آفتابنیوز : مریم جعفری حصارلو* - نمایش کور رنگی اساسا در نظر دارد بازی قدرتمندان و یا عاشقان قدرت را در سرا سر جهان نشان دهد بنا براین از نامگذاری بر روی دو کارکتر طفره می رود و تلاش می کند تا مخاطبان این دو کاراکتر را در تمامی بازی های جهانی قدرت قراردهند. اما چه چیزی فصل تمایز این اثر است؟ در اولین نگاه نام اثر چندان تطبیق معنایی ندارد؛ اما با کمی تامل و با تعریف کوررنگی مفاهیم اثر را در این نام مشخص کرد. کوررنگی نامی که دارای ایهام و connotative mean است. اساسا نام کوررنگی مفهوم ضمنی کلانی دارد.در این جا لازم می دانم علت نامگذاری اثر را در این نمایش جستجو کنم.
گفته شده بیماری کوررنگی نتیجه اختلال درسلول های مخروطی تشخیص رنگ است. در نوعی کمیاب و نادر از این بیماری هرسه دسته از مخروطهای رنگی خاموش هستند. فرد تنها جهانی خاکستری و روندی سیاه تا سفید را تشخیص می دهد. این نوع کوررنگی را تک بینی یا monochormacy می گویند. اماچرا باید چنین تعریفی را برای فهم نمایش بدانیم؟ زیرا اثر اساسا زاویه نگاه قدرتمندان جهان را نشان می دهد. جهانی دو گانه تشکیل شده از موافق و یا مخالفان. کسانی که تنها خود را می بینند و ملت ها را تشخیص نمی دهند. این گروه برای سرکوبی و یا اضمحلال یکدیگر نیز نقشه می کشند. در این جاست که نمایش مفهوم پیدا می کند زیرا ما شاهد روند نقشه کشی های آنها برای بدست آوردن اطلاعات درجهانی که مملو از داده های الکترونیکی است؛ هستیم. در واقع کشمکش برای بدست آوردن اطلاعاتی که باعث کسب قدرت جهانی می شود و این بازی با داده هایی که تنها در ذهن ها است، بازی ای که می تواند فرصتی استثنایی برای تصویرکردن جهان نمادین از زندگی بشر در عصر حاضر باشد.
بدون اغراق دکور این نمایش، یکی از مهم ترین المان های جهان صنعتی امروز است. دو کابین همچون کابین های قطار و یا مترو و دو تن در این واگن ها زندانی شده اند. این کابین ها در کنار یکدیگر هستند. این فاصله زاویه بین قدرتمندان را نشان می دهد که پس از مدتی با باز شدن یک راه و برداشته شدن دیوار میانی این دو کابین به یکدیگر متصل می شوند. حال مشخص می شود که زن یکی از سیاستمداران که زندانی مرد است و مرد برای بدست آوردن اطلاعاتی که در ذهن اوست، تلاش می کند واساسا این فضا یک بازی است تا بتوان اطلاعات لازم را برای درک قدرت بدست آورد.
اما بازی های زیر پوستی هر دو بازیگر باور پذیری اثر را نشان می دهد. هر چند فضای خشنِ بازی برای به چنگ آوردن قدرت های جهان، فضایی است که کارگردان با یادآوری جنگ های جهانی در ماتریس نمایش و پخش موسیقی که به اپراها و موسیقی سالهای جنگ های جهانی در آلمان به آن اشاره می کند. فضایی خشن که جان مردم و شهروندان اصلا اهمیتی ندارد و تنها نگاه فاشیستی قدرتمندان جهان برای بدست آوردن قدرت بیشتر را نشان می دهد.
در نهایت دو سیاست مدار برای بده بستان های قدرت با یکدیگر دستِ دوستی می دهند و با هم صلح می کنند تا باز هم قدرت را بین یکدیگر تقسیم کنند. در نتیجه شاید بتوان گفت نویسنده با دیدگاهی گروتسک و طنز تلخ در نظر دارد تا از شرایط زمانه انتقاد کند. این انتقاد همراه با تحقیر و تصویر قدرتمندان جهان در جایگاه بیماران روانی است که تنها دنیای خود را باور دارند، تنها عقاید و دیدگاه های خود را می توانند ببینند و بفهمند و دیگر عقاید اساسا دیده نمی شود و این تنها بازخورد ذهنی «تاسف» را برای مخاطبان به همراه دارد.
در عین حال گاهی ریتم نمایش کمی کند می شود؛ اما در نهایت این کندی آسیب جدی نمی زند و تماشاگران را از حوصله خارج نمی کند. شاید بتوان گفت در روند آثار جدیدی که کارگردان ها در ایران ارائه می کنند ایده نمایشی سیاسی و با دیدگاه المانی درجهانی غیر واقعی، ایده نویی است و سیاوش پاکراه نویسنده و کارگردان اثر توانسته است به خوبی از عهده برآید. دیگر عواملی که تلاش کرده اند تا نمایشی تفاوت را نشان دهند، برنامه ریز و دستیار کارگردان مهتاب کریمی علویجه، طراح صحنه و نور امیرحسین دوانی همچنین امیر حسین بابائیان، احمد بابائیان، محمدحسن درباغی، جواد ارجستانی، هوراد بابائیان که در ساخت دکور تلاش کرده اند و بدون اغراق ماهیت دکور و طراحی صحنه فصل تفاوت این اثر نمایشی از دیگر اثار نمایشی است که در چند سال گذشت با مضمون انتقاد از فضای سیاسی و اجتماعی شاهد بوده ایم. این نمایش با بازی بهارکاتوزی وعباس جمالی در ساعت 19در تالار قشقایی مجموعه تئاتر شهر به روی صحنه می رود.
** عضو کانون ملی منتقدان تئاتر ایران و جهان
I.A.T.C