آفتابنیوز : این روزها همچنان بحث، حول محور رییس دولتهای نهم و دهم داغ است. او و حلقه چند نفره دوستانش اتهاماتی به برخی مقامات و مسئولان قضایی وارد کرده و قیافه حق به جانبی هم به خود میگیرند. افشاگری عنوانی است که آنها به تمام تحرکات این روزهای خود میدهند و اگرچه در این مسیر، کسی را خارج از جمع چند نفرهشان همراه خود نمیبینند، اما با اعتراضی هم از سوی حامیان پر و پاقرص خود روبهرو نیستند. همانهایی که در تمام هشت سال کشورداری احمدینژاد از تمامی اقدامات او حمایت میکردند، همچنان سیاست سکوت را در برابر اقدامات خارج از عرف او در پیش گرفتهاند.
شاید همین امر هم باعث شده باشد که احمدینژادیها هر روز یک نفر را هدف حملات خود قرار دهند؛ یک روز مسئولان عالی قضایی، یک روز دولتمردان پس از خود و در روزی دیگر چهرههایی از جامعه روحانیون. محسن غرویان روحانی اصولگرایی که مدتها پیش خود را از حلقه دوستداران محمود احمدینژاد و بطور مشخص، شخص آیتالله مصباح یزدی جدا کرده است، در پیش گرفتن سیاست سکوت از سوی برخی طرفداران سابق رییس دولتهای نهم و دهم را مورد انتقاد قرار داده و معتقد است: «افرادی که تا حد زیادی کارهای دولتهای نهم و دهم را تایید میکردند و به میزان زیادی هم ارزش آنان را بالا میبردند و میگفتند یارانهها پول امام زمان است، بدانند که این سکوت برای مردم محل سوال است. روحانیت نباید ساکت باشد. همان علما و بزرگان باید بیایند و مردم را توجیه کنند.»
مشروح گفتوگو با او را در ادامه بخوانید:
این روزها محمود احمدینژاد دست به اقدامات عجیب و غریبی زده است. از توهین به دستگاه قضایی و مسئولان عالی آن گرفته تا بحثی که همین چند روز اخیر در مورد اهدای 5 سکه بهار آزادی به برخی از شخصیتهای سیاسی و نظامی مطرح کرده است. آنچه که در این بین قابل تامل است، در افتادن احمدینژاد با نهاد روحانیت است؛ از آیتالله آملی لاریجانی گرفته تا حجج اسلام رییسی و مصباحی مقدم. فکر میکنید این اقدامات با چه نیتی صورت میگیرد؟
در چند روز گذشته بسیاری از خبرنگاران با من تماس گرفتند تا راجع به همین موضوع و رفتارهای ایشان و اطرافیانشان نظرم را بپرسند. اما واقعیت این است که نمیخواهم حرفی در این مورد بزنم. البته بگویم که قصد ندارم غرور و تکبری به خرج بدهم. ولی شان خودم را اجل از این میدانم که راجع به این افراد صحبت کنم. فکر میکنم صحبت کردن در مورد این افراد اتلاف وقت و هدر رفتن انرژِی است. به نظر من این کارها و حرکات اینقدر در سطح پایینی قرار دارد که ارزش ندارد انسان خیلی به اینگونه مسائل بپردازد. حقیقتش را بخواهید خیلی انگیزهای برای حرف زدن ندارم.
حرکات ایشان نشان میدهد که دارند تلاش مذبوحانهای انجام میدهند. این نوع اقدامات، خیلی از چارچوب رفتارهای حکیمانه و عاقلانه فاصله دارد. آن افرادی که در سالهای گذشته از او حمایت میکردند و تا حد زیادی او را بزرگ میکردند الان باید پاسخ بدهند. بالاخره سکوت آنها، سکوت مقبولی نیست. مردم سوال میکنند که چرا این افراد که روزی حامی این آدمها بودند، ساکتند؟ و چرا حرفی نمیزنند؟ راستش را بخواهید خیلی برای این رفتارها و حرکات ارزشی قائل نیستم که وقت صرف آن کنم.
فرمایش شما درست، اما اگر کسانی همچون شما که لباس روحانیت بر تن دارید، نخواهند به این اقدامات پاسخ دهند، بیم آن میرود که تداوم این رفتار آسیبی جدی به نظام وارد کند. از یک طرف که حامیان دیروزشان ساکت هستند و از طرف مقابل هم اگر کسی مانند شما نخواهد موضعگیری کند، احمدینژاد خود را محقتر میبیند. آنچه که بیشتر از اینها در آسیبشناسی این مساله مهم است اینکه در آن دوران قاطبه نهاد روحانیت از حامیان آقای احمدینژاد بود. الان چطور در برابر چنین اقداماتی سکوت اختیار کردهاند؟ همان حمایتها سبب شده بود که بخشی از جامعه مذهبی کشور به احمدینژاد رای بدهند.
البته ازاین بعدی که میگویید،مساله مهمی است. من خودم در جلسهای بودم که یکی از بزرگان داستانی را تعریف کرد. او گفت: شخصی در اهواز درمنبر بوده و فردی در آنجا خواب میبیند که آن منبری برای او تعریف کرده که امام زمان به خوابش آمدند و گفتهاند که رییسجمهور شما، احمدینژاد است! این موضوع در زمان انتخابات رخ داده بود. من خودم در آن جلسه حضور داشتم و خیلی هم تعجب کردم که این استاد بزرگ چطور به خواب یک نفر با این واسطهها اعتماد میکند و رییسجمهور مملکت را از زبان امام زمان معرفی میکند؟ خیلی تعجب کردم و الان برایم جای سوال است که واقعا این کارهای آقای احمدینژاد را هم امام زمان تایید میکند؟ آن استاد محترم تایید میکند؟ اینها باید پاسخ بدهند.
یک نفر از من پرسید که این چه کاری است که این افراد انجام میدهند؟ گفتم بروید از همان استاد بپرسید! به هرحال افرادی که تا این حد کارهای دولتهای نهم و دهم را تایید میکردند و تا میزان زیادی ارزش او را بالا میبردند، حتی میگفتند یارانهها پول امام زمان است، بدانند که این سکوت برای مردم محل سوال است. روحانیت نباید ساکت باشد. آن علما و بزرگان باید بیایند و مردم را توجیه کنند.
این امر چقدر ممکن است برای پایگاه اجتماعی روحانیت مساله ساز شود؟
مردم اعتمادشان را به حرفهای بزرگان از دست میدهند. قطعا اعتمادشان را به روحانیت از دست میدهند. کما اینکه تا حدود زیادی نیز از دست دادهاند. به هرحال این حرکات باید بصورت شفاف به مردم توضیح داده شود. در واقع نوعی قانونشکنی و بیاعتنایی به شخصیتها، علما و مسئولان کشوری در حال شکل گرفتن است. این امر بیعدالتی است که در مورد یکسری افراد، سختگیری شود و در مورد برخی اصلا برخوردی نشود و سکوت کنند. من هم مانند اکثریت مردم این سوالات را دارم و امیدواریم که حل شود.
با توجه به شناختی که از برخی شخصیتهای حامی محمود احمدینژاد همچون آیتالله مصباح دارید، میخواهم بپرسم که سکوت روحانیت و بخصوص همان افرادی که احمدینژاد را انتخابشده امام زمان میدانستند، حمایتی است یا از سر مصلحت است، تا متهم به طرفداری بیحد و مرز از او در سالهای گذشته نشوند؟
من معمولا در گفتوگوهایم سعی میکنم اسم افراد را نبرم و مردم خود اینگونه مسائل را تطبیق بدهند. اما برداشت مردم و فهم عرفی از این سکوتها، حمایت است. یعنی اگر سکوت در جایی که نباید اتخاذ شود، اتفاق بیفتد، مردم میگویند این سکوت به معنای حمایت است. به هر حال اگر کسی مخالف حرکات این آقایان باشد، باید عکس العملی از خود نشان دهد. مصاحبهای، سخنرانیای، سر جلسه درسی تذکری بدهد و یا نکتهای بگوید که ما بفهمیم که نظرشان چیست.
منبع: خبرآنلاین