آفتابنیوز : زینب پارسا فخر- فعال زنان در جهان اقتصاد نوشت: اشتغال زنان با وجود سیاستهای موجود، با کندی و حرکت لاک پشتی پیش میرود و توان حملِ حجم بالای مطالبات این قشر را ندارد برای آنکه این موضوع را به مرور زمان به سمت تسهیل و روانسازی پیش ببریم میبایست حس اعتمادسازی و جلوگیری از بخشینگری را در دستور کار قرار دهیم.
مدیران متولی میتوانند با دعوت از سرمایهگذاران، به تقویت و ترغیب برای حل این موضوع گام بردارند. گاهاً این سوال پیش میآید برای نیمی از جامعه را که زنان و دختران تشکیل میدهند چه مقدار سرمایهگذار ویژهی اشتغالزایی این قشر جذب شدهاند؟!
مشاغل بسیار زیادی هستند که زنان از عهدهی آن به راحتی بر میآیند و توان دارند که خیلی بهتر از مردان دارای بازدهی و بازگشت سرمایه شوند.
در مقوله زنان، با واژهای بنام بیسرپرست و بدسرپرست مواجه میشویم اگر بخواهیم تعریف ساده و عامیانهای از بیسرپرست و بدسرپرست داشته باشیم به این نکته میرسیم زنان در این دو آسیب اجتماعی، مورد غضب و نالطفی بسیاری قرار گرفتند و چه بسا بعد از مرگ یا جدایی از همسر، به سختی میتوانند امرار معاش کنند، زنان بدسرپرست که قاطبه آنها با همسران دارای اعتیاد و ….هستند نیز به سختی میتوانند از عهدهی زندگی بر بیایند. حال چاره چیست؟!
چه کنیم که زنان در این حالتها و آسیبهای اجتماعی بتوانند خود و خانواده را کنترل کنند و از خطرات و معضلات اجتماعی در امان باشند؟ دولت و مراکز حمایتی میتوانند با برپایی *بازارچههای خود اشتغالی زنان* گامی مناسب در جهت توانمندسازی و شکوفاشدن استعدادهای زنان بردارند.
البته میتوان گفت؛ موضوع اشتغالزایی و استقلال شغلی زنان، موضوع ساده و راحتی نیست و نیازمند به زمان و برنامه منسجمی دارد و اینکه دولتها به اصول آن پایبند باشند.
سیمای اجتماعی زنان بیسرپرست و بدسرپرست را با کدام قصه میتوان روایت کرد و برای آن کدام واژهها را باید پیدا کرد! قصهی تلخ و ناهموار روزگار آنان را چه کسی میتواند در نقش و نگار کاشی گونه جامعه ترسیم کند؟!
او میتواند و توانایی دارد برای خود مستقل و کارآفرینی کند، او به دنبال اثبات و ظهور تواناییهایی خویش است!
او به دنبال ارتباط تاریک و شعارگونه دولتها نیست! او میخواهد نقش زن بودن و مادر بودن و یک فرد کارآفرین را به خوبی پیاده کند.