آفتابنیوز : بازگشت اصلاحطلبان به سیاست، پروژهای چند ساله است که به تازگی توانسته منتج به گشایشاتی برای این جریان سیاسی شود. اما آنچه که هماکنون مد نظر اصلاحطلبان است، خواستههای حداقلی نیست که همچون انتخابات گذشته آنان را راضی به انتخاب افراد درجه چندمی از جریان خود کند.
حوادث پس از انتخابات ریاستجمهوری سال 88، عرصه را بیش از پیش برای اصلاحطلبان تنگ کرد. آنگونه که بازگشت آنان به سیاست ایران، -حداقل برای چند سالی- امری غیرممکن بود. چه در آن سالهای ابتدایی که خود پیشقدم بوده و با پشت کردن به انتخابات نه تنها از رای مردم محروم ماندند بلکه عرصه سیاسی کشور را هم دو دستی تقدیم جریان مقابل کردند و چه در آن هنگامی که قصد بازگشت به عرصه را داشتند اما با مانعی همچون عدم اقبال دیگر ارکان کشور روبهرو بودند.
رد صلاحیتهای گسترده نیروهای اصلاحطلب، از سوی نهاد نظارتی انتخابات نخستین و البته مهمترین سدی بود که این جریان در مقابل خود دید. اگرچه در این بین نمیتوان از اشتباه عدم کادرسازی اصلاحطلبان گذشت که با عمر چند دههای خود، هنوز هم نتوانستند نیروهایی رای آور را آماده کشورداری کنند، اما آنچه که بطور ملموس شاهد آن بودهایم مهر عدم احراز صلاحیت بود که زیر نام هر یک از کاندیداهای آنان در چند دوره از انتخابات خورد.
در چنین وضعیتی «ائتلاف» چارهای بود که اصلاحطلبان دست به دامن آن شدند. ائتلاف با اعتدالیون اصولگرا که در انتخابات ریاستجمهوری سال 92 شروع شد، در انتخابات مجلس 94 هم پیش گرفته شد، تا پیروزی نسبیای قسمت اصلاحطلبان شود. اما آیا این سقف آرزوهای اصلاحطلبان بود؟
رایزنی با شورای نگهبان؛ نخستین گام برای بازگشت
اگرچه راه برای بازگشت اصلاحطلبان به عرصه کشورداری با در پيش گرفتن معرفي چهرههايي از ردههاي پايينتر، تا حدودی هموار شد، اما این همان چیزی نبود که جریان اصلاحطلبی میخواست. خانهنشینی بسیاری از چهرههای شاخص این جریان که راهی برای بازگشت خود نمیدیدند، آنان را به فکر مسیرهای دیگری هم انداخت. پس از گذراندن دو انتخابات مجلس 94 و ریاست جمهوری 96، اصلاحطلبان گفتوگو را چاره کار خود دیدند و در نخستين گام، اعضای شورای نگهبان را به عنوان طرف مقابل میز مذاكره انتخاب کردند.
اصلاح طلبانی که دیگر راضی به ائتلاف نیستند، با دیدن اقبال مردمی، تا آنجا خود را قادر و توانا میبینند که با لیست تماما اصلاحطلب وارد انتخابات مجلس شورای اسلامی 98 شوند. به زعم آنان شورای نگهبان تا حدودی تغییراتی را نسبت به انتخابات گذشته در رویه خود اتخاذ کرده است. شاهد مثال این امر، اظهاراتی است که برخی چهرههای اصلاحطلب در بحبوحه انتخابات مجلس دهم داشتند. آنان همان لیست نصف و نیمهای را هم که بسته بودند نتیجه مذاکرات خود با مشاوران رهبری و اعضای شورای نگهبان میدانستند و این امیدواری همچنان با آنان همراه است.
تماسهاي امیدوارکننده از قم
شهر قم برای چهرههای پیشتاز در مذاکره با نهاد حاکمیت، نه تنها محلی برای ملاقات با فقهای شورای نگهبان ساکن این شهر بوده، بلکه جایی برای دیدار با مراجع و علما نیز هست. دیداری که مراجع را در جایگاه واسطه برای حل مشکلات پیش روی اصلاحطبان قرار داده، توفیق کمی نیست که اصلاحطلبان توانستند به آن دست یابند. آنگونه که محسن رهامی در گفت و گو با خبرآنلاین اعلام کرد، برخی مراجع حتی اعلام آمادگی کردند که برای حل مشکلات اصلاحطلبان -که البته باید موضوع رفع حصر را هم به آن اضافه کنیم-، حاضرند تماس تلفنی با رهبری انقلاب برقرار کرده و با ایشان به رایزنی بپردازند. اینکه این واسطهگری تاکنون جواب داده یا نه را میتوان در ادامه گفتوگوی رهامی دریافت. او اگرچه برای دادن اطلاعات جامع و کاملی در مورد این دیدارها معذوریت دارد اما بر چنین رخدادی هم تاكيد کرده و امیدوار است که در آینده به موفقیتهای بیشتری هم برسند.
دفتر رهبری، ملجا اصلاحطلبان
اما در میان مذاکرات اصلاحطلبان نباید از مهمترین بخش آن به راحتی گذر کرد. دیدار با رهبری به عنوان شخص اول مملکت و مذاکره با ایشان یکی از راههای گریزناپذیر اصلاحطلبان برای بازگشت به عرصه سیاسی کشور است. چه آنکه در تمامی سالهای رویش جریان اصلاحطلبی و به خصوص پس از حوادث بعد از انتخابات ریاست جمهوری سال 88، برچسب ضد ولایت فقیه بودن بر پیشانی اصلاحطلبان زده شد و همين موضوع ميرفت كه آنان را از گردونه رقابتهاي سياسي خارج كند.
این جریان با چنین برچسبی که مایه دستگرمی بسیاری از رقبای جناح راست به خصوص در ایام انتخابات بوده، باید هم برای نزدیک شدن به حاکمیت بیشترین تلاشها را داشته باشد. البته آنگونه که چهرههای اصلاحطلب از جلساتی با رهبری انقلاب خبر میدهند این رایزنیها بیشتر در همان زمان انتخابات بوده تا شرایط برای حضور بیشتر اصلاحطلبان در انتخابات فراهم شود. البته اینگونه هم شد.اگرچه این جریان تلاش کرد که از بیم رد صلاحیت شدن با چهرههای جدیدی وارد عرصه شود اما همین که نهاد نظارتی انتخابات آنان را به دلیل پسوند اصلاحطلبی از گردونه رقابتها خارج نکرد، خود دستیابی بزرگی به شمار میآمد.
سرداران سپاه، يك پاي ميز مذاكره
در میان پیشنهاداتی که برای گفتوگوی اصلاحطلبان مطرح شده است، جدیدترین آنها نیز در جای خود قابل تامل است. مذاکره با سپاه، طرحی بود که از سوی مرتضی حاجی در گفت و گو با خبرآنلاین ارائه شد. او اگرچه از جانب همه اصلاحطلبان این موضوع را مطرح نکرد، اما با این حال شاید خیلی نتواند سایر همکیشان را همراه نظر خود سازد.
اما سپاه پاسداران انقلاب اسلامی چگونه میتواند پای میز مذاکره با اصلاحطلبان بیاید در حالیکه این نهاد با سفارش بنیانگذار انقلاب اسلامی از دخالت در امور سیاسی منع شده است؟ اگرچه اين همان چيزي است كه میتوان در پاسخ به درخواست برخی چهرههای اصلاحطلب مطرح کرد اما نميتوان از یک جنبه مثبت طرح اين پيشنهاد غافل شد. طرح آشتی ملی كه از مدتها پیش مورد نظر اصلاحطلبان بوده و مورد استقبال برخی چهرههای اصولگرا هم قرار گرفته، میتواند یکی از اهداف چنین مذاکرهای باشد. پروسهای که با توجه به انتقاداتی که همواره اصلاحطلبان از فعالیتهای اقتصادی سپاه داشته و در مواقعی هم به دخالت آنان در امور سیاسی، معترض ميشدند، میتواند محور گفتوگو قرار بگیرد. چنین گفتوگویی آن هم در شرایط موجود منطقهای که بیش از پیش نیازمند حفظ وحدت بین تمام جریانهای سیاسی داخلي هستیم می تواند بسیار راهگشا باشد.
گفت و گو با اصولگرایان، گزينه هميشگي اصلاحطلبان
پروسهای که در چند سال اخیر مورد اجرا قرار گرفت و بیش از سایر پروژهها منتج به نتیجه شد، گفتوگوی اصلاح طلبان با اصولگرایان است. اعتدالیون این جناح در سال 92 -در زمانی که شرایط ايران به دلیل 8 سال مدیریت احمدینژاد، به ورطهای رفته بود که دولتمردان دوازدهم از آن به عنوان «آوار» یاد میکردند-، بخوبی میدانستند که کشور نیازمند اتحاد دو جریان سیاسی است. البته حمایت بزرگان این جریان نیز در سوق دادن اعتداليون به سمت اصلاحطلبان بیتاثیر نبود.
در آن روزها ناطقنوری سرشناسترین چهره اصولگرایی که اولین پیشنهاد هاشمی رفسنجانی برای ورود به عرصه انتخابات به عنوان کاندیدای ریاستجمهوری يازدهم بود، خود پشت حسن روحانی ایستاد تا عامل مهمی برای پيروزي او در انتخابات شود. راي 51 درصدي ملت به حسن روحاني مديون تصميمي است كه بزرگان هر دو جناح سياسي كشور براي حفظ منافع ملي گرفتند و اين تصميم از ميز مذاكرات دو جريان اصلاحطلب و اصولگرا سربرآورد. با اين حال، اين مذاكره همچنان در دستور كار اصلاحطلبان قرار دارد و آنها از پي همين موضوع، در جستجوي اعتداليوني از هر دو جناح هستند تا بتوانند زير يك چتر جمع شوند.
تا برگزاري اولين انتخابات پيشرو، اصلاحطلبان 2 سال و 4 ماه فرصت دارند تا بتوانند 5 قدم براي بازگشت خود را يك به يك بردارند. اينكه كداميك از اين گامها آنها را به عرصه سياسي نزديكتر خواهد كرد، بسته به همراهي همه آناني دارد كه در ليست مذاكرهشوندگان پيشنهادي قرار گرفتهاند.
خبرآنلاین