۶۰۲
تاریخ انتشار : ۱۱ مهر ۱۳۹۶ - ۲۰:۰۴

وزارت نیرو، بالیوود، اصلاحات نهادی و آمیتا باچان

اگر انرژی‌ها را هدر ندهیم، اگر این‌قدر عصبانی نباشیم، اگر همدیگر را تحمل کنیم، اگر خود را مقید به چارچوب‌های علمی بدانیم، اگر دست از ناسزاگویی‌ها برداریم، اگر بسیار زحمت بکشیم و اگر اصلاحات نهادی انجام دهیم، می‌توانیم امیدوار باشیم که در یک برنامه میان‌مدت از مرحله توسعه مخرب عبور كرده و به نوعی از توسعه دست یابیم که دوستدار محیط زیست است. به این نوع از توسعه، توسعه پایدار می‌گویند.
آفتاب‌‌نیوز :
این نوشتار در سه اپیزود خیلی خیلی جدی، جدي و اشک‌ها و لبخندها تدوین شده است:
اپیزود اول: خیلی خیلی جدی!:  در یکی از شهرهای هندوستان هستیم که نامش «ونا» (وزارت نیروی ایران) است. در اینجا همه چیز خراب است. نه رفتگر کارش را به درستی انجام می‌دهد و نه شهردار و نه معلم. همه ناراضی هستند. همه، هم خرابکاری می‌کنند و هم غر می‌زنند که چرا چنین است.

من خود به چشم خویش دیدم بر سر کوی/ که جیب‌بری چون مصلحان اجتماعی در نکوهش کژی‌ها داد سخن می‌داد/ (خواستم شعر بگویم، مِر شد)

دیگر شاهد معتبرتر از نگارنده می‌خواهید. اگر بگویید بله، من هم می‌گویم بی‌خود. خلاصه هیچ تپه «آب‌نپاشیده‌ای» وجود نداشت. به ناگهان نفس‌ها در سینه حبس می‌شود. سواری بلندبالا، نشسته بر موتوری غول‌پیکر (شاید هم جیپ بود! اشکال از حافظه نویسنده است) به سمت شهر می‌آید. ابری از گردوغبار پشت سر او شکل گرفته. بالاخره آن مرد آمد. آن مرد در باران آمد. آن مرد با چتر آمد. خودش بود! آمیتا باچان؛ قهرمانی که قرار بود بیاید و تمام این مسائل را به سرپنجه تدبیر که نه؛ با مشت و لگد خود حل كند. نگهبانان شهر و خانه جبارسینگ، یک به یک جلوی او ایستاده‌اند تا نگذارند او مشکلات را حل و شهر را درست كند. اما او که یک آدم معمولی نیست؛ آمیتا باچان است! می‌فهمی؟ اولین نگهبان (بخوانید مشکل) را همچنان که سوار موتور است از بین می‌برد. تک‌چرخی می‌زند و بر سینه آن بدبخت فرود می‌آید. چرخ عقب موتور را در هوا می‌چرخاند و پنج، شش نفر را شل و پل می‌کند! با هر ضربه مشت خود، دو یا سه مشکل را حل می‌کند. از بالای بالکن چرخی در هوا می‌زند و تمام، تمام. جبارسینگ، «چِغِر بدبدن»، با صورت خونین و مالین بر کف خیابان است. در همین لحظه، نامزد قهرمان از زندان جبارسینگ آزاد شده و به او می‌پیوندد (ببخشید باید کمی جلوتر شخصیت نامزد آمیتا باچان را معرفی می‌کردم. اشتباه شد). آنها دست در دست هم (تا یادم نرفته بگویم که آنها از قبل محرم بودند) و همراه با دیگر مردمان شهر که همگی یکباره آدم‌های خوب و وظیفه‌شناسی شده‌اند، در خیابان‌های شهر حرکات موزون انجام داده و لالایی مجاز می‌خوانند! از همین لحظه همه چیز بسامان است و ما مجبوریم دکان «رؤیافروشی» را تعطیل کنیم.

اپیزود دوم: جدی: وزارت نیرو بالیوود نیست! ارائه دو خدمت پایه، یعنی آب و برق مردم با این وزارتخانه است. با محیط‌زیستی به گستره ایران‌زمین و با گروهی به شماره ایرانیان، طرف است. شاید مهم‌ترین وزارتخانه توسعه‌ای کشور است. نمی‌توان منتظر رستم دستانی بود که با گرز گران در دست، و ببر بیان بر تن، و سوار بر رخش تنومند از هفت خان بگذرد و کیکاووس رستگاری را آزاد كند. لطفا قهرمان‌سازی نکنیم! ضدقهرمان نیز نسازیم! ما به دنبال ملودرام نیستیم. هرچه هست خوب یا بد، محصول کار کسانی چون ماست. سیستم پیچیده تصمیم‌سازی و تصمیم‌گیری در گذشته ما را به اين نقطه رسانده است. لابد سطح دانش و اقتضای آن زمان چنین بوده است. هیچ‌کس به‌تنهایی مسئول مشکلات نیست. در کنار وزارت نیرو، سیستم‌های تأثیرگذار دیگری نیز بوده‌اند؛ سازمان برنامه و بودجه، مجلس، دیگر وزارتخانه‌های مرتبط، دولت و قوه قضائیه؛ همه مسئول‌اند. هدف تبرئه وزارت نیرو نیست بلکه نگارنده نیز معتقد است وزارت نیرو اصلاحات اساسی و نهادی می‌خواهد. مقصود این است که هیچ‌کس به‌تنهایی مسئول مشکلات موجود نیست. بنابراین با حذف آدم‌های باتجربه بخش آب، کشور چیزی به‌دست نمی‌آورد. باید سیستم‌ها و روش‌ها را درست کرد. باید فرایند تصمیم‌گیری و تصمیم‌سازی را بسامان كرد. نه آنکه کارشناسان و مدیران باتجربه را از دایره تأثیرگذاری کنار گذاشت.

اپیزود سوم: اشک‌ها و لبخندها: به نظر نگارنده مهم‌ترین کار ثواب و صوابی که باید انجام داد، اصلاحات نهادی در وزارت نیرو و بخش آب است که مجموعه‌ای فرابخشی است. باید با همدیگر بسازیم و طرحی نو دراندازیم. آقایان «دینار» و «سالث» در سال‌های ٢٠٠٤ و ٢٠٠٥ در مقالات و کتب مختلف خود، مدلی را تحت عنوان تجزیه و تحلیل نهادی برای ارزیابی میزان تکامل و تغییر هریک از نهادهای آبی در تعامل با عوامل درون‌زاد و برون‌زاد ارائه دادند. آنها نهادهای آب را به سه بخش قوانین آب، سیاست‌های آبی و اداره آب تقسیم می‌کنند و برای هر یک موارد مختلفی را برمی‌شمارند. پیشنهاد ما این است که به‌جای برخوردهای عصبی‌گونه و ناسزاگویی، اقدام مهم ارزیابی و اصلاحات نهادی، با استفاده از چنین مدلی در دستور کار قرار گیرد تا به جاي نقد و سرزنش آدم‌ها، روش‌ها و سامانه‌های تصمیم‌سازی و تصمیم‌گیری اصلاح و بسامان شوند. این چیزی است که وزارت نیرو به آن نیازمند است. خوشبختانه در مقاله‌ای که اخیرا با عنوان «برنامه دکتر اردکانیان در بخش آب، چه مواردی را در بر خواهد داشت؟» منتشر شده، اصلاحات نهادی در یک بند به‌‌صورت مبسوط ارائه شده بود. اگر انرژی‌ها را هدر ندهیم، اگر این‌قدر عصبانی نباشیم، اگر همدیگر را تحمل کنیم، اگر خود را مقید به چارچوب‌های علمی بدانیم، اگر دست از ناسزاگویی‌ها برداریم، اگر بسیار زحمت بکشیم و اگر اصلاحات نهادی انجام دهیم، می‌توانیم امیدوار باشیم که در یک برنامه میان‌مدت از مرحله توسعه مخرب عبور كرده و به نوعی از توسعه دست یابیم که دوستدار محیط زیست است. به این نوع از توسعه، توسعه پایدار می‌گویند.

منبع: روزنامه شرق/شهروز امامي
بازدید از صفحه اول
ارسال به دوستان
نسخه چاپی
ذخیره
عضویت در خبرنامه
نظر شما
پرطرفدار ترین عناوین