آفتابنیوز : کمال خرازی در نشست مجمع اروپا که روز جمعه در وین برگزار شد سخنرانی کرد.
متن سخنرانی رییس شورای راهبردی روابط خارجی در این نشست به شرح زیر است:
از آنجا که تحولات سالهای اخیر در منطقه خاورمیانه آثار سیاسی و امنیتی مهمی را بر اروپا داشته است و با شکست داعش در عراق و سوریه ممکن است تهدیدات آنها علیه اروپا بیشتر شود، موضوع سخنرانی خود را «نقش جمهوری اسلامی ایران در منطقه خاورمیانه و استراتژی اروپا» انتخاب کردهام. ضمن اینکه علاقمندم در این سخنرانی به همکاری ایران و اروپا در قبال تحولات خاورمیانه و تهدیدات محتمل آینده اشاره کنم.
ابتدا چند سؤال را مطرح کرده، سعی خواهم کرد در سخنان خود به آنها بپردازم.
چه کسانی در این منطقه از فروپاشی حکومتهای منطقه و بیثباتی آن سود میبرند و چه کسانی در پی تثبیت وضع موجود هستند؟ نفوذ ایران ناشی از دخالت غیرقانونی ایران در منطقه است یا به دلیل حمایت ایران از دولتهای قانونی سوریه و عراق در برابر تروریستها و اقدامات بیثبات ساز کشورهای مداخلهگر؟ نفوذ با جنگ و کشتار و حمایت از گروههای تروریستی به دست میآید، یا کمک به دولتهای مستقر برای مقاومت در برابر دخالتهای بیگانه؟ ایران میتوانست نسبت به فروپاشی دولتهای عراق و سوریه بیتفاوت باشد؟ بیثباتی در این دو کشور تهدیدی برای ایران نبود؟ اگر بغداد و دمشق به دست داعش سقوط میکرد، سرنوشت منطقه در برابر یک تروریسم وحشی عنان گسیخته چون داعش چه میشد و چه تأثیری بر امنیت اروپا داشت؟ پایگاه فکری تروریسم تکفیری کدام ایدئولوژی است و خاستگاه آن کجاست؟
انقلابهای عربی خاورمیانه که از تونس آغاز شد، با دخالت بیگانگان در لیبی، مصر، سوریه، بحرین و یمن به انحراف کشانده شد و در خلأ امنیتی حاصله فضای لازم برای رشد گروههای تروریستی فراهم شد. بدین ترتیب، منطفه با بحرانهای جدیدی روبرو شد، به طوری که حتی اروپا نیز از تبعات آن در امان نماند. میلیونها انسان، آواره، کشته و زخمی شدند و شهرها و روستاهای زیادی ویران گردید. هرچند ریشه انقلابهای عربی را باید در حکومتهای دیکتاتوری و شیوع فساد در کشورهای منطقه جستجو کرد، ولی دخالت بیگانگان مسیر مبارزات صلحآمیز مردمی را تغییر داد. دیکتاتور تونس به عربستان سعودی پناهنده شد، حکومت برخاسته از اراده مردم مصر با حمایت عربستان سرنگون گردید، مبارزات مردم بحرین و یمن با دخالت مستقیم نظامی عربستان سرکوب شد و حمایت کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس از گروههای تروریستی تکفیری در سوریه و عراق بحرانی را دامن زد که میتوانست کل منطقه را با فروپاشی روبرو سازد.
در این میان، حمایت کشورهای غربی به خصوص آمریکا از کشورهای مداخلهگر و تشکیل یک ائتلاف صرفاً نمایشی علیه گروههای تروریستی، البته با شرکت همان کشورهای مداخله گر، به پیشروی سریع گروههای تروریستی و تصرف بخش وسیعی از خاک سوریه و عراق منجر گردید. پیشروی گروههای تروریستی در خاک سوریه و عراق ادامه یافت و چیزی نمانده بود که دمشق و بغداد به تصرف این گروهها درآید. آنها به مرزهای ایران نیز نزدیک شده بودند و خطر تروریسم ایران را نیز تهدید میکرد. در اینجا بود که ایران به دعوت سوریه و عراق به کمک آنها شتافت و از سقوط کامل این دو کشور به دست تروریستها جلوگیری به عمل آورد و در عین حال تهدید را از مرزهای خود دور ساخت.
در اینجا سؤال این است که چرا گروههای تروریستی به این سرعت پدید آمدند و گسترش یافتند. پاسخ این است که وهابیت که خاستگاه آن عربستان سعودی است بنیاد فکری گروههای تروریستی تکفیری را تشکیل میدهد. و پول و اسلحه ارسالی به سوریه از طریق ترکیه توسط عربستان و قطر موجب شکلگیری گروههایی چون داعش و النصره گردید. قابل ذکر است که ایدئولوژی افراطی وهابیت در طول قریب به چهار دهه گذشته، یعنی از زمان تجاوز شوروی به افغانستان با ایجاد مدارس متعدد وهابی در افغانستان و پاکستان و البته، با حمایت آمریکا ترویج گردید که منجر به شکلگیری القاعده و طالبان شد. از سوی دیگر دانشگاه مدینه در عربستان به تربیت امامان وهابی جهت اعزام آنها به مساجد سراسر جهان پرداخت که امروز همان مساجد به محلی برای عضوگیری داعش و النصره تبدیل شده اند. جالب است بدانید که خانم کلینتون وزیر خارجه اسبق آمریکا اعتراف کرده است که آمریکا برای مبارزه علیه شوروی به شکلگیری گروههای افراطی مذهبی در افغانستان کمک کرده است و اخیراً محمد بن سلمان، ولیعهد عربستان نیز در مصاحبهای اقرار کرده است که بعد از انقلاب ایران، ما سیاست گسترش اسلام تندرو را در منطقه در پیش گرفتیم.
متأسفانه کشورهای غربی در بحران اخیر خاورمیانه چشم خود را به خاطر منافع مادی خویش بر روی حمایت کشورهای حوزه خلیج فارس از گروههای تروریستی بستند و گروههایی همچون النصره و داعش به پیشروی سریع خود ادامه دادند و میرفت که امنیت کل منطقه را به خطر اندازند، به طوری که اگر حمایت ایران از کشورهای سوریه و عراق نبود امروز این دو کشور کاملاً در اختیار گروه ضد بشری داعش و النصره قرار داشت و کل منطقه در بیثباتی کامل به سر میبرد. بنا بر این، شما قضاوت کنید کشورهایی که از تروریستها حمایت میکردند عامل بیثباتی بودند یا ایران که از حکومتهای مستقر و قانونی منطقه حمایت کرد و جلوی پیشروی تروریستها را گرفت. در اینجا شما را به اعترافات اخیر شیخ حمد بن جاسم نخست وزیر پیشین قطر ارجاع میدهم که گفت قطر، عربستان و ترکیه به طور مشترک به حمایت از این گروهها پرداختند و سلاح و پول زیادی را راهی سوریه ساختند.
بنا بر این گزارش، علاوه بر موارد فوق یکی از مسائلی که همواره به بی ثباتی منطقه خاورمیانه دامن زده است، مساله هستهای است. ایران که همواره از ایده خاورمیانه عاری از سلاحهای هستهای حمایت کرده است و دستیابی اسراییل به سلاح هستهای را تهدیدی برای این منطقه میداند برای ایجاد اعتماد بینالمللی که در پی تولید سلاح هستهای نیست، در مذاکره با کشورهای 1+5 شرکت و با آنها در چارچوب برنامه جامع اقدام مشترک به توافقاتی رسید که مسلماً بر امنیت و ثبات منطقه تأثیر مثبتی را بر جای می گذارد، ولی جای تأسف است که این توافق بین المللی و مورد حمایت شورای امنیت سازمان ملل امروز با بدعهدیهای مکرر آمریکا و نقض صریح تعهدات آن کشور، با خطر شکست روبروست و شکست آن میتواند آثار منفی بر امنیت و ثبات منطقه داشته باشد. از این رو ضروری است که اروپا از این دستاورد بزرگ در برابر فشارهای آمریکا محافظت کند.
از طرف دیگر متأسفیم که بعضی از مقامات اروپایی با بیانات خود بین برجام و مسائلی همچون توان غیرقابل مذاکره موشکی جمهوری اسلامی ایران و نیز حضور ایران در منطقه ارتباط برقرار میکنند. در حالی که اولاً برجام صرفاً مربوط به برنامه هستهای ایران است و در کل برجام اشارهای به برنامه موشکی و حضور ایران در منطقه نیست. ثانیاً حضور ایران در سوریه و عراق به دعوت دولتهای قانونی آن دو کشور صورت گرفته است و نقش اساسی در دفع خطر تروریسم از کل منطقه و حتی غرب داشته است. اروپا نمیداند که اگر دولتهای سوریه و عراق توسط تروریستهای النصره و داعش سرنگون شده بودند چه بلایی بر سر مسلمانان غیرتکفیری، شیعیان، مسیحیان، اکراد، ایزدیها، ترکمنها میآمد؟ با اطمینان میگویم که امنیت فعلی اروپا نیز مرهون فداکاریها و هزینههای مادی و انسانی زیادی است که جمهوری اسلامی ایران و یارانش در مبارزه با گروههای تروریستی در سوریه و عراق متحمل شدهاند.
در قسمت پایانی صحبتهایم به این نکته مهم اشاره میکنم که ایران و اروپا باید بر اساس یک دید راهبردی و آیندهنگر از تردیدهای کنونی خارج شوند. ما میتوانیم نه تنها در رابطه با برجام، بلکه در رابطه با عدم اشاعه سلاحهای کشتار جمعی در این منطقه حساس همکاری کنیم. در حفظ ثبات و امنیت لبنان، سوریه و عراق که تاکنون روند خوبی را نیز طی کرده است با هم کار کنیم. این به شرطی است که براساس احترام و اعتماد متقابل عمل کنیم و در فکر ثبات، امنیت و توسعه اقتصادی منطقه باشیم و نه حمایت از کسانی که عامل بیثباتی و جنگ در این منطقه حساس هستند. برخی از کشورهای اروپایی با حمایت از عربستان و امارات و فروش سلاح به این کشورها و سکوت خویش در قبال تجاوزات مستمر آنها عملاً در کشتار صدها هزار نفر از مردم بیگناه و زنان و کودکان یمنی و سرکوب مردم بحرین مشارکت دارند.
در رابطه با مسائل دفاعی و توسعه موشکی ایران باید بگویم که این حق هر کشوری است که توان دفاعی خود را توسعه دهد. به ویژه کشوری چون ایران که در طول جنگ تحمیلی هشت ساله فرود صدها موشک را از سوی رژیم بعثی بر روی شهرها و مردمش تجربه کرده است. برخی از کشورهای غربی که سلاحهای تهاجمی پیشرفته را به کشورهای غیرمردمسالار منطقه میفروشند و درآمد بالایی را از این راه به دست میآورند انتظار دارند کشور بزرگی چون ایران توان دفاعی، از جمله توان موشکی خود را توسعه ندهد. متأسفانه بعضاً تبلیغ میشود که جمهوری اسلامی ایران موشکهایی را آزمایش میکند که برای حمل کلاهک هستهای طراحی شدهاند. این ادعا کذب محض است. ما به برجام متعهدیم و موشکهای ما صرفاً برای حمل ماهواره یا کلاهکهای متعارف طراحی شدهاند و جنبه دفاعی دارند و به همین جهت موضوعی نیست که بتوان در مورد آن با کسی مذاکره کرد. بیان چنین مواضعی از سوی برخی مقامات اروپایی باعث تضعیف برجام می شود، زیرا حمایت از موضع دولت کنونی آمریکا تلقی میگردد که آرزویی جز برهم زدن برجام ندارد. به هر صورت، ایران آماده همکاری با اروپا در این منطقه حساس است، البته، اگر اروپا به آینده خود در این منطقه میاندیشد، چارهای جز پذیرش واقعیات جدید این منطقه ندارد. من به همکاری بین ایران و اروپا در راستای توسعه امنیت و ثبات منطقه امیدوارم.