کد خبر: ۵۰۵۸۴۵
تاریخ انتشار : ۱۱ بهمن ۱۳۹۶ - ۱۳:۲۸

شغل دومش امتحان دادن جای دیگران است!

آموزش‌های مجازی امکان تقلب را برای برخی معلمان فراهم کرده است.
آفتاب‌‌نیوز :
«در کانال یکی از درس‌های تخصصی، معلمان در به‌ در دنبال نمونه‌ سوالات آزمون ضمن خدمت هستند. یک نفر می‌گوید یک فعالیت هم باید طراحی کنیم و دیگری می‌گوید همان نمونه سوالات نیم‌ترم دانش‌آموزان را بفرستیم، کافی است. یک نفر شماره‌ای گذاشته که هر کسی می‌خواهد امتحان بدهد، ٣٠‌هزار تومان واریز کند تا جایش امتحان بدهد. ٣٠ نفر پول واریز می‌کنند. چند روز بعد زمان امتحان می‌رسد، هیچ‌کدام امتحان نداده‌اند و گوشی فرد امتحان‌دهنده هم خاموش است. توی گروه ولوله شده. یکی دیگر می‌گوید لطفا جواب امتحانات درس... را بفرستید. شین از همه معلم‌ها زرنگ‌تر است. همیشه جواب همه امتحان‌ها را دارد. همیشه در گروه آنلاین است، نمونه سوال می‌گذارد و راهنمایی می‌کند. یک نفر پرسیده اگر درصدهایم در امتحانات پایین باشد چه؟ شین جواب داده ملاک ثبت ساعت هر دوره کسب حداقل نمره ١٢ است، پس اگر همکاری در هر چهار آزمون یا حتی سه آزمون نمره کامل بگیرد، برای ثبت ساعت دوره نیازی به این درصدها نیست. یکی از معلم‌ها می‌گوید: شغل دوم همکارم امتحان دادن جای دیگران است.»

یک عمر معلم‌ها زمان امتحان جای دانش‌آموزان را عوض کردند و برگه‌ را از زیر دست شاگردان متقلب کشیدند اما آزمون‌های مجازی ضمن خدمت ثابت کردند که خودشان هم گاهی با همین شیوه امتحان‌های‌شان را از سر می‌گذرانند. بهمن پارسال، دو سال بعد از آنلاین‌ شدن دوره‌های ضمن خدمت معلمان، احمد دانشفر، رئیس وقت اداره آموزش‌های کوتاه‌مدت وزارت آموزش‌وپرورش گفت فعالیت در فضای مجازی باعث رشد بستر تقلب شده است. او از شرکت‌کنندگانی گفت که جای یکدیگر امتحان می‌دهند یا چند شرکت‌کننده به یک نفر پول می‌دهند تا در آزمون به جای آنها شرکت کرده و نمره قبولی بگیرد. در مواردی هم گزارش شده افراد به صورت دست‌ جمعی امتحان می‌دهند. راه‌حل از نظر دانشفر ساده‌سازی امتحانات بود، این‌ که به معلم‌ها نمونه سوال بدهند و امتحان از همان‌ سوال‌ها بیاید تا «امکان کلاهبرداری افراد سودجو و خرید و فروش سوالات امتحانات نباشد.»

بردبار، معلم علوم بندرعباس می‌گوید از وقتی تلگرام آمده این آزمون‌ها پول‌دانی شده‌اند. «مثلا آموزش‌وپرورش اعلام می‌کند که فایل‌های هر دوره را در کانال گذاشته و می‌توانیم برویم دانلود کنیم. با قابلیت سرچ جواب. کلمه اول و دوم سوال را می‌زنیم و جواب پیدا می‌شود. می‌توانی ٥‌هزار تومان پول بدهی که این را بخری و با تقلب نمره بیاوری. در همان کانال تبلیغات هم می‌گذارند.»

وزارت آموزش‌وپرورش از ‌سال ٩٤ طی قراردادی بخش آموزش‌ توانمندسازی فرهنگیان را در قالب دوره‌های الکترونیکی به بخش خصوصی واگذار کرد. ‌سال ٩٥ دانشفر، آمارهایی از تعداد کلاس‌ها و ساعت‌های آموزش ضمن خدمت به ایسنا داد و گفت: «هزینه برگزاری این دوره‌ها در مقایسه با دوره‌های حضوری بسیار کمتر است؛ به‌ طوری که اگر می‌خواستیم این دوره‌ها به صورت الکترونیکی نباشد، باید حداقل ١٠ برابر بیشتر هزینه می‌کردیم.»

او درباره استقبال معلمان از کلاس‌های ویدیویی گفت: «بسیاری از معلمان عنوان کرده‌اند که ویدیوهای آموزشی ارایه‌شده در دوره‌ها را دانلود کرده و سر کلاس درس می‌برند.»

دوره‌های ضمن خدمت حضوری با سیاست‌ کاهش هزینه‌های آموزش‌وپرورش به دوره‌های سی‌دی و دی‌وی‌دی تبدیل و مرحله بعد آموزش مجازی شد. همان زمان این آموزش‌ها پولی شدند و پای پیمانکارها وسط آمد. ابراهیمی، دبیر علوم اجتماعی تهران می‌گوید: «مثلا ارشاد می‌توانست دوره‌ای برگزار کند و از معلم‌ها پول بگیرد. معلم‌ها هم به خاطر ارزشیابی مجبور بودند شرکت کنند. تا این‌ که کمپینی در اعتراض به پولی‌شدن این دوره‌ها شکل گرفت. نتیجه این بود که دوره‌های پولی حذف نشدند و آموزش‌وپرورش دوره‌های آنلاین رایگان هم در کنار آنها ارایه داد.»

معلم‌ها در سایت ثبت‌ نام و دوره مورد نظرشان را انتخاب می‌کنند، محتوا به آنها ارایه می‌شود. محتوایی به شکل ویدیو یا متن پی‌دی‌اف (pdf). اگر در دوره‌های حضوری، هر استان یک دوره تشکیل می‌داد و معلم‌ها با هم تبادل‌نظر داشتند، الان یک نفر یک‌ بار برای کل معلمان رشته محتوا تولید می‌کند. بعد زمان امتحان می‌رسد. فقط ترتیب سوالات امتحانی برای هر کسی فرق دارد. همین هم باب طبع معلم‌ها نیست. یک نفر در گروه تلگرامی گفته با همین جواب‌ها امتحان داده، اما ١٨ شده، چون یکی‌شان غلط است. کدام؟ نمی‌داند.

این وسط بعضی معلم‌ها آمده و تذکر داده‌اند که این نوع آموزش ضمن خدمت بی‌معنی است. یکی جوابش را داده: پس دوست عزیز شما همه کارها را خودت انجام بده و امتحان هم بده تا بامعنی شود. یک نفر دیگر گفته این نوع آموزش بی‌فایده است و من نمی‌فهمم هدف از این آزمون‌ها چیست. جوابش را داده‌اند: هر وقت رسمی شدی می‌فهمی. یکی دیگر گفته پس چرا خودمان به دانش‌آموزان می‌گوییم تقلب نکنند؟ انگار یک چیزی در هر دو مشترک است؛ هم در درس‌هایی که دانش‌آموزان می‌خوانند و هم در امتحان‌هایی که معلم‌ها می‌دهند. قدیمی‌بودن ساختار آموزشی؟ درس‌های غیر کاربردی؟ شیوه‌های غیر خلاقانه و یک‌سویه؟ معلم‌ها دارند در گروه می‌پرسند که پس جواب امتحان بعدی کی می‌رسد؟ یک نفر می‌گوید صبور باشید بعد از ١٢ شب و یک نفر دیگر آن وسط‌ها می‌گوید بیایید این آزمون‌ها را تحریم کنیم. دیگری می‌خواهد دوره جدید ثبت‌نام کند، اما سایت اجازه نمی‌دهد. می‌گویند ظرفیت آموزش ضمن خدمتت تمام شده، یک درس را حذف کن و یکی دیگر جای آن بگیر.

گروه‌های تلگرامی اینچنینی همه‌گیرند. بردبار می‌گوید: «گاهی هم معلم‌های دیگر به جای همکارانی که نزدیک بازنشستگی‌اند و حوصله خواندن و توانایی شرکت در آزمون آنلاین را ندارد، امتحان می‌دهند. در واقع نمی‌شود گفت این دوره‌های آنلاین اثر مثبتی دارند یا کمکی به آپدیت‌ شدن معلم‌ها می‌کنند.»

این آموزش مجازی و الکترونیک است اما معدود آموزش‌های حضوری که باقی مانده‌اند هم تعریفی ندارند. بیشتر کارگاه‌ها و کلاس‌های آموزش ضمن خدمت فقط باری بر دوش معلم‌هاست. چه پیش بیاید که سالی یک بار کلاسی با عنوان مورد نیاز، مربی خوب و شیوه‌های آموزشی به‌ روز و خلاقانه برگزار شود. آموزش‌های آنلاین هم با وجود استقبال مسئولان آموزش‌وپرورش به آموزش‌هایی اغلب بی‌فایده، با عناوین قدیمی و غیر تخصصی تبدیل شده. بعضی از معلمان اعتقاد دارند که بیشتر دوره‌های آموزش ضمن خدمت چه حضوری و چه آنلاین، با نیازهای‌شان هماهنگی ندارند و معلم‌ها هم انگیزه‌ای جز گرفتن امتیاز برای شرکت در این دوره‌ها ندارند.

کلاس‌های فرمالیته

خانم مربی دیر رسیده، ٤٥ دقیقه. بعضی معلم‌ها رفته‌اند و نام‌شان را در لیست حضور و غیاب نوشته‌اند. نام‌شان را خط زده است، حضور و غیاب می‌کند، نیم‌ساعت طول می‌کشد. کتابش را معرفی می‌کند، همه باید کتاب را بخرند اگر نه اسم‌شان در لیست حضور در کارگاه ضمن خدمت آموزش‌وپرورش خط می‌خورد. کلاس، آموزش بازی خلاق به معلمان پیش‌دبستانی است. در تمام مدت کلاس معلم روی صندلی‌اش می‌نشیند و از مقدمه کتاب روخوانی می‌کند. یک بار از جایش بلند می‌شود و شماره کارت را روی تخته می‌نویسد تا معلم‌ها پول کتاب را واریز کنند. کسی اعتراضی نمی‌کند. معلم‌ها امیدوارند با شرکت در این کلاس‌ رتبه‌شان بالاتر برود، شاید بعدها باعث استخدام‌شان شود. چند وقت پیش همین معلم‌ها در کارگاه آموزش کتاب پیش‌دبستانی شرکت کردند که کل کلاس به تدریس عکس صفحه نخست کتاب گذشت. یک‌ بار دیگر هم کلاس آموزش طرح درس رفته بودند، کل کلاس درباره این بود که ویژگی‌ بچه‌ ٦ساله چیست و چرا بچه‌ها به پیش‌دبستانی می‌آیند، حرف‌هایی که هر بار تکرار می‌شوند. آن بار هم زمانی برای توضیح طرح درس نماند، مربی سرفصل‌ها را روخوانی کرد و گفت خودتان بخوانید. این‌ ماجراها برای معلم‌ها عادی است.

«در طول سال، سه برابر ضمن خدمت تخصصی‌مان، عناوین عمومی داریم. تازه اگر شانس بیاوریم دوره‌ تخصصی می‌گذارند. این دو سال که کتاب جدید آمد، کارگاه تخصصی گذاشتند ولی کتاب‌های جدید که تمام شوند، دیگر واحد تخصصی نخواهیم داشت.»

معلم ریاضی متوسطه دوم می‌گوید موضوعات بیشتر تربیتی، اعتقادی و به‌طور محدود دوره‌های روانشناسی است و عمده دوره‌ها هم آنلاین برگزار می‌شوند. یکی از دوره‌های مورد علاقه مسئولان بخش آموزش ضمن خدمت، دین در نگاه شهید مطهری است. «اگر معلمی اعلام کند که می‌خواهد در این دوره‌ها شرکت کند، ٥‌هزار تومان از حقوقش کم می‌شود یا این پول را نقدی می‌پردازد. در سایت ثبت‌ نام می‌کند، تاریخ آزمون اعلام می‌شود و می‌تواند از منابع ارایه‌شده در سایت امتحان بدهد.»

گاهی پیش می‌آید که دوره‌هایی برای ارتباط با دانش‌آموزان به‌ طور حضوری برگزار شود، مثلا دوره‌های اختلال یادگیری و مشاوره ولی آنها هم عمدتا به گفته معلمان فرمالیته هستند و گاهی حتی پایه تحصیلی هم در نظر گرفته نمی‌شود: «سه‌ سال پیش کارگاه اختلال یادگیری داشتیم ولی برای معلم‌های همه درس‌ها و پایه‌ها یکی بود، در حالی‌ که مسائل دانش‌آموزان در پایه‌ها و درس‌های مختلف فرق دارد و بین یادگیری دانش‌آموزان در دبیرستان تا ابتدایی و درس ریاضی و ادبیات فاصله زیاد است.»

می‌گوید ١٢-١٠سال پیش یک دوره آموزش آی‌تی گذاشته بودند که کاربردی بود.

رویا میرغیاثی، معلم پیش‌دبستانی است. او هم تجربه یک کارگاه آموزشی خوب را دارد؛ آموزش نمایش که داوود کیانیان مربی آن و جلسه متفاوت و خلاقانه‌ای بود اما درباره کارگاه آموزشی بازی برای این مقطع می‌گوید تمام کلاس به جزوه گفتن گذشت و از روی کتاب خواندند: «بازی در پیش‌دبستانی خیلی مهم است، هم کارکرد درمانی دارد و هم آموزشی و محور همه فعالیت‌های ما باید بازی باشد. اما این جلسه دو روزه حتی تلنگری هم نبود که باعث شود نگاه‌مان عوض شود. می‌خواست همان نگاه تربیتی و عقیدتی آموزش‌ و پرورش را تلقین کند که به بچه‌ها بگوید کار خوب و بد کدام است و بیشتر دنبال آموزه‌های اخلاقی است.»

او که خودش داور جایزه و فهرست لاک‌پشت پرنده است، می‌گوید: «خانم مربی، مولف کتاب‌های پیش‌دبستانی بازاری و سطحی بود. کتابی تالیف کرده که در داوری هیچ جا قبول نمی‌شود.»

او قبلا مربی کانون پرورش فکری هم بوده که زیرمجموعه آموزش‌وپرورش است اما تجربه‌اش در کانون متفاوت است: «در کانون، مربیانی که در کارگاه‌های آموزشی تدریس می‌کردند، در رشته خودشان شناخته شده بودند و دانش علمی و کاربردی داشتند. مثلا برای داستان، جواد جزینی می‌آمد. اما درباره این جلسات هر بار جست‌وجو کردم، مربی شناخته‌شده‌ای نبود. مثلا در روانشناسی آموزش‌وپرورش یا مبحثی مثل اختلال یادگیری که خیلی مهم است، استادان خوب زیاد هستند، چرا باید کسی بیاید آموزش بدهد که درجه چندم است؟»

آخرین دوره‌ای که بردبار در لیست دوره‌های ضمن خدمت دیده است، روش‌های حفظ قرآن بود. می‌گوید دوره‌های عمومی ربطی به علوم و شیمی که او تدریس می‌کند، ندارند ولی معلم‌ها مجبورند از همین دوره‌های ارایه‌ شده بالاخره تعدادی از عناوین را انتخاب کنند: «معلم‌ها فرم ارزشیابی دارند که باید سالانه پر کنند و هر سال به یک امتیاز خاص برسند و پایین نیایند. یکی از ملاک‌های ارزشیابی ساعات ضمن خدمت و امتیازشان است. حقوق‌مان افزایش پیدا نمی‌کند و هر سال تحصیلی در ارزشیابی این استرس را داریم که آیا نمره‌ لازم را به دست می‌آوریم یا نه. رتبه‌بندی ارشد، عالی و خبره داریم و مثلا باید ٧٠٠ ساعت یا ١١٠٠ ساعت ضمن خدمت گذرانده باشیم.»

نه دوره‌های حضوری که ١٥-١٠‌سال پیش برگزار می‌شد و نه دوره‌های آنلاین با نیازهای معلم و دانش‌آموزان همخوانی ندارند. ابراهیمی، دبیر علوم اجتماعی می‌گوید مشکل دیگر این دوره‌ها سراسری‌بودن‌شان است. نیازهای منطقه‌ای و بومی کشور با توجه به تنوع فرهنگی در نظر گرفته نمی‌شود. «با دانش روز هماهنگ نیستند. کاهش هزینه و تأمین منافع آموزش‌وپرورش مهم‌تر از ارایه دوره‌های مفید و کاراست. در پنج‌ سال اخیر که نظام آموزشی تغییر کرد، ضروری بود برای کتاب‌های تازه تالیف دوره‌هایی برای توجیه معلم‌ها بگذارند. حتی قبل از این‌ که کتاب‌ها تغییر کند، باید شیوه جدید به معلمان تدریس می‌شد تا آنها نقاط ضعف کتاب را دربیاورند و نظر معلم‌ها لحاظ بشود. اما ساختار آموزش‌وپرورش مشارکتی و دموکراتیک نیست و طبیعی است که رعایت نمی‌شود.»

او می‌گوید دوره‌های حضوری قدیم دست‌ کم این ویژگی را داشت که مشارکت و تبادل‌ نظر صورت می‌گرفت اما با آنلاین‌ شدن دوره‌ها همان امکان هم از دست رفت: «این موارد را در کنار وضع بد اقتصادی معلم‌ها و بی‌انگیزگی‌شان قرار دهید، دیگر کارایی‌شان را از دست می‌دهند.» ١٨‌سال سابقه معلمی دارد و می‌گوید در این مدت حتی در عناوین عمومی هم نیاز روز مورد توجه قرار نگرفته: «مثلا دوره‌هایی که معلم‌ها را در موقعیت‌های سخت، توانمند و قدرتمند کند. کنترل خشم یا آشنایی با سبک زندگی نسل جدید خیلی می‌تواند در مدیریت و بهبود شرایط کمک کند. مواردی که به معلم‌ها کمک کند تا شرایط خاص در کلاس را شناسایی کنند. حدود ١٠‌سال پیش دوره‌هایی برای آشنایی با ناهنجاری‌ها و آسیب‌های اجتماعی یا بیماری‌ها و شرایط خاص برگزار شد اما اخیرا کمتر چنین عناوینی دیده می‌شود. دوره‌های عمومی بیشتر بار ایدئولوژیک و مذهبی دارد. گفتمان اصلی موفقیت تحصیلی کنکوری و تربیتی است. آموزش به معنای رشد انسان‌ها نیست.»

مدرسان کلاس‌ها حرفه‌ای نیستند

مدرسان دوره‌های حضوری در استقبال معلمان تأثیر دارد. آنها می‌گویند تا وقتی مدرس حرفه‌ای نیست و رویکرد رایج تقلب است، انگیزه‌ای برای استفاده از کلاس‌ها باقی نمی‌ماند. کلاس‌ها سرسری می‌گذرند و مثلا برای یک دوره پنج جلسه‌ای، معلم‌ها در دو جلسه شرکت می‌کنند و به دوستان‌شان می‌گویند برای جلسه‌های دیگر به جای‌شان حضور بزنند: «کسی می‌آید که چندان هم اوضاع بهتری از ماها ندارد. کارگاه‌ها پرسش و پاسخ و نقد و تحلیلی نیست. یک بار گفتند کتاب ریاضی را نقد کنید، من برای هر صفحه نقد نوشتم ولی اهمیتی نمی‌دهند. فقط برای این است که اعلام شود کاری انجام شده و مستندسازی ‌شود مدیر و معاونت‌های اداره بنویسند فلان دوره برگزار شد.»

هر معلمی می‌تواند مدرس باشد. زمان ثبت‌نام در سایت ضمن خدمت درخواست می‌دهند. پولی هم به معلمان داده نمی‌شود، نهایتا هزینه رفت‌وآمد و فقط فایده‌اش یک گواهی‌نامه است و امتیاز مدرس‌ بودن. بیشتر معلمان مشتاق دوره‌های آموزشی تخصصی رشته خود هستند، به‌ خصوص وقتی کتابی عوض می‌شود اما گاهی برای همین کتاب‌ها هم یکی از معلم‌ها داوطلب می‌شود و چون کتاب جدید است تا به حال کسی آن را تدریس نکرده است. بردبار می‌گوید: «بیشتر وقت‌ها یکی از همکاران خودمان هستند و همه با هم در یک سطح هستیم.»

پارسال در رباط‌کریم یک دوره برگزار شد که معلمان راضی بودند. دوره‌ را خود گروه ریاضی منطقه برگزار کرده بود، معلم‌ها دور هم امتحان نهایی درس جبر و احتمال را تحلیل کردند و هر کدام به یک برگه امتحانی نمونه نمره دادند. «این کارگاه‌ها چون بر اساس نیاز تعریف می‌شوند، اگر معلم‌ها خلاقانه برخورد کنند، خوب از کار درمی‌آید. گروه‌ها امکان برگزاری کارگاه تخصصی دارند، این هم سقفی دارد.»

ابراهیمی می‌گوید جلساتی که گروه‌های آموزشی می‌گذارند، ضمن خدمت نیست. «افراد برای تدریس ضمن خدمت با توجه به سیستم گزینش مجوز تدریس می‌گیرند. ممکن است افرادی شناخته‌شده باشند ولی لزوما به معنای این نیست که تدریس‌شان خوب باشد و کمکی به رشد علمی معلمان کند. تا به‌ حال در دوره‌های تخصصی رشته خودم که علوم اجتماعی است، ندیده‌ایم یک استاد برجسته جامعه‌شناسی از دانشگاه بیاورند. مدرسان هم چیزی بیشتر از معلمانی نبودند که می‌توانستند در ضمن خدمت درس بدهند. آن نگاهی که باید به سمت آموزش مشارکتی و نوین باشد، در آموزش‌وپرورش جایی ندارد، زیرا هر کدام از اینها نیاز به هزینه‌ کردن و سرمایه‌گذاری دارد که آموزش‌ و پرورش می‌کوشد از آن شانه خالی کند. سیاست‌های پولی آموزش‌وپرورش جایی برای ضمن خدمت مشارکتی ندارد.»

گاهی دوره‌هایی که گروه‌های آموزشی برگزار می‌کنند درباره یک بخش‌نامه یا مورد خاصی در تدریس است. در این دوره‌ها معلمان مرد خیلی کم شرکت می‌کنند، چون برای‌شان صرفه‌ای ندارد. به گفته بردبار بعضی از این دوره‌ها مفیدند: «مثلا یک همکار دوره‌ دیده باشد یا بیاید تجربیات خود را برای بقیه بگوید. در درس ما تجربیات معلمان به انجام آزمایش‌ها و برطرف‌شدن ایرادهای‌مان کمک می‌کند اما بعضی‌ها رفع تکلیف است، مثلا کارگاه مقاله‌نویسی یک دبیر ریاضی برای دبیر علوم در یک ساعت یا کارگاه آموزش نانو در یک ساعت. در ١٠دقیقه می‌خواهد وسایل آزمایشگاه را که خودش هم به آنها تسلط ندارد، نشان بدهد.»

وقتی برای نخستین بار میکروسکوپ الکترونیک برای استان هرمزگان خریدند، کسی بلد نبود چطور از آن استفاده کند. معلم‌ها را در پژوهشسرا جمع و در جعبه را باز کردند و نشان‌شان دادند. گفتند میکروسکوپ الکترونیکی است و درش را بستند، حتی کسی نبود نام قطعات را بگوید. بردبار از مدرسان تهرانی می‌گوید که زمان کارگاه‌شان را روزهای تعطیل فصل زمستان می‌گذارند که هوا خنک باشد و بتوانند قشم و کیش هم بروند و فکر می‌کنند معلمان غیر تهرانی چیز زیادی بلد نیستند: «هدف نخست‌شان تفریح خود و خانواده‌شان است و بعد آموزش. دیدشان از بالاست. زمان جلسه‌ها را دیر اطلاع می‌دهند. اگر قرار به برنامه ضمن خدمت و آموزش است، باید از اول‌ سال تحصیلی تقویم اجرایی داشته باشند و نیازسنجی کنند که معلمان به چه دوره‌ای نیاز دارند.»

مشارکت نهادهای غیر دولتی لازم است

آموزش‌ و پرورش می‌تواند از تجربیات نهادهای مرتبط با کودکان و نوجوانان و شیوه آموزش آنها استفاده کند. کانون پرورش فکری در زمینه آموزش مربیان خلاقانه عمل می‌کند یا سازمان‌های مردم‌نهادی که چند دهه برای کودکان و نوجوانان کار کرده‌اند. امسال یکی از معلمان قرچک تصمیم گرفت دوره‌ای را که خودش برای آموزش آن هزینه کرده بود، به همکارانش آموزش دهد. فرشته جودکی، معلم دبستان است و خودش به آموزش‌وپرورش منطقه پیشنهاد کلاس قصه‌خوانی داد. می‌گوید توجه آموزش‌وپرورش منطقه در پیشرفت کیفیت کار معلم‌ها تأثیرگذار بود: «من پیشنهاد دادم و آنها هم خوش‌شان آمد، چون برای منطقه هم امتیاز دارد. برای قصه‌گویی که در دبستان خیلی به معلم‌ها کمک می‌کند، باید تجربه کانون را ببینیم و آموزش‌وپرورش معلم‌ها را تشویق کند که به جشنواره قصه‌گویی بروند. ما باید بتوانیم در کارگاه‌هایی که کانون برای معلم‌های خودش می‌گذارد، شرکت کنیم. این هم به نفع سیستم آموزش‌وپرورش و هم بچه‌هاست. گاهی هم معلم‌ها از هر اتفاقی می‌ترسند. نگاه‌شان این است که کار ما زیاد می‌شود و شاید نتوانیم از پسش بربیاییم. حقوق‌ها هم پایین و انگیزه‌شان کم است.»

جودکی خودش به کارگاه‌های قصه‌گویی و فلسفه برای کودکان و رویکرد والدورف رفته و حالا حاصل آنها را برای معلمان منطقه برگزار می‌کند. به گفته او یک بحث ویژه همکاری موسسات با آموزش‌وپرورش است. «اکثر آدم‌ها می‌خواهند پول بگیرند. یک بار یکی از اساتید را معرفی کردم که همایشی بگذارند اما گویا دل‌شان نمی‌خواست کار کنند و هزینه بیشتری می‌خواست.»

هر هفته پنجشنبه‌ها ٤٠معلم به کلاس او می‌روند. می‌گوید شاید چون این‌جا منطقه محروم است، اساتید همکاری نمی‌کنند، در حالی‌ که حضور اساتید باتجربه خیلی می‌تواند به نفع بچه‌ها و پدر و مادرهای‌شان باشد: «چرا ان‌جی‌اویی که نگاه انتقادی به آموزش‌وپرورش دارد، وقتی ازشان همکاری می‌خواهند، همکاری نمی‌کند. قبلا نویسنده‌ها بیشتر همکاری می‌کردند.» آموزش‌وپرورش حق‌الزحمه‌ای برای دوره‌های ضمن خدمت نمی‌پردازد و نمی‌تواند استادان باتجربه بیاورد، استادانی که نگاه متفاوتی داشته باشند و بتوانند به معلمان کمک کنند. معلم‌ها مشتاق دوره‌های متفاوتند؛ دوره‌هایی که فقط امتحان دادن برای رتبه نباشد، مدرسانی که درک درستی از آموزش نوین داشته باشند، متخصص رشته‌ها باشند و رویکردهای آموزشی جدید را به آنها یاد بدهند. بعضی‌ها مثل جودکی خودشان در کلاس‌های آزاد این رویکردها شرکت می‌کنند. بعضی از معلم‌ها هم نسبت به تغییر مقاومت دارند و به کتاب‌های درسی چسبیده‌اند.

همه‌شان بالاخره مجبورند تعداد عناوین مورد نیاز برای رتبه‌بندی‌شان را بگذرانند. وقتی جای مباحث علمی، کاربردی، تربیتی و روانشناسی خالی است، چه انگیزه‌ای برای شرکت در دوره‌ها می‌ماند؟ «مثلا یک دوره مورد نیاز مقطع ابتدایی مشاوره است. مدارس ابتدایی مشاوره ندارند، در حالی‌ که پایه ششم شروع بلوغ است و معلم‌ها هیچ‌گونه آگاهی در این زمینه ندارند. برای این مقطع معلمان باید نظریه رشد و روانشناسی کودک را بدانند تا دنیای کودک را بشناسند. آنها برای برخورد با بچه‌ها آگاهی ندارند.» گاهی ممکن است مدیری از این مسائل آگاه باشد و تاکید کند که کلاس‌های مورد نیاز معلمان برگزار شود. مثل کلاس آموزش ریاضی از طریق بازی که او به یاد می‌آورد یک‌ سال برگزار شد. اما بیشتر وقت‌ها هم می‌خواهند آموزش را از سرشان باز کنند. مدرس کلاس فقط می‌خواهد بگوید کلاس را برگزار کرده و معلم‌ها می‌گویند زودتر تمام شود که برویم. بیشتر مدیران بخش آموزش ضمن خدمت هم انگار بیشتر به فکر کم‌شدن هزینه‌ها هستند.»

منبع: روزنامه شهروند
بازدید از صفحه اول
ارسال به دوستان
نسخه چاپی
ذخیره
عضویت در خبرنامه
نظر شما
پرطرفدار ترین عناوین